شاعران این شماره: اعظم اکبری، خاطره حجازی، لیلا کردبچه، مهرداد عارفانی، خیراله فرخی
_____________________
…………………………………...از : صورتکتاب شاعر
هاشور چشمانت
تنها روزنهایست که…
یکی در میان ببینمت
پلک نزن تا مرز بسته نشود
از: فصلنامهی درگاه شمارهی ۳
صلح و جنگ
جنگ خیلی وقت است شروع شده عزیز
من هر روز از میدان مین میگذرم تا بهخانه برسم
آفتابگردانهایم به تفنگ تکیه دادهاند
شبدر چهارپر دیگر کنار سفره نمیروید
غینجی نمیزند دلی که از در تو میآید
رُژی کبود مالیده به لبهایش اعتماد
اما
لطفأ هوایی بجنگید
من روی زمین ، خیلیها را دوست دارد
به تقاضای شاعر تصویر او از اینجا حذف گردید. رسانه
از: مجموعهی صدایم را از پرندههای مرده پس بگیر
“گاهی”
کسی که از دور، شبیهِ نقطهایست
خوابِ ایستگاههای متروک را به هم میزند
و چشمانت را میبندی و خیره میشوی
به وسعتی سیاه
که در چمدانِ کوچکِ مردی جا شدهست
هیس!
صدایی که نمیشنوید
صدای پای کسیست
که روزی تمامِ ایستگاههای جهان را
کنارِ همین شعر، جاگذاشت
کنارِ زنی که هنوز انگشتانِ کشیدهاش را
به دوردستها نشان میدهد
به نقطهای که گاهی از دور،
شبیه کسیست.
یک شعر: از مهرداد عارفانی
شانزده ساله که می شوم
بوسههای تو
طعم دیگری دارد
من هم کمتر سیاسیام
و سلول دندانهای تو
انفرادیی زبان من است
مه
چه کسی من را سنجاق زد به مه
که دارد می ریزد چشم هام
که دارد دستام را
کش میرود انبوه سایهها
این لبها در بیضی و دایره
دارد که تکرار میشود
با این مه
از چه گلی بهار دیده است
چه کسی دارد از هر کجایاش
آب میشود..
بسیار باید که می گفتام
باران ببارد
فاش میشوم در سایهام
سنجاق که بیافتاد
لو میرود دستهات..
دارد پاهایام
زیر پا میگذارد
One Response to اشعار این شماره