آمده در سایت پروژه مصدق
بدون شک, بیشتردوستداران تاریخ با “قرار داد ایران-کنسرسیوم ۱۹۵۴” و مضرات آن به منافع ایران آشنایی دارند, اما از آنجا که بیشتراسناد مربوطه دولت انگلیس و شرکت بریتیش پترولیوم دردسترس نیست, داستان حقیقی این پدیده مهم هنوز بطور کامل روشن نمیباشد. هر چند درمقاله زیر, این نگارنده بعد از مروری ازچگونگی تشکیل کنسرسیوم و بیان بسیاری ازمضرات آشکار آن, ازیک آسیب سرسامآوری که تا کنون هیچ جا ذکر و بررسی نشده است برای اولین بارپرده برمیدارد. این قصه تلخ نشان میدهد که چگونه ۸ شرکت نفت غربی با استفاده ازیک ‘فرمول فریبنده’, مرتکب بزرگترین سرقت نفت درجهان یعنی غارت نفت ایران به ارزش میلیاردها دلار در طول ۲۴سال شدند.
دکتر ابراهیم نوروزی
پروژه مصدق
MOHAMMADMOSSADEGH.COM
کنسرسیوم: طرحی برای چپاول نفت ایران
هنوز زمانی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲نگذشته بود که بالاترین مقامات امریکا و انگلیس تصمیم به ایجاد کنسرسیومی برای کنترل و اداره نفت ایران گرفتند. برای رسیدن به این هدف, جان فاستردالس(John Foster Dulles),وزیر امور خارجه امریکا, از هربرت هوورجونیور(Herbert Hoover Jr), پسر رئیس جمهوری پیشین آن کشور و دوست ژنرال آیزنهاور (Dwight D. Eisenhower) رئیس جمهوری وقت خواست که انجام ماموریت این کار را به عهده بگیرد.
گاهشمار مذاکرات:
۱۷اکتبر ۱۹۵۳: هربرت هوور عازم تهران شد و بعد از دو هفته توقف و گفتگو با مقامات دولتی , تهران را به مقصد لندن ترک کرد.
اواسط دسامبر: هوور و ویلیام فریزر,(William Fraser) رئیس شرکت نفت انگلیس – ایران (AIOC), همراه نمایندگان ۷ شرکت امریکایی و اروپایی برای گفتگو در لندن گرد هم آمدند. در این نشست فریزر اختصاص دست کم ۵۰ در صد از سهام کنسرسیوم را به شرکت انگلیس – ایران خواستار شد.
۱۱فوریه ۱۹۵۴: از سوی شرکتهای نفتی ذینفع, یک گروه فنی ۲۰ نفره برای بازدید موسسات نفت به خوزستان فرستاده شدند. این عده بعد از یک هفته بازرسی, کلیه دستگاهها را بیعیب و نقص یافتند.
۱۸فوریه: با تجدید روابط دیپلماتیک بین ایران و انگلیس که پس از خلع ید از AIOC در دوره زمامداری دکتر مصدّق قطع شده بود، سر راجر استیونز (Sir. Roger Stevens), سفیر جدید انگلیس, بعد از ۱۴ ماه قطع روابط کشور وارد تهران شد.
۲۴فوریه:, پس از چانه زدنهای فراوان در لندن, فریزر به کسب ۴۰ در صد از سهام کنسرسیوم برای انگلستان راضی شد. از سهام باقی مانده, ۴۰ در صد برای ۵ شرکت نفتی بزرگ امریکا و ۲۰ در صد برای دو شرکت هلندی و فرانسوی منظور گردید. فریزر از شرکتهای آمریکایی و اروپایی ,در ازای واگذاری ۶۰ در صد از سهام AIOC به دیگر شرکای کنسرسیوم, پرداخت مبلغی نزدیک به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار را تقاضا کرد.
