توضیح: با پوزش از دوستداران این سلسله مطالب سینمایی و نیز دوست گرامیمان هانری نهرینی نویسندهی این مقالات ادامهی نگاهی به سینما ماه می به علت دریافت نقد سینمایی ماه جون، به فرصتی دیگر موکول میشود که به نظر خوانندگان محترم خواهد رسید. رسانه
آخرین اخبار از فستیوال کن ۲۰۱۲
سشصت و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کن که به حق میتوان آنرا معتبرترین واقعه سینمای هنری دنیا دانست از تاریخ ۱۷ ماه می شروع شد و با اهدای نخل طلا بالا ترین جایزه این فستیوال به فیلم “عشق” اثر کارکردان اتریشی “میشائیل هانکه” کار خود را در روز ۲۷ ماه می به اتمام رساند.
میشائیل هانکه گارگردان اتریشی برنده نخل طلای کن ۲۰۱۲
در فستیوال امسال فیلمهای زیادی از کارگردانان معروف و غیر معروف دنیا به دوستداران این هنر عرضه شد که از بهترین آنها که مورد توجه منقدین قرار گرفته به ترتیب میتوان از فیلمهای زیر نام برد:
۱- عشق (میشائیل هانکه) ۲– قلمرو طلوع ماه(وس اندرسون) ۳— سهم فرشتگان(کن لوچ)
۴-شکار(دنیس آرتور) ۵– آنها را آرام بکش(اندرو دومینیک) ۶– محرکهای مقدس(ائوس کاراکس) ۷– در سرزمینهای دیگر ۸– زنگار و استخوان(جاکوس آاودیارد) –۹– – واقعیت(متئو گارونز) ۱۰-بی قانون(جان هیلوکاست) ۱۱-تو هنوز هیچ چیز ندیدهای(آلین رسناس) ۱۲-پشت تپهها(کریستین موریگو) ۱۳– مثل یک عاشق(عباس کیارستمی)
نمایی از” عشق “ساخته میشائیل هانکه برنده نخل طلای ۲۰۱۲
هیئت داوران جشنواره کن شامگاه یکشنبه ۲۷ ماه می جایزه نخل طلای کن را که پرافتخارترین جایزه این جشنواره به شمار میرود به میشائیل هانکه، کارگردان اتریشی، برای فیلم “عشق” اهدا کرد.
این فیلم داستان رابطهی عاطفی زن و مرد مسنی را بازگو میکند که با عشق به موسیقی زندگی هنرمندانهای را با یکدیگر تقسیم کردهاند. دوران آرام بازنشستگی این دو که در آستانهی هشتاد سالگی قرار دارند، با بیماری مرد دستخوش دگرگونی میشود.
میشائیل هانکه دوسال قبل با فیلم زیبا و تکاندهنده “روبان سفید” موفق به ربودن جایزه نخل طلای کن شد و امسال هم فیلمش توجه بسیاری را بخود جلب کرد و یکی از کاندیدهای اصلی نخل طلا بود.
فیلم “واقعیت” از ماتئو گارونه، فیلمساز ایتالیایی، به عنوان دومین فیلم برتر کن انتخاب شد که جایزه آن توسط لیلا حاتمی به ماتئو کارونه اهدا شد و فیلم “سهم فرشتگان” از کن لوچ، فیلمساز با سابقه انگلیسی جشنواره کن به عنوان سومین فیلم برتر از سوی هیئت داوران جشنواره کن شناخته شد. کن لوچ شش سال پیش موفق به کسب نخل طلای کن برای فیلم “بادی که خوشههای جو را به حرکت درآورد”، ئشده بود.
لیلا حاتمی و ماتئو کارونه کارگردان ایتالیائی
مادس میکلسن، هنرپیشهی دانمارکی برای حضور درخشنده خود در فیلم “شکار” اثر “دنیس آرتور” از سوی هیئت داوران کن به عنوان بهترین هنرپیشه مرد شناخته شد.
کارلوس ریگاداس که با درام خانوادگی “Post Tenebras Lux” در بخش مسابقه کن شرکت داشت، جایزه بهترین کارگردان را تصاحب کرد.
کاسمینا استراتان و کریستینا فلوتور، دو هنرپیشه زن رومانیایی مشترکا جایزه بهترین هنرپیشه زن این دوره از جشنواره کن را برای بازی در فیلم “آن سوی تپهها” به کارگردانی کریستین مونجیو از آن خود کردند.
اعضای هیئت داوران جشنواره کن در این دوره را ژان پل گوتیه (طراح مد فرانسوی)، هیام عباس (بازیگر و فیلمساز فلسطینی)، امانوئل دووس (بازیگر فرانسوی)، دایان کروگر (بازیگر آلمانی) و ایوان مکگرگور (بازیگر اسکاتلندی)، آندرئا آرنولد (فیلمساز بریتانیایی)، الکساندر پین (فیلمساز آمریکایی) و رائول پک (فیلمساز اهل هائیتی) تشکیل میدادند.
