خوشحالم که فهمیدهام همه چیز خندهدار است / گفتوگو با شمس لنگرودی به بهانه انتشار مجموعه شعر جدیدش
شاملو گفت شمس! این حرف ها را ول کن، من اگر پانزده سال بعد از مرگم به اندازه کلیم کاشانی هم اعتبار داشته باشم باید کلاهم را بیاندازم هوا…
سیدعبدالجواد موسوی: شمس لنگرودی برای منتقدان و خوشایند آنها شعر نمیگوید، او شعر و به طور کلی هنر را تلاش انسان برای جاودانگی و ایستادگی او در برابر مرگ میداند. لنگرودی میگوید شعر وقتی به معنای واقعی کلمه شعر است که فاصلهاش با موسیقی به حداقل برسد. به بهانه انتشار مجموعه «و عجیب که شمسام میخوانند» با او گفتوگویی داشتیم که حاصل آن پیش روی شماست.
جناب لنگرودی «و عجیب که شمسام میخوانند» چندمین کتاب شماست؟
نمی دانم، شاید شانزدهمی باشد.
بنده از سالها پیش، از جشن ناپیدا تا امروز کتابهای شما را میخوانم. زبان شعر شما و حتی مضمون آن مدام در حال تغییر است و هر بار زبان و فضای تازهای را تجربه میکنید. عدهای از منتقدان این نکته را عیب کار شما میدانند که تا اینجا آمدهاید و این همه سال تجربه شعری را پشت سر گذاشتهاید اما هنوز جای پای محکمی پیدا نکردهاید یا دوست ندارید پیدا کنید. نظر خود شما درباره این ویژگی شعرتان چیست؟
- من سرگرم کار خودم هستم و اصلا حواسم به این نیست که منتقدان چه می گویند. آنها شغلشان همین است دیگر. من شغلم چیز دیگر است. شغل من زندگی کردن است، تجربیات زندگی خودم را می نویسم. حالا اینکه نتیجهاش چیست و منتقدان درباره شعر من چه میگویند نه اهمیتی برایم دارد و نه به آن توجهی می کنم. شعر من حاصل تجربیات زندگی من است.