فریزر همچنن دریافت۱۱۰ میلیون تن* نفت بطور مجانی (به ارزش ۱.۵ میلیارد دلاردر بازار آزاد) را به عنوان غرامت برای ملی شدن صنعت نفت و از دست دادن در آمد نفت در آینده, از ایران خواستار گردید! این درخواست بحدی محمل بود که حتی شرکتهای شریک در کنسرسیوم و لوی هندرسون( (Loy Henderson), سفیر امریکا در تهران, آنرا بی مورد دانستند.
۱۷مارس: دالس به انتونی ایدن(Anthony Eden), وزیر امور خارجه انگلیس, پیام داد که اگر فریزر در برآوردن انتظارات غیر موجه خود پافشاری کند, مذاکره را قطع خواهد کرد. ایدن در جواب به این تهدید, پیشنهاد کرد که ایران میتواند بجای ۱۱۰ میلیون تن نفت, در حدود ۱۰۰میلیون پوند (۲۸۰ میلیون دلار) به AIOC بپردازد.
۱۹مارس : سرانجام فریزر, با ارزیابی تاسیسات نفت ایران به یک میلیارد دلار, دریافت ۶۰۰ میلیون دلار را از ۷ شرکت آمریکایی و اروپایی، مشروط بر اینکه بیشتر آن مبلغ با تحویل نفت استخراج شده از ایران به قیمت بشگهای ده سنت در طول ۲۴سال پرداخت شود پذیرفت!**
در مورد خسارت از ایران, فریزر ۱۰۰ میلیون پوند مطالبه کرد که بازهم با مخالفت لوی هندرسون و دیگران رو برو شد. با این همه، هندرسون بخاطر “دوستی ویژه” امریکا و انگلیس, دست این متحد تاریخی را باز گذاشت تا به هر نحو که میخواهد حسابش را جداگانه با ایران تسویه کند.
۲۷ مارس: در این روز, ۳۴ تن از مبارزان ملی و مذهبی به نمایندگان مجلس تذکر دادند که تشکیل کنسرسیوم “…تمام زحمات و محرومیتها و خدمات و قربانیهای ملت ایران را برای استیفای حقوق ملی خود بر باد خواهد داد
چهره مصدق کار کامرون شجاعی
۹ آوریل: گزارش شد که هر یک از ۵ شرکت بزرگ امریکا (Standard Oil, Socony, SoCal, Texas and Gulf) جمعا ۴۰ در صد سهام کنسرسیوم را در اختیار داشته باشند. در ضمن, ۱۴ در صد به شرکت رویال داچ شل (Royal Dutch Shell) و۶ در صد به شرکت فرانسوی CFP (Compagnie Française des pétroles) تعلق خواهد گرفت.
۲۱سپتامبر: علی امینی قرار داد کنسرسیوم را به صورت لایحهای برای تصویب به مجلس شورای ملّی عرضه کرد. درهمان زمان, دکتر مصدق از زندان در نامهای به دیوان عالی کشور, که ظاهرا با محکومیتاش ارتباط داشت ولی ۲۷ صفحه از ۲۹صفحه آن به قرارداد کنسرسیوم مربوط میشد, اخطار داد كه تصویب لایحه خيانتي آشكار به ملت ايران است. او قرارداد را در حکم نابودی قانون ملی شدن نفت, نقض قانون اساسی کشور و ضربهای شدید به استقلال سیاسی و اقتصادی ایران دانست.
۲۵سپتامبر: هوارد پیج تهدید کرد که “مجلس باید قرار داد را قبول یا رد کند چون ما نمی توانیم تا ابد مذاکره کنیم.”
۱۰اکتبر: مناظره درمجلس, در باره لایحه کنسرسیوم, با مخالفت پنج تن از نمایندگان, به ویژه محمد درخشش که رئیس جامعۀ معلمان ایران هم بود رو برو شد. درخشش در سه روز برای مدت هفت ساعت در انتقاد از قرارداد با عرضه اسنادی که خلیل ملکی و کاظم حسیبی, دو یار همیشگی دکتر مصدق, مخفیانه در دسترس او گذاشته بودند سخن گفت. این در حالی بود که بسیاری از منتقدین از جمله مصطفی فاتح، یکی از معتبرترین کارشناسان ایرانی نفت روانۀ زندان شدند. شاه تهدید کرد که رأی مخالف لایحه را در حکم رأی مخالف به شخص خود تلقی میکند. سرانجام مجلس با اکثریت قریب به اتفاق لایحه کنسرسیوم را تصویب کرد. یک هفته بعد لایحه از تصویب مجس سنا هم گذشت.