نانی مورتی، فیلمساز و بازیگر ۵۸ ساله ایتالیایی ریاست هیئت داوران شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن را بر عهده داشت.
نمائی از فیلم “نه” برنده دو هفته کارگردانان جشنواره کن
فیلم «نه» ساخته پابلو لارین در چهل و چهارمین دوره بخش جنبی دو هفته کارگردانان جشنواره کن برنده جایزه سینمای هنری ۲۰۱۲ شد. گائل گارسیا برنال در این فیلم که بر مبنای داستانی واقعی ساخته شده، نقش یک مدیر بخش آگهی را بازی میکند که وقتی آگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی در ۱۹۸۸ یک همهپرسی برگزار کرد تا هشت سال دیگر بر مسند قدرت باقی بماند، با راهاندازی یک کمپین کاملا حسابشده پینوشه را از قدرت خارج کرد. «نه» تولید مشترک شیلی، آمریکا و مکزیک است.
لیلا حاتمی هنگام دیدار فیلم “گل Mud ” اثر جف نیکولز در کن
فیلم “بعد از لوسیا”، نخستین ساخته میشل فرانکو، فیلمساز جوان مکزیکی، به عنوان بهترین فیلم بخش “نوعی نگاه” شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن معرفی شد. “بعد از لوسیا”، درامی اجتماعی و رئالیستی درباره خشونت و سادیسم است. دختر نوجوانی به نام الخاندرا که مادرش را در تصادف رانندگی از دست داده و با پدرش زندگی می کند، از سوی دوستان و همکلاسیهایش مورد خشونت و آزار جنسی قرار می گیرد. دوست پسر او با همدستی هم کلاسیهایش ویدئوی هماغوشی خود با او را در سطح مدرسه پخش می کند و به دنبال آن با رفتارهای تحقیرآمیز و خشن و آزارهای جنسی خود، لوسیا را به انزوای مطلق میکشانند.
میشل فرانکو (راست) در کنار بازیگران فیلم “بعد از لوسیا”
فیلم «مثل یک عاشق» ساخته عباس کیارستمی در فستیوال کن به عنوان محصول مشترک ژاپن و فرانسه شرکت دشت و به این تریب فیلم «یک خانواده محترم» ساخته مسعود بخشی (تهران انار ندارد) به تعبیری تنها نماینده رسمی ایران در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۲ بوده است. نخستین تجربه بلند سینمایی داستانی این مستندساز مشهور در نخستین نمایش در فستیوال کن با واکنش مثبتی از سوی منتقدان روبرو شد.
منتقد مجله هالیوود ریپورتر، جردن مینتز، درباره فیلم چنین مینویسد: «درام ایرانی “یک خانواده محترم” زد وبندهای کثیف یک خانواده را از سالهای اوایل انقلاب اسلامی تا امروز دنبال میکند. این فیلم به لحاظ ساختار دقیق است اما به اندازهی موضوعش دردناک نیست. نخستین تجربه داستانی بلند مسعود بخشی مستندساز (سازنده مستند مشهور تهران انار ندارد) در پی نمایش در بخش دو هفته کارگردانان کن قطعا در جشنوارههای مختلفی در اروپا به نمایش درخواهد آمد و حتما پخش کنندهای مناسب خواهد یافت.»
یک منتقد فرانسوی دیگر هم «یک خانواده محترم» را بهترین غافلگیری بخش دو هفته کارگردانان دانست و نوشت: «در یک خانواده محترم که قطعا عنوانی کنایه آمیز است، مسعود بخشی از طریق سرنوشت شخصیت اصلی، آشفتگیهای حال حاضر ایرانیان را به نمایش میگذارد… فیلم دارای فیلمنامه ای هوشمندانه است و نوید یک استعداد بزرگ را در فیلمسازی میدهد.»
برخی نوشتههای مطبوعاتی در کن از این فیلم مسعود بخشی به عنوان فیلمی در تداوم نگاه و جنس فیلم «جدایی نادر از سیمین» یاد کردند.
پوستر فیلم “یک خانواده محترم”
وی كه هماكنون در جشنواره فيلم كن به سر میبرد ضمن بيان اين مطلب به مهر، گفت: آنچه در نخستين نمايش اين فيلم شاهد بوديم علاوه بر استقبال گسترده مخاطبان غيرايرانی نسبت به اين فيلم، نوع همذاتپنداری آنها با مقولههايی چون شهيد يا جنگ تحميلي بود و برای من نه به عنوان تهيهكننده، بلكه به عنوان يك ايرانی بسيار جالب بود كه برخی از صحنههای فيلم، تماشاگران حاضر را تحت تاثير قرار میداد و آنها را متاثر میكرد. در واقع گمان نمیكرديم مخاطب غيرايرانی با مقولههايی چون شهيد، دفاع مقدس و مجموع مسائلی كه افراد در جنگ درگير آنها هستند، واكنش نشان دهند.
