نگاهی به سینما

بخش دوم

مارتین اسکورسیزی “گنگ های نیویورک” را برای تلوزیون می‌سازد
 
به گزارش ورایتی و سایر سایت‌های خبری تازه‌ترین کار مارتین اسکورسیزی بازساخت فیلم “گنگ‌های نیویورک” برای تلوزیون به صورت یک سریال تلوزیونی می‌باشد. اسکورسیزی که یکی از مهارت‌هایش کشاندن مسائل مختلف بشر به کوچه و خیابان است و همه چیز را در بطن جامعه می‌آزماید، اینبار فیلم سال ۲۰۰۲ خود را در چند قسمت برای تلوزیون آماده خواهد کرد. کمپانی “میرامکس” تهیه کننده این سریال است و به احتمال زیاد برای شبکه تلوزیونی اچ بی او ساخته خواهد شد. اسکورسیزی قبلا فیلم‌های مستند زیادی برای تلوزیون در باب موسیقی جاز و پاپ و تاریخ امریکا درست کرده است و چند اپیزود از سریال اخیر اچ بی او “بورد واک امپایر” را هم کارگردانی و تهیه کرده است.
مجله فیلم ۴۵۷ منتشر شد
 
چهارصدو پنجاه وهفتمین شماره مجله فیلم با عکس روی جلد از لئوناردو دی‌کاپریو از فیلم “جانگوی آزاد شده” اثر کوئینتین تارانتینو در تهران بچاپ رسید. در این شماره شاهد مقالات زیادی در باره زنده یادان دکتر هوشنگ کاووسی ، عسل بدیعی و راجر ایبرت هستیم و طبق معمل در بخش سینمای ایران معرفی چندین فیلم تازه نظیر پنج‌ستاره (مهشید افشارزاده)، شاباش (حامد كلاهداری) و نامه‌ی نمایندگان خانه‌ی سینما به رییس‌جمهور و در عرصه‌ی جهانی: چند خبر از اصغر فرهادی و مطالبی در باره صابر ابر، خاطره اسدی، همایون اسعدیان، فرهاد اصلانی، حامد بهداد، كمال تبریزی، سعید راد، رضا عطاران، كیانوش عیاری، باران كوثری، نظام‌الدین كیایی، مسعود كیمیایی
در بخش سینمای جهان  با مطالبی چون -جنگوی زنجیرگسسته (كوئنتین تارانتینو)/ گفت‌وگو با تارانتینو، جیمی فاكس، كریستف والتس، لئوناردو دی‌كاپریو، كری واشنگتن و ساموئل ال. جكسون/ بازتاب‌های فیلم – نمای دور: دوراهی دشوار سینمای چین/ آمار سینماهای دیجیتال و سه‌بعدی/ نگاهی به كارنامه‌ی جنیفر لارنس و برنامه‌های آینده‌اش/ ریدلی اسكات و زنان مقتدر/ بازگشت چارلی كافمن به تلویزیون/ دارودسته‌های نیویوركی و زامبی‌لند سریال می‌شوند/ پروژه‌ی محرمانه‌ی كریستوفر نولان/ برترین‌های آسیا/ پارك تفریحی بالیوود/ باز هم تغییر در زمان برگزاری مراسم اسكار
“یاس آبی” جدید ترین فیلم وودی آلن
 
“وودی آلن”، کارگردان آمریکایی که یکی از پرکارترین فیلم‌سازان عصر حاضر محسوب می‌شود در سن ۷۸ سالگی در حال به پایان رساندن آخرین و چهل و ششمین فیلم سینمایی خود است. “سونی پیکچر کلاسیک” پخش کننده “یاس آبی Blue Jasmine ” جدیدترین فیلم “وودی آلن” فیلم‌ساز نامی آمریکا خواهد بود که انتظار میرود در انتهای تابستان امسال بروی پرده سینماهای آمریکا و جهان برود. این کمپانی از سال ۱۹۹۹ با فیلم“Sweet and Lowdown” همکاریش را با “آلن” شروع کرد و تا بحال عمده‌ترین پخش کننده فیلم‌های آلن بوده است. فیلمهای وودی آلن که در گذشته از فروش خوبی برخوردار نبوده‌اند در سالهای اخیر بسیار سود آور و پردرآمد بوده بطوریکه فیلم “نیمه‌شب در پاریس” با ۵۶/۸ میلیون دلار رکورد دار فیلم‌های او می‌شود. جدیدترین کار وودی آلن با عنوان “یاس آبی” که نویسندگی آن را نیز خود وی برعهده دارد، با حضور ستاره‌گانی چون: “کیت بلانشت”، “سالی هاوکینز”، “آلک بالدوین”، “بابی کاناواله”، “لویی سی کی”، ” پیتر سارسگارد” و مایکل اندرو”، درباره شرایط بحران زندگی یک زن ساکن نیویروک و وابستگی به مد می‌باشد که مجبور می‌شود شرایط زندگی‌اش را تغییر دهد. وودی آلن پس از ساخت شش فیلم در اروپا دوباره به نیویورک محل همیشگی ساخت فیلمهایش برمی‌گردد.
عسل بدیعی از ولادت تا وفات ..
 