۳۰اکتبر ۱۹۵۴: اولین کشتی نفتکش کنسرسیوم, که متعلق به انگلیس بود, در آبادان بارگیری شد. در این زمان ارزش بورس شرکت انگلیس – ایران به چهار برابر رسید و نام آن به بریتیش پترولیوم (BP)تغییر یافت.
واکنش به قرار داد:
قرارداد کنسرسیوم از دید کسانی که از کُنه مسئله آگاهی داشتند فاجعهای بود که به سود منافع خارجی با همکاری یک دولت دست نشانده روی داده بود. با این همه امینی قرارداد کنسرسیوم را در مقایسه با قراردهای گذشته “به طور صد در صد بهترین و عالیترین قراردادی” دانست که تا آن زمان در ارتباط با معاملات نفت در دنیا تنظیم شده بود.
فضلالله زاهدی, نخست وزیر تحمیلی امریکا و انگلیس, در باره محاسن قرارداد به ویژه طول مدت آن برای ۴۰ سال گفت:”…با تمدید قرارداد, در واقع کلاه سر انگلیسیها و آمریکاییها رفته است, چون تا هفت هشت سال دیگر نیروی اتم جای نفت را میگیرد و ذخایر نفت ایران بیمصرف میماند. در این صورت پس از ۱۰سال هر چه ازکنسرسیوم بگیریم , یک وجه بازیافتی است…”!
از سوی دیگر, سناتور جعفر شریف امامی, قرار داد کنسرسیوم را حتی بدتر از قرار داد تحمیلی۱۹۳۳ در زمان رضا شاه دانست. او در سنا گفت :
“هر جا در قرارداد ۱۹۳۳ محدودیتی برای عملیات شرکت (انگلیس- ایران) بود, در قرار داد فعلی اسقاط شده و هر جا آزادی عملی برای دولت ایران وجود داشت, در این قرار داد آن آزادی از ایران سلب شده است …”
روزنامه فایننشیال تایمز چاپ لندن نوشت: “بنظر میرسد که شرکت نفت انگلیس – ایران به طور چشمگیری به خارج شدن از موقعیت نامطلوبی که سه سال پیش ناامید کننده مینمود توفیق یافته و به در آمد هنگفتی هم دست یافته است.”
در زیر مواردی دیگر از جنبههای منفی قرارداد آمده است:
-درآمد ایران از فروش نفت, تا حد زیادی به قوانین مالیاتی امریکا, برای حفظ منافع شرکتهای نفتی وابسته شد.
-علی امینی در مورد سهم ایران از فروش محصولات تصفیه شده گفت: “آنها (شرکای کنسرسیوم) حاضر نشدند سود حاصل از فراوردههای تصفیه را پنجاه ــ پنجاه محاسبه کنند. به این دلیل قرار شد از این بابت مبلغ مقطوعی بگیریم که در حقیقت نتیجهاش همان اصل پنجاه ــ پنجاه است، بدون آنکه نام آن برده شود”
-برای حفظ ارز و طلای انگلیس, موافقت شد نفت ایران در ازای لیرۀ استرلینگ به فروش رسد و سهم ایران بر همان اساس پرداخت شود. در ضمن ایران اجازه نداشت بیشتر از ۴۰ در صد آن در آمد را به دلار تبدیل کند.
– ایران موافقت کرد که میدان استخراج نفت گسترش پیدا کند و جزایر خلیج فارس, از جمله قشم, هرمز و خارک را هم در برگیرد.
-به جز از چند مورد, شركتهاي عامل و وابسته به کنسرسیوم از پرداخت ماليات و عوارض گمركي به ایران معاف شدند.