مسعود بخشی کارکردان “یک خانواده محترم”
“يك خانواده محترم ” كه در آستانه سالگرد آزادسازی خرمشهر در جشنواره فيلم كن به نمايش درآمد يك ملو درام خانوادگی است كه داستان آن در دل جنگ و بمباران تهران میگذرد. اين فيلم سعی دارد تغييراتی را كه افراد در طول جنگ میكنند را به تصوير بكشد. در واقع نگاهی به روند شكلگيری ديدگاه افراد پس از جنگ دارد. بابك حميديان، مهرداد صديقيان، آهو خردمند، مهران احمدی، پريوش نظريه، مهرداد ضيايی، بهناز جعفری، داوود فتحعلی بيگی و… در اين فيلم سينمايی ايفاي نقش میكنند.
گزارشهای متنوع از جشنواره کن را میتوانید در سایت http://jahan.cinemaema.com/ بخوانید
پوستر اعتراضی برای فیلم “قلاده های طلا”
جعل تاریخی “قلاده های طلا” که به رویداد های بعد از انتخابات گذشته که منجر به کودتای باند احمدی نژاد و خامنهای شد از دیدگاه صاحبان قدرت و سرمایه در ایران و جیره خواران فرهنگی آنان میپردازد، بروی اکران رفته است. مردم ایران که خود در این زمان و در جریان این رویداد ها حضور داشتهاند و کشته و زخمی دادهاند در جواب ابوالقاسم طالبی (کارگردان) و امین حیایی و محمد رضا شریفی نیا بازیگران این فیلم ضد مردمی پستری را برای معرفی این فیلم درست کردهاند که در زیر مشاهده میکنید که خود بیان کننده چگونگی تهیه این فیلم ارتجاعی و ضد مردمی است.
لازم به تذکر است که مقامات جمهوری اسلامی فیلمساز بزرگ ایران “جعفر پناهی” را که در همان زمان مشغول ساختن مستندی از حوادث آنروز ایران بود و هنوز فیلمش به اتمام نرسیده را بازداشت و به زندان افکندند و او را برای مدت بیست سال از فیلمسازی محروم کردند و حقوق بگیرانی مانند طالبی را برای پخش دروغ و جعل تاریخ مورد حمایت مالی و معنوی خود قرار میدهند.
ایمیلها و سایتهای اینترنتی پس درج پوستر بالا در مقابله با افشای این فیلم و دست اندکارانش از شعر زیبای احمد شاملو برای برای حسن ختام مطلب شان استفاده بجا کرده اند که در زیر مشاهده میکنید.
ایمیل ها و سایت های اینترنتی پس درج پوستر بالا در مقابله با افشای این فیلم و دست اندکارانش از شعر زیبای احمد شاملو برای برای حسن ختام مطلب شان استفاده بجا کردهاند که در زیر مشاهده میکنید.
پیام محمود دولتآبادی برای روز جهانی تئاتر و جشن بازیگر
این نویسندهی پیشکسوت و بازیگر قدیمی تئاتر در بخشهایی از این پیام که در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گذاشته، با عنوان «تئاتر ایران، تئاتر همیشه جوان!» نوشته است: “میتوان باز هم از همان کلیات سخن گفت و کار را آسان کرد؛ مثل صلح و بشر و نکوهش زشتیها و مثلا آرزومندی نیکیها. اما من در وضعیت واقعی این زمان تئاتر مملکت حرف میزنم و نخستین اصل، آن که هنر تئاتر پیش از هر معیاری یک «پرنسیپ» است و این پرنسیپ البته نگهدارندگانی دارد یا باید داشته باشد. نگهدارندگان تئاتر نه فقط هنرمندان که همگی کارورزان هنر تئاتر هستند که لابد میبایست معیار پذیرفتهشدهای را پاس بدارند. گفتن ندارد که تئاتر در میان هنرها، «بشری»ترین است، زندهترین و بیغشترین هنر. اما چه اتفاقی رخ داده است و رخ میدهد که این بشریترین هنر در کشور ما، غالبا غایب از نظرها در پس پستوها نفس میکشد”؟»