از فیسبوک خانه سینما –
ولادت : نوزدهم اردیبهشت ۱۳۵۶ – وفات : دوازده فروردین ۱۳۹۲
عسل بديعی دارای ليسانس تغذيه از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد و سه ترم از دوره نمايش را در دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده است. او همسر سابق فریبرز عرب نیا است.**************************
عسل بديعی فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم “بودن یا نبودن” به کارگردانی کیانوش عیاری در سال ١٣٧٦ شروع کرد و با بازی در اولین فیلم سینمایی اش به شهرت رسید. عسل بدیعی در فیلم‌هایی چون «دست‌های آلوده» سیروس الوند، «هفت پرده» فرزاد مؤتمن، «از صمیم قلب» بهرام کاظمی، «شمعی در باد» پوران درخشنده، «پروانه‌ای در مه» محمدجواد کاسه‌ساز، «سربلند» سعید تهرانی و «روز هشتم» ایفای نقش کرده است.
مرگ
عسل بديعی بازیگر جوان سینما و تلویزیون ابتدا بعد از ظهر روز دهم فروردين در منزلش دچار سردرد، حالت تهوع و افت فشار خون شدید می‌شود و گروه اورژانس برای کمک به بهبود وضعیت جسمانی این بازیگر اقدام هایی انجام می‌دهد، اما با وخیم شدن حال وی، ابتدا به بیمارستان بهمن و سپس بیمارستان کیان منتقل می‌شود. اما در نهایت با تشخیص احتمال مسمومیت دارویی و تشخيص ندادن علت درحالی كه مسموميت و اوردوز به هيچ وجه از علائم وی نبوده، شب يازدهم عسل بدیعی در بخش ای سی یو بیمارستان لقمان حکیم بستری می‌شود. سپس در بيمارستان لقمان ساعت ۱۲ ظهر مرگ مغزی وی تاييد شد و علت مرگ هم طی بررسی‌های اوليه پارگی عروق مغزی و به دنبال آن خونريزی مغزی مشخص شده است و ايست تنفسی وی در اين وضعيت مزيد برعلت شد و وی برای اهدای اعضا به بيمارستان مسيح دانشوری منتقل شد.
مرگ مغزي وي توسط ۴ متخصص و افزون برآن نماينده قوه قضائيه و پزشک قانوني تاييد شده است و طبق موافقت خانواده وی و همچنين ميل باطنی وی و در خواستش برای اهدا اعضايش آن هم در جشن نفس همه‌ی اعضای داخلی از جمله كليه، كبد، قلب و ريه‌ی وی اهدا خواهد شد. همچنین همه‌ی نسوج و بافت‌های قابل اهدا نيز به درخواست وی اهدا می‌شود. اهدای اعضای عسل بدیعی در حالی است که این بازیگر در سال ۱۳۷۶ با بازی در فیلم سینمایی “بودن یا نبودن” ساخته کیانوش عیاری (فیلمی که درباره دختری بود که نیاز به پیوند عضو داشت) به شهرت رسید.
خبرها حاکی از این است که هفت ارگان اصلی مرحوم عسل بدیعی از بدنش خارج شده و اهداء شده‌اند و بقيه اعضاء اهداء شده يا در حال پيوند مى‌باشند يا در بانک‌هاى مربوط به خود نگهدارى می‌شوند.
آثار : سینما
(۱۳۷۶) بودن یا نبودن (کیانوش عیاری) بازیگر
(۱۳۷۸) دست‌های آلوده (سیروس الوند)، بازیگر
(۱۳۷۹) هفت پرده (فرزاد مؤتمن)، بازیگر
(۱۳۷۹) از صمیم قلب (بهرام کاظمی)، بازیگر
(۱۳۸۲) شمعی در باد (پوران درخشنده)، بازیگر
(۱۳۸۴) پروانه‌ای در مه (محمدجواد کاسه‌ساز)، بازیگر
(۱۳۸۵) سربلند (سعید تهرانی)، بازیگر
(۱۳۸۷) روز هشتم
تلویزیون
ششمین نفر (۱۳۹۰)
زمین انسان‌ها (۱۳۸۹)
او در سال ۱۳۷۸ برای بازی در دست‌های آلوده کاندید دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر بود.
روحش شاد
بهرام رادان در یادداشتی زیبا که در صفحه شخصی خود منتشر کرده است از خاطره حضور «عسل بدیعی» در فیلم «شمعی در باد» و رفتن این بازیگر جوان گفته است:
 