سر انجام مجموع غرامتی که ایران پرداخت چقدر بود؟
بدون تردید, غرامت ایران از رقم غیر واقعی ۲۵ میلیون پوند که در قرار داد عنوان شد به مراتب بیشتر بود. فوآد روحانی ,کارشناس برجسته نفت, که بعدها به عنوان اولین دبيرکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) انتخاب شد, در کتاب خود مینویسد که ایران مبلغ ۲۱ میلیون پوند برای استهلاک تأسیسات نفتی پرداخت. به علاوه از ۵۱ میلیون پوندی که از زمان قرارداد الحاقی نفت طلب داشت و نیز از۵۰ میلیون پوندی که به عنوان خسارت به خاطر جلوگیری انگلیس از فروش نفتش طلبکاربود, صرف نظرکرد.
بنابراین, معامله کنسرسیوم حد اقل ۱۴۷ میلیون پوند (۴۱۲ میلیون دلار) برای ایران هزینه برداشت. روحانی حتی ادعا کرد که ۶۰۰ میلیون دلار را که کمپانیهای امریکایی و اروپایی قرار بود برای سهیم در کنسرسیوم به AIOC بپردازند, میبایست به عنوان سپرده یا سرقفلی به ایران می پرداختند.
متاسفانه داستان اینجا پایان نمییابد, چونکه بزرگترین آسیب وارده به منافع ایران, مربوط به روش فریبنده پرداخت غرامت از جانب بقیه شرکتها به AIOC بود . نگارنده این سطور این نکته خیلی مهم را که تا بحال مطالعه نشده, دراینجا برای اولینبار بررسی و رقم سرسامآور آنرا بر ملا میکند.
باید در نظر داشت که از ابتدای مذاکرات, فریزر اصرارداشت که ۵۱۰ میلیون دلار از ۶۰۰ میلیون دلار غرامتی را که قرار بود به AIOC پرداخت شود به صورت نفت به قیمت بشگهای ده سنت (با ۹۵ در صد تخفیف) درطول ۲۴سال داده شود. تا آنجایی که ما میدانیم مقامات انگلیسی هیچ وقت دلیلی برای این ترجیح ارایه نکردند. همچنین هیچ مدرکی دالّ بر این که این موضوع به نحوی با حضور نمایندگان ایران یادر غیاب آنها, مورد بحث قرار گرفته باشد در دسترس نیست.
در واقع, با این فریبکاری, انگلیس ۵.۱ میلیارد بشگه از نفت ایران برداشت کرد که در بازار آزاد نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار ارزش داشت. ا گر این مقدار نفت حتی با ۵۰ در صد تخفیف فروخته و فقط نیمی از سود خالص آن به ایران داده میشد, بیش از دو میلیارد دلار به خزانه ایران وارد میگردید.
حقیقت تلخ اینکه, نه تنها بریتیش پترولیوم بجای ۵۱۰ میلیون دلار, به میزان ۲۰ برابر آن از نفت ایران برداشت, شرکتهای آمریکایی و اروپایی هم بدهی خود را به همین روش با نفت ایران پرداختند. بدین ترییب میلیاردها دلار نفت از ایران توسط شرکتهای نفتی غربی به غارت رفت, که شاید بزرگترین سرقتی است که کارتلهای نفت تا کنون در جهان مرتکب شدهاند.
جالب اینکه شاه, که پیدایش کنسرسیوم را در سال ۱۹۵۴ یک پیروزی بزرگ برای ملت ایران میدانست, در ۱۹۷۵ در یک مصاحبه اعتراف کرد که قراداد کنسرسیوم “یک سوء استفاده وحشتناک و بسیار زننده ” از ایران بود.***
—————————————————————————————————————————–
* هر تن برابر با ۷ بشگه نفت است.
** احتمالا مبنای منظور داشتن “۱۰ سنت به عنوان قیمت هر بشگه ” این بود که هزینۀ تولید نفت ایران, که ارزان ترین در جهان بود, ده سنت برای هر بشگه بود.
***روایت مفصل این مقاله به زبان انگلیسی، با ذکر منابع, در لینک زیر آمده است:
http://www.mohammadmossadegh.com/news/iran-oil-consortium-agreement-