دولتآبادی در بخش دیگری از این پیام خاطرنشان کرده است: “پیش از آن باید پرسید چه میشود که تئاتر در کشور ما کمتر فرصت بالغ شدن یافته و مییابد. شرح مصیبت را البته باید در تاریخچه تئاتر ایران جستوجو کرد که پایان اندوه اسفبار همه گروههای نمایشی از آغاز دوران جدید تا امروز، آن را میتوانند بازگویند؛ یعنی گسیختگی هر گروه و پایان غمانگیز زندگی هنرمندانش در میدان نظرتنگی مسؤولان وقت و سطحینگری ـ بیاعتنایی و ناتوانی جمعی تودهها. در چنین شرایطی بود که حتی هنرمندان فراگیری چون زندهیادها کمیزان و ارحام صدر هم نتوانستند تئاتر همهپسند را به آیندگان بسپارند؛ آخرین سنگر تئاتر جدی ایران، تئاتر دولتی بود که با آمدن سینما و جذب هنرمندانش، پایههای همان تئاتر هم متزلزل شد و سپس تلویزیون آمد که تئاتر هم اندک جایی در آن داشت تا سریالها جای تلهتئاتر را گرفتند و در این سوی انقلاب دیگر این سریالهای بیپایان را نمیدانم چه میتوان نامید، جز تصاویری به قصد افسردگی و مسخ سلیقههای مشتریهایش با چهرههای مدام گریان و آن صحنههای عمدا مکرر چه و چه … ” این نویسنده معروف در بخش پایانی پیامش نوشته است: “حالا بیش از حدود نیم قرن است میبینم که اداراتی قیمومیت تئاتر را بر عهده دارند بی آنکه بتوانند کاری کنند در تناسب حداقلی تنظیم نیروی انسانی کارآمد با فراوانی سالنهای بیکار افتادهی تهران و شهرستانها و در همه حال بذر نومیدی را هم نباید از یاد برد که مدام پاشانده میشود، از جمله بر جامعهی تئاتر همچون مجموعهای نیازمند کمکهای رسمی و مسائل ناشی از همین وضعیت در آن زیرزمینهای نفسگیر تنها تئاتری که شده است مرکز تئاتر کلانشهری مثل تهران! به این ترتیب ضروری است که هنر تئاتر به جای کلیگوییها در پیام سالانهاش، ابتدا خود را ساخته و آماده بدارد، همچون یک رکن از هنر و فرهنگ. بعد از آن شاید بتواند پرتوی بیفکند بر آنچه امور کلان بشری نامیده میشوند و در آن سمت و سو جایی بیابد که بتواند با آرزوهای بزرگ بشری سخن بگوید.” محمود دولت آبادی در سال ۱۳۱۹ در دولت آباد بیهق متولد شد و در خانواده ای روستایی که از راه کار بر زمین سخت کویر ؛ روزگار می گذراندند بزرگ شد. او نویسنده رمان مشهور کلیدر است
لیلا حاتمی همراه تماشاگران در سینما ایران بدیدن “نارنجیپوش “رفت
لیلا حاتمی بازیگر آخرین ساخته “داریوش مهرجوئی” برای تماشای فیلم «نارنجی پوش» همراه با تماشاگران به سینما ایران رفت.
«نارنجی پوش» در ماه دوم نمایش خود است و در چهل سینمای تهران و شهرستانها به نمایش در آمده و نمایش آن همچنان ادامه دارد. داریوش مهرجوئی اینبار با “نارنجی پوش” به مسئله ای اساسی در ایران امروز که همانا حفظ محیط زیست و معضل زباله در شهر های بزرگ و کوچک ایران میپردازد. “نارنجی پوش” داستان حامد آبان (حامد بهداد) عکاس حرفهای مجلات و روزنامهها است که با خواندن کتابی چنان تحت تاثیر پالایش محیط زیست و مبارزه با آشغال زایی میشود که با لباس نارنجی مخصوص رفتگران به شهرداری میپیوندد و با عنوان «نارنجی پوش لیسانسه» به شهرت میرسد اما اعتبار و محبوبیت حامد زندگی خصوصی و خانوادگی او را با سیلی از فراز و نشیبهای عاطفی تند و ناگهانی به سمت و سویی دیگر میبرد…
این فیلم در سیامین جشنواره بین المللی فیلم فجر برنده چهار سیمرغ بلورین (بهترین فیلم سینمای آسیا، جایزه بین المذاهب ، جایزه ویژه هیات داوران و بهترین تدوین) شده بود. همچنین در شش رشته دیگر ، بهترین بازیگر نقش اول زن: لیلا حاتمی ـ بهترین بازیگر نقش دوم زن: میترا حجار، بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم نامه و بهترین صدابرداری کاندیدای دریافت جایزه شده بود. حامد بهداد ، لیلا حاتمی، میترا حجار، طناز طباطبایی، همایون ارشادی، فردوس کاویانی، اردشیر رستمی، امید روحانی، محمدجوادجعفرپور ، مهیار پورحسابی، کیانوش گرامی و… بازیگران اصلی نارنجی پوش هستند.