تو این هیاهوى رفتنت، حرفاى مردمى که عاشقانه دوستت دارن و چرندیات یه سرى جاهل، بى‌اختیار یاد خاطره‌اى افتادم مربوط به نوروز ١٣٨٢، سر صحنه شمعى در باد (که اونموقع اسمش بود: سوداى پرواز)
تقریبا سه هفته از فیلمبردارى می‌گذشت و ما کماکان به دنبال بازیگر دختر بودیم. تعداد زیادى رو در نظر داشتیم ولى هیچ‌کدوم جدى نبودند، یادمه که توى پیاده‌روى خیابان ولیعصر، نزدیک میرداماد، تو خلوتى تهرون تو روزاى اول بهار، با خانم درخشنده راه می‌رفتیم و اسامى رو مرور می‌کردیم که یهو من اسم تو رو آوردم.
وقتى خانم درخشنده دلیلم رو پرسیدن، گفتم، عسل بدیعى انگار واقعا خود این نقشه! آسمانیه و هیچ بدى در عمق چشماش نیست، درست مثل دختر قصه ما.
حالا از اونموقع دقیقا ده سال می‌گذره و بیشتر از همیشه مشخص شد که روح پاک تو تا چه اندازه به کالبد خاکى این دنیا متصل نبود، که تا چه اندازه تو سوداى پرواز داشتى.
مطمئنم که در اون دیار خوشحال‌تری.
سلام من رو به همه برسون بخصوص خسرو شکیبایى که دلم تنگه براى اون خش صداش و على حاتمى و فردین و خلاصه هر کسى که مثل خودت اینجا نیست، ولى یاد و خاطره‌اش ثبته تو تاریخ این سرزمین.
به امید دیدار همکار نازنین – بهرام.

شعر زیبائ مریم  در وصف عسل بدیعی
 
 
بخواب آروم عسل بانو
که بی تو ساکته اینجا
ولی راحت شدی انگار
از این بی رحمی دنیا
بخواب آروم و بی غصه
کی این درد و یادش میره ؟
سکانس آخرت این نیست
کسی جات و نمیگیره
لالالالا بخواب اما
روزای بی عسل سخته
با پرواز پر از دردت
بهار از یادمون رفته
تو با “پروانه ای در مه”
تو با “دستای آلوده”
عسل بودی،عسل موندی
واسه رفتن ولی زوده

فیلم وژمه، غزل‎نامه عشق افغان

 
این روزها فیلمی تازه از سینمای افغانستان به نام وژمه، غزلنامه عشق افغانی، ساخته برمک اکرم در جشنواره‌های مختلف به نمایش در آمده است. وژمه، قهرمان فیلم، زنی جوان و سختکوش است که در دل جامعه‌ای سنتی زندگی می‌کند و به مردی جوان دل می‌بندد. وژمه در جشنواره ساندنس، در بخش سینمای جهان جایزه بهترین فیلمنامه دراماتیک را گرفته‌ است.
برمک اکرم در مورد این فیلم به صدای فرانسه می‌گوید: غیرت بعضی مسایل را وحشیانه می‌سازد. یک دو زدن و دشنام دادن در افغانستان می‌تواند منتهی به جنگ و کشتار شود. ولی او اضافه می‌کند که حالا جامعه پیشرفت کرده است و غیرت‌های حق و ناحق که چرا به یک دختر نگاه کردی، دیگر در افغانستان در حال از بین رفتن است. آقای اکرم از امکانات جدید مواصلاتی صحبت می‌کند و می‌گوید که امروز با تلفن همراه، دخترها و پسر ها می‌توانند با همدیگر تماس بگیرند و همدیگر را بشناسند و آزادانه همدیگر را انتخاب کنند.

