بررسي شعر كوتاه/ اكبر اكسير: شعر كوتاه برای مخاطب امروز بهترين قالب میباشد
اكبر اكسير «شعر كوتاه» را نتيجهي پيدايش رسانههاي جديد خواند و آن را در علاقهمند كردن مخاطبان به ادبيات معاصر تأثيرگذار دانست. اين شاعر در ارزيابي خود از دلايل روی آوردن شاعران به شعر كوتاه، در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: از دههي ۷۰ كه ميشود به نوعي آن را دههی ملی شدن شعر فارسی ناميد، شعر از نظر قد، قالبهای مختلفی را آزمود و شعر كوتاه توانست جايگاه ويژهی خود را به دست آورد. او در ادامه افزود: در قالبهای كلاسيك، گروهی از شاعران به سرودن رباعی پرداختند و در قالبهاب آزاد، شعر كوتاه، شعر معيار شاعران شد و علت استقبال شديد از شعر كوتاه را میتوان در حوصلهی مخاطب شعر و پيدايش رسانههای مجازی از قبيل اينترنت و سايتها جستوجو كرد كه مخاطب و شاعر را در وضعيتی قرار داد كه نه از بابت آسانگيری و آسانپذيری؛ بلكه به خاطر احترام به وقت مخاطب، شعر را به شدت به طرف ايجاز هدايت كرد و در كمترين سطر، حرفهای خود را به زبان آورد و چون شعر كوتاه مهمترين ويژگياش، اعجاز ايجاز است، توانست جايگاه ويژهای در ادبيات ما پيدا كند. اكسير با اشاره به سابقهی شعر كوتاه، گفت: سابقهي شعر كوتاه در شعر ما امري امروزي و جديد نيست. از آغاز پيدايش شعر معاصر و در دهههاي ۴۰و ۵۰، كارگاههاي شاعران و صفحات مطبوعات ادبي، با نظارت و مديريت شاعران، نوگرايي و نوعي از شعر كوتاه را ارائه دادند كه به «طرح» يا «شعرك» معروف شد؛ شعرهايي كوتاه از نظر ساختار و مفهوم همپاي شعرهاي بلند كاربرد داشت. محمد زهري در مجموعهي شعر كوتاهش، «مشت در جيب»، با مطلع «شبي از شبها»، شعرهاي كوتاه درخشاني را به يادگار گذاشت. بيژن جلالي نيز در «روزانهها»يش، شعر «ساقهي كوتاه» را به دوستداران شعر كوتاه تقديم كرد. او در ادامه گفت: دههي ۶۰، دههي انتقال شعر فارسي بود و شعر بلند در ادامهي شعرهاي فروغ فرخزاد، نصرت رحماني، احمد شاملو و مهدي اخوان ثالث به دههي ۷۰ رسيد و شاعران جوان با نوجوييهاي شگفتآور، دههي ۷۰ را به دههي آزمون و خطاي انواع شعر تبديل كردند. اما آغاز دههي ۸۰ را ميتوان به نوعي تولد شعر كوتاه نامگذاري كرد كه مهمترين جريان اين دهه، شعر «فرانو» بود كه نوعي از شعر كوتاه، ساده و با طنزي نهان است. اكسير عنوان كرد: استفاده از رسانههاي مجازي توسط شاعران جوان، در توليد مخاطبان شعر كوتاه مؤثرتر بود؛ شعري كه در مدت كوتاه بتواند مفاهيم عالي را در كمترين مطلعها به نمايش بگذارد. از اين جهت ما ميتوانيم شعر كوتاه را شعر برتر دههي ۸۰ بدانيم و ادامهي آن را در دههي۹۰ در بين شاعران دنبال كنيم. اين شاعر با اشاره به روي آوردن شاعران به شعر كوتاه، گفت: اكثر شاعران شعرهاي خود را در اندازههاي كوتاه ارائه ميكنند؛ اما آنچه كه بيش از همه مهم است، ارزش زبان كوتاه است كه از دنياي استعاري طرح فاصله گرفته و به زبان امروز حرف ميزند، ملموس