مجله فیلم ویژه اردیبهشت و خرداد چاپ شد
ماهنامهی فیلم ۴۴۲ ویژهی بهار، و ۴۴۳ ویژه خرداد ماه شامل چندین پرونده و مطالب خواندنی دیگر به چاپ رسید. ویژه نامه بهار یا پروتره داریوش مهرجوئی و اختصاص مطالبی در باره آخرین اثرش “نارنجیپوش” که هم اکنون در ایران بروی اکران است و از فروش فوق العادهای هم بهرمند شده است اختصاص دارد. این شماره همچنین شامل مطالبی در باره “بیست سریال تلوزیونی محبوب دههی ۲۰۰۰ در امریکا” است. در این بررسی، مطالبی خواندنی دربارهی سریالهای: دوستان، فرار از زندان، پزشكان/ اسكرابز، اداره، پیشرفت معوق، ۲۴، گمشدگان، سوپرانوها (خانوادهی سوپرانو)، مردگان متحرك، پروندههای مجهول، بافی قاتل خونآشام، كدبانوهای مستأصل…
شماره ۴۴۳ و ویژه خردادماه با نمائی از لیلا حاتمی است و شامل مطالب زیادی از سینمای ایران و جهان و مصاحبههائی با “لیلا حاتمی”( بازیگری خودِ سینماست)، “امیر جعفری” و “همایون ارشادی” میباشد. در این شماره همچنین شاهد خبرهائی از كمال تبریزی/ میترا حجار/ مصطفی خرقهپوش/ بهاره رهنما/ محمدرضا فروتن/ محمد فوقانی/ نیکی کریمی/ مسعود کیمیایی و نقد فیلمهای “یه حبه قند” (رضا میرکریمی)/ سعادتآباد (مازیار میری)/ اسب حیوان نجیبی است (رضا کاهانی)/ راه آبی ابریشم (محمد بزرگنیا)/ شیرین (عباس کیارستمی)/ چیزهایی هست که نمیدانی (فردین صاحبالزمانی)/ اخلاقتو خوب کن (مسعود اطیابی)/ وضعیت سفید (حمید نعمتالله)/ و “تا ثریا” (سیروس مقدم )میباشیم.
شماره خرداد ماه یادی هم از درگذشتگان اخیر سینمای ایران نظیر، امان منطقی (۱۳۹۱-۱۳۱۲)، اسفندیار احمدیه (۱۳۹۰- ۱۳۰۷)، ستار هریس (۱۳۹۰ – ۱۳۲۱)، ایلوش خوشابه (۱۳۹۱- ۱۳۱۱)، عباس مظاهری (۱۳۹۱۱- (۱۳۶۱و ایرج قادری دارد.
مجله فیلم با مطلبی “در باره بیست سال پیش در همین ماه” نگاهی دارد به شمارههای ۱۲۳ و ۱۲۴ ماهنامهی «فیلم» ویژه نیمهی اردیبهشت و خرداد ۱۳۷۱. دوستداران سینما در ایران و همنسلان ما از سالهای ۱۳۵۰ که اولین شماره این مجله خوب سینمائی در ایران چاپ شد همواره این نشریه وزین سینمائی که با بهترینهای دنیا در این رشته قابل مقایسه است را دنبال کرده و میکنند. برای آقای مسعود مهرابی سردبیر و ناشر این مجله آرزوی بهروزی و موفقیت در کارشان را داریم.
پروندهی دیگر «كارآگاهان خصوصی سینما» است كه به دادوستد ادبیات كارآگاهی و سینما میپردازد، با یادی از چند كارآگاه بزرگ ادبیات و سینمای كارآگاهی (فیلیپ مارلو، سام اسپید، شرلوك هلمز، هركول پوآرو و…)، همراه میزگردی در این زمینه.
*
به مناسبت نودسالگی آلن رنه – مظهر سینمای مدرن – پروندهای دربارهی او داریم كه در آن به رابطهی رنه و معماری، رنه و نقاشی، رنه و ادبیات، رنه و زنان، رنه و روایت در زمان میپردازیم. این پرونده حاوی یادداشتی از جاناتان رُزنبام منتقد معروف است كه اختصاصی برای ماهنامهی «فیلم» نوشته است.
مريل استريپ در نامهاي به اصغر فرهادي از احساسش درباره «جدايي نادر از سيمين» و موفقيت جهانی آن گفت
ما به «يك جدايي» محتاجيم تا به هم نزديكمان كند
مریل استریپ هنگام تقدیم لوح افتخار اسکار به اصغر فرهادی
سینمای ما – «مريل استريپ» هنرپیشه سر شناس هالیوود كه ۱۷ بار نامزد اسكار شده و سه بار برنده آن؛ در نامهاي به اصغر فرهادی نكتههايی را درباره اين فيلم را بيان كرد كه زاويه ديدی ديگر را به روی اين فيلم ميگشايد و آن را نه به عنوان يك فيلم و اثر هنری، كه به عنوان تجلي يك اتفاق انسانی در قالبی هنري میستايد.
او چنين مینويسد: «نمیدانم آيا اصغر فرهادی زمانی كه فيلمش را میساخته آگاه بوده كه بر خلاف نام فيلم، تاثير جهانی «يك جدايی» مردم را به هم نزديك خواهد كرد؟! نزديك كردن ما و مردم ايران، تا از طريق داستان خانوادهای در حال گسست و پيچيدگیهای اخلاقی و عاطفیشان، خانوادههای ما و ايرانيان را به هم نزديك كند.»