جشنواره‌ فیلم‌های ایرانی در دانشگاه «یو سی ال ای» آمریکا

 
جشنواره‌ی فیلم‌های ایرانی در دانشگاه «یو سی ال ای» آمریکا با نمایش فیلم‌های کارگردان‌هایی چون بهرام بیضایی، مانی حقیقی، مازیار میری، علی مصفا، محمد شیروانی، نگار آذربایجانی و رامبد جوان در لس‌آنجلس برگزار شد. دانشگاه معتبر یو سی ال ای در شهر لس آنجلس همراه با مرکز فیلم شیکاگو، اولین مراکز فرهنگی در آمریکا هستند که به برپایی جشنواره‌های سالانه فیلم‌های ایرانی دست زده‌اند. آرشیو فیلم و تلویزیون این دانشگاه به روال سال‌های گذشته، جشنواره فیلم‌های ایرانی خود را که بیست و سومین دوره آن محسوب می‌شود از تاریخ ۱۳ تا ۲۸ آوریل در لس آنجلس برگزار کرد.
فیلم‌های «سعادت آباد» ساخته مازیار میری، «پذیرایی ساده» ساخته مانی حقیقی، «پله آخر» ساخته علی مصفا، «لرزاننده چربی» ساخته محمد شیروانی، «رگبار» ساخته بهرام بیضایی، «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان، «سلاطین خیابان» ساخته زینب تبریزی و پالیز خوشدل، «آینه‌های روبرو» ساخته نگار آذربایجانی، «پیر پسر» ساخته مهدی باقری، «ناخوانده در تهران» ساخته مینا کشاورز و «فصل کرگدن» ساخته بهمن قبادی در این دوره به نمایش درآمده و بهرام بیضایی، مازیار میری، علی مصفا و نگار آذربایجانی نیز در برنامه نمایش فیلم‌های خود حضور داشتند.

راجر ایبرت، منتقد معروف سینما، درگذشت
 
بی بی سی فارسی – راجر ایبرت، منتقد معروف سینما، پس از مبارزه‌ای طولانی با سرطان در هفتاد سالگی درگذشت. ایبرت نقد فیلم را در سال ۱۹۶۷ و در روزنامه سان-تایمز شیکاگو شروع کرد و در سال‌های بعد، برنده جایزه پولیتزر شد. بخشی از شهرت او نقدهای سینمایی‌اش در یک برنامه تلویزیونی بود که با دوست و همکارش جین سیسکل اجرا می‌کرد. او در این برنامه‌ها اگر فیلمی را می‌پسندید، شستش را رو به بالا می‌گرفت و اگر فیلمی را نمی‌پسندید، شستش را رو به پایین می‌گرفت. راجر ایبرت در سال ۲۰۰۲ به سرطان تیروئید مبتلا شد و در پی عمل جراحی، فک پایین و توانایی سخن گفتنش را از دست داد.  با این حال، او پس از مدتی به نوشتن مشغول شد و به برنامه‌های تلویزیونی بازگشت. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا که بخش زیادی از دوران بزرگسالی خود را در شیکاگو گذرانده است، “صداقت” ایبرت را درباره فیلم‌هایی که دوست نداشت، و نیز اشتیاق وافرش را درباره فیلم‌هایی که می‌پسندید، ستوده است. او در بیانیه‌ای که از سوی کاخ سفید منتشر شده، نوشته: “برای یک نسل از آمریکایی‌ها، و مخصوصا شیکاگویی‌ها، راجر ایبرت، خود فیلم‌‌ها بود.” آقای اوباما نوشته: “فیلم‌ها بدون ایبرت مثل سابق نخواهند بود. ما به چاز [همسرش] و سایر اعضای خانواده ایبرت می‌اندیشیم و برایشان دعا می‌کنیم.”
 
