قدیمیها میگفتند ” ختنه گاهی که پارسال بریده شده بود تازه امسال خونش در آمده ” و این مثل کنایی و طنز آمیز را در بارهی کسانی به کار می بردند که غائلهی تمام شدهای را دوباره مطرح میکردند و برای بهرهبرداری به آن موضوعیت میدادند. راستش هر چه فکر کردم تعریفی بهتر از این مثل
برای فیلم آرگو پیدا نکردم، فیلمی که به اعتبار آن چه هنر هشتم خوانده میشود بی ارزش تر از آنست که فقط ختنهگاه حق مطلب آن را ادا کند.
فیلمی ساختهی یک کارگردان بیتجربه که در کارنامهاش تنها برگ مثبت در گذشته نوشتن یک فیلمنامهی مشترک بوده و در عوض عقب ماندن از دوستان همدورهاش در بازیگری که با جاهطلبیاش بهترین طعمه بوده
است برای سیاستبازان پشت صحنهی هالیوود برای ساختن فیلمهایی که جز بازیهای پنهانی چیز دیگری را تبلیغ نمیکنند. آرگو فیلمیست ساخته شده از سلسلهی کلیشههای نخنما شدهی سینمای امریکا که هدفش جز قهرمانبازیهای مهوع سینمای امروز چیز دیگری نیست، بلیهای که سینمای امریکا را به نابودی میکشاند، سینمایی که تاریخ هنرش بدون بزرگان دهههای سی و چهل و پنجاه امریکا اصلا تاریخی نمیدارد.
اورسن ولز، جان فورد، هاورد هاکز، ارنست لوبیچ و هیچکاک و خیلی کسان دیگر ستونهای تاریخ سینما هستند که حالا این کوتولههای زمان پا جای پای آنها میگذارند. اما ناراحتی حاصل از این گونه فیلمها موقعی دامن ما را میگیرد که پای ملت ایران را که از هر دو سر ماجرا خورده است به میان میکشد. برای جمهوری اسلامی که ندانم کاریاش غرامتی سیساله برای ملت به بار آورد چه تفاوت میکرد که حاصل آن حماقت به کجا میکشید؟ آنها همه چیز را به دستهایی از غیب منتسب میکنند و به سوختن منجیان همان گروگانها اشاره میکردند که در طبس سوختند. ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است. اما فیلم آرگو چیزی برتر از آن ننگ سینما یعنی ” بدون دخترم هرگز ” نیست که لااقل بازیگری
چون سالی فیلد در آن بازی کرد.
*
فرج الله سلحشور که یکی از بدنامان سینمای ایران و آدمی از نوع دهنمکیست چند وقت پیش ضمن مباح دانستن خون بسیاری از اهل سینمای ایران با شنیدن دعوت از آنجلینا جولی به ایران گفته بود ” آمدن او به ایران اتفاق خوبیست برای سینمایی که فاحشه خانه است، سینمای ایران باید هم برای فعالیت خود
فاحشهی بین المللی بیاورد ” او که سازندهی سریال ” یوسف پیامبر ” است قبلا در بارهی دزدیدن فیلم نامهی آن مورد شکایت نویسندهی اصلی قرا گرفته و در دادگاه محکوم شده بود، با این وصف عکسی از او در بی بی سی دیدم که با خامنهای در حال خنده نشسته بودند و او داشت با انگشت بر پرده چیزی را به او نشان میداد. فکر میکردم داشته عکس آنجلینا جولی را به رهبر نشان میداده و دلیل خندهی هر دو این بوده که سید علی آقا با دیدن عکس به سلحشور گفته: واسهی نقش زلیخا این خوب بود.
*
اما فکر کردم چه ارتباطی میتوان بین ” آرگو ” و ” یوسف پیامبر ” پیدا کرد فقط به یک نتیجه رسیدم: اگر فیلم سلحشور جایزهی فیلم دههی فجر را برده بود چه خوب میشد اگر زن احمدی نژاد در حال آشپزی از داخل خانه برنده را اعلام میکرد.