مريل استريپ در توصيف جزئييات مطرح شده در كارگردانی اين فيلم مینويسد: «او اين كار را با ظرافت انجام میدهد؛ با ارايه تصويری صميمی از پيشخوان آشپزخانهای در تهران يا با نشان دادن پرتره كوچكی از انيشتين يا نقاشی ديگری از وايت به نام دنيای كريستينا. او به ما اجازه همدردی با مردی را میدهد كه به تازگي تركش كردهاند؛ جايی كه برای يافتن تنظيم درست ماشين لباسشويی در تكاپوست. او میگذارد تا ما عمل دردناك و سرشار از عشق شستوشوی پدری پير را بازشناسيم و میگذارد شوك حاصل از بازی كودكی كه پيچ دستگاه اكسيژن را باز و بسته میكند و باز میبندد و باز میكند را حس كنيم؛ همچنان كه سرنوشت با زندگی ما در حال بازی است.»
مریل استریپ نامهاش را با چنين عباراتی پايان ميدهد:
«با ساختن اين فيلم دلپذير، اصغر فرهادی كاری كرد كه هياتهای ديپلمات و اخبار روزنامهها از آن عاجزند. او گذاشت تا ما خود را در آينه زندگی ديگران ببينيم و مخمصههای يكديگر را درك كنيم؛ مخمصه انسانيت مشتركمان را. اين كنش، كنشی سياستمدارانه است. در دنيايی كه مسير تماشا در آن با بدبينی و تلخی مسدود است، نياز داريم تا هنرمندان تصوير را وضوحی بهتر ببخشند. ما به «يك جدايی» محتاجيم تا به هم نزديكمان كند. اصغر فرهادی برای همان يك لحظه دلنشينی كه مردم زيادی را در ايران خوشحال كرد به عنوان چهارمين چهره مجله تايم از سوی مردم برگزيده شد. اين آغاز راهی است كه او به عنوان يك هنرمند در آن قرار گرفته است و تا كنون نشان داده است كه اين مسير را با هوشياری ادامه میدهد.»
“جانا و بلا دور” نمایشی از بهرام بیضائی
بهرام بیضایی در ماه ژوئن امسال تازهترین نمایش خود را با حضور مژده شمسایی (همسرش) و محسن نامجو در آمریکا روی صحنه میبرد.
به گزارش كافه سينما، سايت نمايشگر در متن اين خبر نوشته: «جانا و بَلا دور» عنوان اثر تازۀ کارگردان و نمایشنامهنویس برجستۀ ایرانی است که با استفاده از تکنیک «سایه بازی» اجرا خواهد شد. بهرام بیضایی در نمایش تازۀ خود بار دیگر به سنت های نمایشی ایرانی و استفاده از مضامین اسطورهای رجعت میکند و با ترکیب جادویی خودش از شعر، موسیقی، عروسک و مضامین اسطورهای، بار دیگر به صحنۀ تئاتر باز میگردد.
«جانا و بلا دور» روایتگر داستانی از ستیز و پیکار میانِ چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش خواهد بود که در نهایت به خلقت جهانی تازه منتهی میشود. این روایت اسطورهای در دوران حکمرانی «تاریکی» بر جهان شکل میگیرد. نمایشگر همچنین گزارش داده که محسن نامجو و مژده شمسایی در این نماش، بیضایی را همراهی خواهند کرد.
نمایش «جانا و بلا دور» برای نخستین بار به زبان فارسی (به همراه بالانویس انگلیسی) از ۲۷ تا ۳۰ ژوئن در سالن Cubberley Community Center در سن حوزه کالیفرنیا روی صحنه میرود و پیش فروش بلیتهای نمایش از هم اکنون آغاز شده است.
بهرام بیضایی، نویسنده، کارگردان و پژوهشگر برجستۀ ایرانی، مدتی است که به دعوت دانشگاه استنفورد برای تدریس در زمینۀ سینما و تئاتر ایران در آمریکا اقامت دارد. تازهترین اثر پروهشی وی با نام «هزار افسان کجاست؟» به تازگی از سوی «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» به بازار کتاب راه یافته است.