ایبرت روزنامه‌نگاری را در پانزده سالگی آغاز کرد. نقدهای سینمایی ایبرت در صدها روزنامه در سراسر جهان بازنشر می‌شد. او در سال ۱۹۷۵ به عنوان نخستین منتقد فیلم، جایزه معتبر پولیتزر را از آن خود کرد. در همان سال، یک برنامه تلویزیونی با حضور ایبرت و رقیبش جین سیسکل از شیکاگو تریبون در یک تلویزیون محلی آغاز به کار کرد. این برنامه طی چند سال، به صورت سراسری در آمریکا پخش می‌شد و تا زمان مرگ سیسکل در سال ۱۹۹۹ ادامه داشت. راجر ایبرت بیش از ۱۵ کتاب درباره فیلم‌های سینمایی نوشت. او از سرمایه‌گذاران اولیه گوگل هم بود، که سبب شد میلیون ها دلار سود کند. او هر سال گزیده‌ای از فیلم‎های منتخب خود را معرفی می‌کرد. فیلم‌های “جدایی نادر از سیمین” ساخته اصغر فرهادی در سال ۲۰۱۱ و “آرگو” به کارگردانی بن افلک در سال ۲۰۱۲ از فیلم‌های محبوب راجر ایبرت بود.فعالیت تلویزیونی راجر ایبرت در سال ۲۰۰۲ با تشخیص سرطان تیروئید از سوی پزشکان متوقف شد.
 
بخشی از فک پایین ایبرت در عمل جراحی سال ۲۰۰۶ برداشته شد و او توانایی سخن گفتن، خوردن و نوشیدن را از دست داد. او به اینترنت رو آورد و نوشته‌هایش مخاطبان فراوانی پیدا کرد. آقای ایبرت سرانجام با استفاده از فک مصنوعی به تلویزیون بازگشت. نقدهای تازه او در این برنامه با صدای دوبلورها خوانده می‌شد.بازگشت او به کار، علی رغم بیماری و ظاهر غیرمعمولی‌اش، سبب شد همه شجاعت او را تحسین کنند.                                                                                                                                  راجر ایبرت در ۱۸ ژوئن ۱۹۴۲ در اربانا در ایالت ایلینوی به دنیا آمد. او در ۱۵ سالگی، گزارش مسابقات ورزشی دبیرستانش را برای یک روزنامه محلی، پوشش می‌داد و سپس سردبیر روزنامه دانشجویی دانشگاهش شد. ایبرت از دانشگاه کیپ تاون در آفریقای جنوبی یک سال بورسیه گرفت و سپس در دانشگاه شیکاگو روی مدرک دکترا در زمینه زبان انگلیسی کار کرد.او در سال ۱۹۹۲ با چاز هملسمیت، وکیل سیاهپوست، ازدواج کرد- کسی که ایبرت او را “واقعیت بزرگ زندگی”اش خواند. ایبرت در آخرین نوشته‌اش در وبلاگش نوشت: “واقعا مزخرف است که سرطان دوباره برگشته. من روزهای بسیار زیادی را در بیمارستان سپری کرده‌ام.” “برای همین در روزهای بد ممکن است درباره آسیب پذیری آدم بنویسم که همراه بیماری می‌آید. در روزهای خوب ممکن است با دیدن فیلم خیلی خوبی که مرا از بیماری عبور می‌دهد، از خود بیخود شوم.”

معرفی تعدادی از فیلمهای جدید ماه می
The Great Gatsby
 
https://www.youtube.com/watch?v=rARN6agiW7o
“گستبی بزرگ” اثر مشهور “اسکات فیتزجرالد” بروی پرده می‌رود. داستان در سال ۱۹۲۲ حریان دارد . گتسبی بزرگ مرد جوان بسیار پولداری است که دائما مهمانی‌های بزرگ می‌دهد و همه می توانند در مهمانی های او شرکت کنند . در مورد گذشته او و طریق به دست آوردن ثروتش شایعات زیادی وجود دارد . با این وجود ، نیک همسایه او متوجه می‌شود که گتسبی از خانواده بسیار فقیری بوده که عاشق “دی زی” دختری پولدار می‌شود. گتسبی برای خدمت نظام و تامین پول از “دی زی” دور می‌شود اما بعد خبر ازدواج او را دریافت می‌کند . با این حال گتسبی عاشق می‌ماند و همیشه و همیشه به دنبال عشق خود می‌گردد. قدرت، شهرت و نفوذ هیچ یک در عشق او کارگر نیست. داستان در زمانی اتفاق می‌افتد که “گتسبی” و “دی زی” نهایتا در یک شهر مستقر شده‌اند. این اثر فیتزجرالد نویسنده شهیر آمریکائی کتاب بسیار مشهوری است و به عنوان یکی از منابع استاندارد در اکثر دانشگاه های جهان در رشته ادبیات آمریکا تدریس میشود. این کتاب را دومین کتاب برتر انگلیسی زبان می دانند و گفته شده که آغازگر سبک خاصي در نگارش رمان در قرن بيستم است که بعدها توسط «ارنست همينگوي» و ديگران تبديل به شيوه رايج نويسندگي شد . اقتباس های سینمایی موفقی هم از روی این کتاب تهیه شده . کتاب در هنگام چاپ با استقبال زیادی رو به رو نمی شود و در خلال جنگ جهانی دوم و دوران رکود اقتصادی تقریبا به دست فراموشی سپرده میشود، اما هنگام تجدید چاپ ناگهان توجه زیادی را به خود جلب می نماید. کمپانی “وارنرز برادرز” ساخت این رمان معروف را به “باز لرمن” میسپارد که قبلا فیلمهای “استرالیا”، “مولن‌روژ” و “الکساندر کبیر” را کارگردانی کرده است. گرانترین بازیگر هالیوود “لئوناردو دی‌کاپریو” در نقش “گستبی بزرگ” و میلونر ظاهر میشود، “توبی مگوایر” اسپایدر من هالیوود در نقش “نیک کاروی” خبرنگار و دوست گستبی و “کری‌مولیگان” در نقش “دی‌زی” عشق جاودان گستبی” نقش آفرینی میکنند.
Cinco De Mayo La Batalla
 
