از: محسن صبا
.
آقای کتیرایی نوشتهاند : دکتر فریدون آدمیت رسالهای هم دربارهی سید جمالالدین اسدآبادی نوشته بود که در بیش از سه دهه پیش آمادهی چاپ بود اما پس از آن دیگر حال چاپ آن را نیافت .
اگر آن مرحوم به صرافت چنین کاری هم میافتاد عملا غیر ممکن بود. مرحوم علامه محمد قزوینی در وفیات معاصرین میگوید که سید جمالالدین همان طورکه معروف است افغانی بوده، و با اظهار شگفتی اضافه میکند که اگر سید ایرانی بود چرا دولت ترکیه بدون هیچ چون و چرایی جنازهی او را به کابل تحویل داد ؟ ( یادگار / سال سوم /شماره ی ۴ )
اگر حتی قبول نکنیم که جمالالدین افغانی اهل نماز و روزه نبوده و از کنیاک نیز خیلی بدش نمیآمده ، دست خط او را که تقاضای عضویت در لژ فراماسونری مصر کرده بود نمیشود منکر شد. او اصلا ربطی به اندیشهی ترقی نداشته و آدمی از نوع احمد فردید و آلاحمد بوده و بنابراین اگر مرحوم دکتر آدمیت رسالهای در مورد او نوشته بوده است قطعا باب طبع حکومتی قرار نمیگرفته که نام سید جمالالدین را جانشین یوسفآباد کرده است.
اما به نظر میرسد تمام حرفهای کترهای برای ریختن پتهی علی دهباشی روی آب بوده است. قربانت گردم! علی دهباشی در ایران امروز یک جریان است. آدمهایی میانمایه که مورد پسند حکومت وقت هستند. کاغذشان فراهم و در این روزگار عسرت که “پری نهفته رخ و دیو در کرشمهی حسن” ابایی نیست که برای گسترش کار دست به دامن وجیههای شوند و “به خال هندوش بخشند سمرقند و بخارا را”.
پاسخ محسن صبا به پرسش خوانندهی گرامی مهدی ساوج در مورد یادداشتهای شخصی( کتابفروشیهای قدیم تهران):
آقای مهدی ساوج
خواستهاید که در بارهی شمس و بیژن الهی بنویسم. قطعا منظورتان شمس آقاجانی نیست، و در ضمن من اشاره به نام آن قاچاقچیی اسلحه را محض شوخی
نوشتم. با آن آقای صبا هم نسبتی ندارم و آن فرهنگ را ندیدهام. سر و کار من با فرهنگها بیشتر به موضوعات ریشهشناسی و معنیشناختی مربوط میشود. شمس تبریزی بیشک یکی از شخصیتهای استثناییی عرفان و ادبیات ماست و مقالاتش هنوز کاملا کشف نشده است. در زمینهی جامعهشناسی شمس مطالبی از روزگار خود نقل میکند که در هیچ جای دیگر یافت نمیشود. اروتیسم موجود در مقالات او
از آن نوع نیست که مثلا در حکایات دفتر پنجم مثنوی میبینیم و اغلب در موضوعاتیست که در متن جامعه جریان دارد . بیژن الهی و من از دبیرستان با هم دوست بودهایم و یاد نامهای که من برای او نوشتهام و در شمارهی ویژهی او در
” این شماره با تاخیر” منتشر خواهد شد نیم قرن سوانح دوستیی برادرانهی ما را نشان داده است .
با تشکر – محسن صبا
One Response to اشاراتی بر حرفهای کترهای