معرفی دو کتاب:
۱-“سینماگران زن ایران” نوشته گلنوش و جمال امید
سينماگران زن [فرهنگ چهرههای مطرح سينمای ايران از آغاز تا امروز] كتابیست در بر دارندهی نام و نشان و كارنامهی بيش از چهارصد زن سينماگر ايرانی در همهی رشتههای فيلمسازی؛ از كارگردانی، بازيگری، فيلمبرداری، تدوين، طراحی صحنه و لباس، چهرهپردازی، عكاسی، نقد نويسی، تا… حتی بدلكاری | كتاب تاليف نويسنده و محققیست كه سينمای نوشتاری ايران بسيار مديون اوست: جمال اميد | او كتاب را با دستياری دختر جوانش، زندهنام گلنوش، تاليف كرده است كه خبر مرگ نا به هنگامش در تيرماه امسال، بس جانگداز بود | كتاب را انتشارات نگاه منتشر و در كتابفروشیها توزيع كرده است
۲– “آب” مجموعهای از نیما توسط کیارستمی منتشر شد
من به رودخانه شبیه هستم كه از هر كجای آن لازم باشد، بدون سر و صدا، میتوان آب برداشت. (نیما)
آب کوشش و روایت نوئی از عباس کیارستمی است از قسمتی از اشعار نیما یوشیج. در کتاب “آب” کیارستمی باز نویسی جدیدی از اشعار نیما بدست داده است که با کوتاه و بلند کردن مصرعها. مکث و تاکید بروی کالماتی مفاهیم جدیدی از اشعار نیما بدست داده است. کیارستم خود کتاب شعری دارد و دو کتاب هم از عکس های سفید و سیاه و رنگی او بچاپ رسیده است.
این “آب” گواراست، … روشنم میدارد/ قوتم میبخشد/ ره میاندازد/ و اجاق کهن سرد سرایم/ گرم میآید از گرمی عالی دمشان…
ماریون کوتیارد در فیلم جدید اصغر فرهادی
بالاخره درماه گذشته اطلاعات اولین فیلم غیر ایرانی اصغر فرهادی مشخص شد. تهیهکنندهی فیلم جدید فرهادی به نکات قابل توجهی از فیلم جدید این کارگردان ایرانی اشاره کرده که شاید مهمترین آنها حضور ماریون کوتیار بازیگر مشهور فرانسوی و برندهی جایزه اسکار در این پروژهاست.
شرکت ممنتو فیلم که پیش از این پخش اروپایی دو فیلم آخر فرهادی «درباره الی…» و «جدایی نادر از سیمین» را بر عهده داشته، قرار است فیلم جدید فرهادی را در فرانسه تهیه کند. به گزارش اسکرین دیلی، الکساندر مالهگای امروز از سوی شرکت ممنتو فیلم اینترنشنال اعلام کرده که فیلم جدید فرهادی پاییز امسال با بودجهای ۱۱ میلیون یورویی در پاریس کلید خواهد خورد. به گفتهی مالهگلی فرهادی هماکنون مشغول بازنویسی فیلمنامهی کار جدید خود است. این فیلم نیز همانند کارهای قبلی فرهادی تریلر احساسی و اجتماعی است که با تعلیق و چرخشهای داستانی خود نفس تماشاگر را از ابتدا تا به انتها حبس خواهد کرد.
به گزارش کافه سینما فرهادی در خصوص فیلم جدید خود به فیلم فرانس اعلام کرده که:« من به دنبال آنم که در فیلمهایم بیشتر از پاسخ… تماشاگران را با پرسش مواجه کنم. چیزی که دنیای امروز بیش از همیشه به آن نیاز دارد، طرح کردن سوالهای جدید برای جوابهای قدیمی است. احتمالا میتوان این سینما را سینمای بازجویی و استنطاق نامید. آخرین فیلم فرهادی« جدایی نادر از سیمین» علاوه بر کسب جوایز معتبر متعدد از خرس طلای برلین گرفته تا اسکار بهترین فیلم خارجی، فروشی بیش از ۲۵ میلیون دلار در سراسر دنیا داشتهاست. پیش از این صحبتهای مختلفی دربارهی ترکیب بازیگران فیلم بهگوش میرسید، اما مالهگای امروز ضمن تایید حضور کوتیار در فیلم فرهادی، از اضافه شدن این بازیگر مشهور فرانسوی به پروژه جدید ممنتو فیلم ابراز خوشحالی کردهاست. کوتیار که امروزه به واسطهی حضور در فیلمهای هالیوودی شهرتی بینالمللی دارد، در سال ۲۰۰۷ برای ایفای نفش ادیت پیاف جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را به خود اختصاص دادهاست. کوتیار امسال در جشنوارهی کن بر روی فرش قرمز با فیلم جدید ژاک اودیار “طعم زنگار و استخوان”حاضر شد. از فرهادی و مالهگای نیز در جشنواره کن امسال نیز تقدیر شد. تازهترین فیلم فرهادی پیش از این جایزه رسانهای اتحادیه اروپا را دریافت کرده بود که در جشنواره کن امسال به این کارگردان اهدا شد. خانم واسیلیو(کمیسر آموزش و پرورش اتحادیه اروپا) اعلام کرده که از اهدای این جایزه به فرهادی مفتخر است، زیرا فیلم جدید وی به هویت فرهنگ پرمایه و باز اروپایی در زندگی روزمره میپردازد: « فرهادی پس از موفقیت جهانی با فیلم جدایی، به سوژهای متعهدانه در مورد جهانشمولی برابری روی آورده است
اصغر فرهادی چند ساعت پیش همراه مدیر کمپانی ممنتو آلکساندر ماله گی فیلم جایزه کمیسیون فرهنگی اتحادیه اروپا را در حاشیه برگزاری جشنواره کن دریافت کرد ورسما اعلام نمود که امسال فیلمبرداری فیلمش را با حضور ماریون کوتیار وطاهر رحیم در فرانسه آغاز می کند. این فیلم هنوز عنوانی ندارد.