http://www.youtube.com/watch?v=MI5H6oNDG8Q
فیلمی است حماسی از سینمای مکزیک در باره تاریخ و انقلاب ۱۸۶۲ مکزیک. حماسه نبرد چند هزار سرباز مکزیکی است در ۵ ماه می ۱۸۶۲ است که با گذشتن از جان خود در برابر یکی از قدرتمندترین ارتش‌های جهان پایه‌گذار آزادی و اسقلال کشور مکزیک شدند. “نبرد سینکو دیمایو” یکی از معروفترین نبردهای استقلال مکزیک است در مقابل ارتش مجهز و اشغالگر فرانسه که به رهبری ژنرال “ایگناچیو زاراگوزا” برای نجات شهر فقیر نشین “پوئبلا” با کمک مردم شهر انجام پذیرفت. سازنده فیلم “رایفا لارا” یک داستان عشقی از یک زوج جوان مکزیکی را هم در میانه این نبرد چاشنی فیلم میکند که به زیبائی آن بسیار میافزاید. در این فیلم “کونو بکر”، “انجلیکا آرگون” و “ویلیام میللر” بازی دارند.
Scatter My Ashes At Bergdorf’s
 
http://www.youtube.com/watch?v=SPxkCSovb9M
مستندی ایست از دنیای مد و طراحی لباس البته بیشتر برای خانمها. بمناسبت یکصد و یازدهمین سالگرد فروشگاه معروف خیابان پنجم نیویورک “برگ دورف” فیلمی از تاریخ و نحوه فعالیت این فروشگاه در طول زمان و حال حاضر ساخته و پرداخته شده است. این فروشگاه معروف نقش عمده ای در ارائه مدهای جدید لباس و کفش و وسائل تزینی در یکصد سال گذشته داشته است و بسیاری از طراحان معروف دنیا پیوسته با این فروشگاه در ارتباط بوده و از ان برای ارائه طرح‌های جدیدشان به مردم دنیا و مشتری هایشان همواره استفاده کرده‌اند. این مستند توسط “متیو میله” کارگردانی شده و بروی آن یلیام فیشنر” صحبت میکند.
Venus And Serena
 
http://www.youtube.com/watch?v=6lzg9tJwItI
مستند “وینس و سرینا” سفری است به زندگی داخلی دو خواهر تنیس باز مشهور آمریکائی وینس و سرینا ویلیامز. این دو خواهر سیاه پوست برای مدت زمان طولانی است که در سطح بین‌المللی در عرصه بازی تنیس بسیار خوش درخشیده اند و به موازات این شهرت جهانی زندگی آنان دستخوش وقایع بسیار هولناک و عجیبی هم بوده است. این دو خواهر که با تلاش بسیار و با مبارزه ای پی گیر علیه تبعیض نژادی توانستند خود را نهایتا به سطحی جهانی بازی های تنیس برسانند در اوج شهرت خواهر بزرگتر خود را بر اثر سوء قصدی از دست میدهند و خودشان هم بارها توسط پلیس به جرم های مختلف بازداشت و تحت تعقیب قرار گرفته اند که همگی این حوادث موضوع مستند “وینس و سرینا” است. این مستند توسط “میشل میجر” کارگردانی شده و تهیه کننده آن هم “میکن بیرد” میباشد.  
Now You See Me
 
فیلمی است سرگرم کننده و نیمه اکشن در باره یک تیم شعبده‌باز که در حین اجرای برنامه ای در روی صحنه در آمریکا مدی میشوند که در همان زمان به بانکی در پاریس دستبرد میزنند. عمل دزدی از بانک در پاریس به دنیا مخابره میشود و ماموران اف بی آی آمریکا به سراغ این تیم شعبده‌باز مضنون به دزدی میروند. کارگردانی فیلم به عهده “لوئیس لیتریر” میباشد و در ان “جسی ایزنبرگ”، “مارک روفالو”، “مورگن فریمن”، و “وودی هارلسن” بازی دارند.
We Steal Secrets: The Story of Wikileaks
 
http://www.youtube.com/watch?v=GUdon-sy3rw
“جولیان آسانژ” استرالیائی که با افشای اسناد محرمانه سیاسی در وب سایت خود به شهرت جهانی رسید و دچار دردسر بزرگ هم شد، این روز ها موضوع ساخت دو فیلم شده است. “ما اسناد محرمانه را میدزدیم” نام فیلم مستندی درباره زندگی و فعالیت های جولین آسانژ است. “الکس گیبنی” کارگردانی و تهیه این مستند را بر عهده دارد. – همچنین مارک اشماگر مدیر سابق استودیو یونیورسال هم در تهیه این مستند مشارکت داشته است. این نخستین فعالیت سینمایی اشماگر از زمان کناره گیری اش از مدیریت یونیورسال در پاییز ۲۰۰۹ است. – همچنین قرار است در اینده فیلمی سینمایی با موضوع زندگی “جولیان آسانژ” نیز  ساخته شود
The Hangover: Part III

http://www.youtube.com/watch?v=KUUvJ3jGC4Y
سومین فیلم از سری  “هنگ اور” با همان گروه بازیگران بروی صحنه میرود. این سری فیلم کمدی که مورد اقبال عمومی مخصوصا جوانان در امریکا و دنیا قرار گرفته در عرض کمتر از 5 سال به سومین تولید خود دست میابد و این حکایت از وجود بازاری خوب برای این سری از فیلمهاست. داستان فیلم اینبار دیگر گردهمائی دوستان قدیم برای یک عروسی نیست بلکه برای مراسم تدفین پدر یکی از این چهار دوست است. سفری است دسته‌جمعی و باز زیاده‌روی در مصرف مشروب و مواد مخدر و عوارض و اتفاقات ناشی از آن . اینبار “تاد فیلیپس” کارگردانی سومین قسمت را بعهده گرفته است و طبق معمول “بردلی کوپر”، “زک گالی فیانکیس”، و “مایک تایسن” در آن بازی دارند
Star Trek Into Darkness
 
http://www.youtube.com/watch?v=GOQMXNwp8wo
دومین فیلم از سری جدید “استار ترک” که با هنرپیشگان جوان هالیوود و سرگذشت دوران اولیه و جوانی کاپیتان “کرک” و آقای “اسپاک” با بازی “کریس پاین” و “زاخاری کوینتو” بروی پرده میرود. فیلمساز جوان و خوشذوق هالیوود “جی جی آبرام” که قبلا فیلم زیبای “سوپر ۸” او از موفقیت چشمگیری بهرمند شده است کارگردانی این فیلم علم-تخیلی را بعهده دارد. اینبار سفینه اینترپرایز با دستوری پس از مدت زمان زیادی دوری از زمین به خانه باز میگردد و زمین را ویران شده توسط دشمنی داخلی و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی  میابند. کاپیتان “کرک” و گروهش به یاری بازماندگان و مقاومت و نهایتا شکست مهاجمان به زمین میپردازند. مجموعه “استار ترک” از سال ۱۹۶۶ برای تلوزیون سی‌بی‌اس توسط “جیم رادنبری” خلق شد و بعد ها به سینما کشیده شد و تا کنون ۴۷ سال است که مردم آمریکا و جهان بدیدنش مینشینند. تقریبا سه نسل و شاید ۴ نسل با این مجموعه آشناست و یکی از موفق ترین سری فیلمهائیست که در طول زمان تهیه شده است.