کفشهایات را در بیاور
فکر کن
در خانهی خودتی
پاهایات را دراز کن
آنقدر که بهار را
بیرون از لفظ پنجره
لمس کنی
به این آینه نگاه نکن
تصویر خوابهایات را میشکند
گلدان شکسته هم
به برگهای سبز ختم میشود
انتظارت از میز قدیمی باید
در حد شش در چهار باشد
یخچال را تنها برای عکسهایی
که چهرهاش را میپوشاند
دوست داشته باش
دور شو از خودت
مثل این اجاق
که به گاز شهری وصل نیست
به آن سوی دیوار بیاندیش
پرندهای که رویای این قاب کهنه را میپرد
از “هوای تازهی” شاملو
هرگز استشمام نکرده است
۲۶ آپریل ماه ۲۰۱۰ روزویل کالیفرنیا
فکر کن
در خانهی خودتی
پاهایات را دراز کن
آنقدر که بهار را
بیرون از لفظ پنجره
لمس کنی
به این آینه نگاه نکن
تصویر خوابهایات را میشکند
گلدان شکسته هم
به برگهای سبز ختم میشود
انتظارت از میز قدیمی باید
در حد شش در چهار باشد
یخچال را تنها برای عکسهایی
که چهرهاش را میپوشاند
دوست داشته باش
دور شو از خودت
مثل این اجاق
که به گاز شهری وصل نیست
به آن سوی دیوار بیاندیش
پرندهای که رویای این قاب کهنه را میپرد
از “هوای تازهی” شاملو
هرگز استشمام نکرده است
۲۶ آپریل ماه ۲۰۱۰ روزویل کالیفرنیا
One Response to گلدانِ شکسته به برگ سبز ختم میشود