است و سوژهمدار پيش ميرود. اكسير سپس دربارهي سرودن «هايكو» در سالهاي اخير گفت: شاعران به نوعي شعر لحظهيي روي آوردهاند كه به آن هايكوواره ميگويند كه البته اغلب آنها هايكو نيستند و ويژگيهاي هايكوي ژاپني را ندارند و ميتوان آنها را آنكها و شعرهاي لحظهيي تلقي كرد كه برشي از نوعي تفكر شاعرانه هستند؛ اما نميتوان بر آنها نام شعر كوتاه را گذاشت. شعر كوتاه نه طرح است، نه جملات قصار، نه كاريكلماتور و نه هايكو. شعر كوتاه چارچوب قصهيي، آغاز و پايان، سوژه، فرم و زبان دارد. در كل، يك شعر بلند است كه بنا به اقتضاي روز، ديجيتالي شده است. اين شاعر در ادامه دربارهي مرزبندي شعر كوتاه با ساير قالبهاي ادبي، خاطرنشان كرد: حواس شاعران ما بايد جمع باشد كه هر نوشتهاي را نميتوانيم شعر كوتاه بناميم. مقايسهي كتاب «كوتهسرايي» از شاعر شيرازي، سيروس نوذري، و نوشتههاي غلامحسين نصيريپور در مورد شعر كوتاه ميتواند به تشخيص تفاوت شعر كوتاه با ساير قالبهاي شعري كمك كند. او همچنين دربارهي توجه به كميت شعر در ارزشگذاري آن، گفت: هر شعري كه آنِ حافظانه را داشته باشد و علاوه بر صنايع شعري، كيفيت و ويژگيهاي اصلي را كه يك متن را از شعر جدا ميكند، داشته باشد، ارزشمند است. شعر بايد لذتي به شاعر دهد و او را با دنيايي از مفاهيم آشنا كند و لذتي به خواننده دهد؛ وگرنه كميت مهم نيست. او در ادامه تأكيد كرد: شعر ميتواند در عين بلندي، شعر ايجاز باشد. از «صداي پاي آب» سهراب و «زمستان» اخوان ثالث و «تولدي ديگر» فروغ حتا نميشود پاراگرافي را حذف كرد. اين شعرها با اينكه بلند هستند؛ اما ايجاز دارند. بنابراين كوتاهي و بلندي شعر اصلا مهم نيست. يك شعر كوتاه ميتواند شعر نباشد و شعري بلند شايد اين ويژگيها را داشته باشد و برعكس. آنچه در شعر مهم است، كشش و جاذبهي شعر است. شعر بايد مانند تيغهي تمشك به يقهي آدم گير كند؛ در غير اين صورت، اثري ندارد. اكسير سپس دربارهي تأثير شعر كوتاه در جذب مخاطب، گفت: شعر كوتاه در جذب مخاطب تأثير زيادي داشته، همانطور كه يك رباعي ناب ميتواند برتر از يك مثنوي باشد. اما بايد يادمان باشد عصر، عصر رسانههاي ديجيتال است و همه چيز كوچك ميشود. اختراعات بشري در حال كوچك شدن است؛ بنابراين شعر كوتاه ميتواند بلندترين معاني را در خود داشته باشد و براي مخاطب كمحوصله و عجول امروز بهترين قالب شعري باشد. او در ادامه، دربارهي ايجاز در شعر گفت: اگر به كارهاي كيارستمي در زمينهي ادب كلاسيك توجه كنيد، ميبيند كه او با ايجاز به انتخاب بيتها، مصرعهاي برتر و برشهايي از كتابهاي حافظ، مولوي و سعدي دست زده و خوانندهي عجول را توانسته جلب كند. عليرغم حرفهاي برخي كه به اين روش خرده ميگيرند، همين كه مصرعي مخاطب را جلب كند، سبب ميشود مخاطب به سراغ ساير شعرها نيز برود. شعر كوتاه هم ميتواند مخاطب را به ادبيات معاصر ما علاقهمند كند. انتهاي پيام
از: خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا»