.
شعر شکفته در باور از مجموعهی و آفتاب نمیدانست، سرودهی آذر خواجوی آمده است. کتاب و آفتاب نمیدانست در سال ۱۳۸٢ در ایران و توسط انتشارات ایران جام منتشر شده است. برای سفارش این مجموعه میتوانید با رسانه تماس بگیرید.
.
شکفته در باور
.
غزال من
چه سبک میدَوی، در آتش و دود!
دمیده بر لبهات
…………..جوانههای شعار
………………………..شکوفههای سرود.!
و بیخبر ز سموم غریب شامگهان
هزار نیلوفر
ز عمق برکهی چشمات
………………..شکفته در باور
……………………………شکفته در ایمان.
* *
در این سپیدهی کاذب
در این صباحت کور
تو
ای تبلورِِایثار
………….در صراحیی صبح
……………………….در صراحتِ نور
تو،ای صبورترین
…………….ای بهین نشانهی صید!
ترا چگونه ببینم؟
میانِ اینهمه خون
ترا چگونه ببینم؟
ز پشت اینهمه اشک
نه اشک،
خشمِ مذابی
ز عمق کینهی من
به داغ چشمهی خونی
روان ز پیکر تو،
* *
در این پریشان دشت
که هر وجَب از خاک
ز سُرخبوتهی خون سیاوشی رنگ است
و هر طلایه
به هفتاد خوانِ دیو
………………آونگ!
در این کریوهی خالی ز راهُ مردان
آه…
که ساز میکند افسانهی حماسهی قرن!؟
کدام دست بر البرز
……………..آتش افروزد!؟
غزال من تو نباشی
کدام قامت ازالبرز
…………….پرچم افرازد!؟
شعر شکفته در باور از مجموعهی و آفتاب نمیدانست، سرودهی آذر خواجوی آمده است. کتاب و آفتاب نمیدانست در سال ۱۳۸٢ در ایران و توسط انتشارات ایران جام منتشر شده است. برای سفارش این مجموعه میتوانید با رسانه تماس بگیرید.
.
شکفته در باور
.
غزال من
چه سبک میدَوی، در آتش و دود!
دمیده بر لبهات
…………..جوانههای شعار
………………………..شکوفههای سرود.!
و بیخبر ز سموم غریب شامگهان
هزار نیلوفر
ز عمق برکهی چشمات
………………..شکفته در باور
……………………………شکفته در ایمان.
* *
در این سپیدهی کاذب
در این صباحت کور
تو
ای تبلورِِایثار
………….در صراحیی صبح
……………………….در صراحتِ نور
تو،ای صبورترین
…………….ای بهین نشانهی صید!
ترا چگونه ببینم؟
میانِ اینهمه خون
ترا چگونه ببینم؟
ز پشت اینهمه اشک
نه اشک،
خشمِ مذابی
ز عمق کینهی من
به داغ چشمهی خونی
روان ز پیکر تو،
* *
در این پریشان دشت
که هر وجَب از خاک
ز سُرخبوتهی خون سیاوشی رنگ است
و هر طلایه
به هفتاد خوانِ دیو
………………آونگ!
در این کریوهی خالی ز راهُ مردان
آه…
که ساز میکند افسانهی حماسهی قرن!؟
کدام دست بر البرز
……………..آتش افروزد!؟
غزال من تو نباشی
کدام قامت ازالبرز
…………….پرچم افرازد!؟
One Response to شکفته در باور