تهرانی؛ مهران مدیری؛ رضا عطاران؛ هانیه توسلی و پژمان بازغی بازیگران جدید سریال قلب یخی!
پیشتولید سری جدید مجموعه «قلب یخی» به کارگردانی سامان مقدم مدتی است آغاز شده و تعدادی از بازیگران مطرح سینما در گروه بازیگران سری جدید حضور دارند و به تازگی رضا عطاران نیز به گروه بازیگران مجموعه پیوستهاند.
تاکنون حضور هدیه تهرانی، مهران مدیری، رضا کیانیان، پژمان بازغی، هانیه توسلی، حسین یاری و رضا عطاران قطعی شده است. به گروه بازیگران یک بازیگر مرد و چند بازیگر زن دیگر اضافه خواهد شد
سری جدید مجموعه «قلب یخی» توسط پیمان عباسی نوشته شده است و کارگردانی سری سوم این مجموعه به سامان مقدم سپرده شده است. ظرف ده روز آینده مجموعه جلوی دوربین میرود و تمام صحنههای آن در تهران جلوی دوربین خواهد رفت.
اکثر بازیگرانی که قرار است جلوی دوربین مقدم بروند پیش از این در مجموعه تلویزیونی و فیلمهای سینمایی وی تجربه کار با کارگردان را داشتهاند.
استاد انتضامی در کنار مجسمهاش
عزتالله انتضامی در کنار مجسمهاش و حمید کنگرانی هنرمند سازنده آن.
لئوناردو دی کاپریو در فیلم جدید تارانتینو
آخرین ساخته فیلمساز متفاوت و جنجالی آمریکا کوئنتین تارانتینو «جانگوی آزاد شده» با حضور لئوناردو دی کاپریو آماده پخش در سال ۲۰۱۳ است
مدیر کمپانی واینستاین ،هاروی واینستاین در تالار هتل مجستیک کن ودر یک نمایش خصوصی هفت دقیقه از فیلم جدید کوئنتین تارانتینو «جانگوی آزاد شده» را برای پنجاه خبرنگار به نمایش گذاشت.
علاوه بر جدیدترین پروژه تارانتینو دو محصول دیگر این کمپانی :«ارباب» ساخته پال تامس اندرسون و The Playbook SilverLinings ساخته دیوید اُ راسل هم به نمایش درآمد.هاروی در این باره گفت که اینها بهترین فیلمهایی هستند که برایشان سرمایه گذاشتهایم.
به کفته منقدان و شاهدان این هفت دقیقه، “جانگوی ازاد شده “حال وهوای تارانتینویی دارد.پر از شوخیها، نماهای خاص او و پر از تکرار واژهی کاکا سیاه! اما جانگو ی ازاد شده میتواند به اندازه دو فیلم “بیل را بکش” برجسته ویا به اندازه ” لعنتی های بی ابرو “نومید کننده باشد “
همچنین نظر منقدان در مورد بازی بازیگران فیلم که شامل دی کاپریو ، جیمی فاکس و کریستف والتس است بسیار تقدیر آمیز و در اوج است و یکی از منتقدان مجله امپایر نیز در وبلاگ خود مینویسد:«صحنههائی بی نظیر بودند. گویی که کریستف والتس دوباره گوی سبقت را از همه میرباید.»
معرفی تعدادی از فیلمهای جدید در ماه ژوئن
ابهام زدائی – Prometheus
رایدلی اسکات سازنده معروفترین فیلمهای علمی – تخیلی مانند “بلید رانر” و مجموعههای “بیگانه” (Alien) با اثری جدید در این ژانر بار دیگر بر صحنه میآید. پرامتوئس آخرین ساخته ریدلی اسکات ، محدودیتهای روحی و جسمی گروهی از دانشمندان و محققین را، در سفری هیجان انگیز در جهانی در دور دستها، مورد آزمون قرار میدهد. جاییکه آنها جواب بزرگترین و عمیقترین سوالهای انسانها را کشف و جواب بزرگترین معمای زندگی را پیدا میکنند. در پرامتوئس هنرپیشکان معروفی مانند نائومی ریپس در نقش الیزابت شاو، شارلیز ترون در نقش مردیت ویکرز، مایکل فاسبندر در نقش دیوید، گای پیرس، و ادریس البا در نقش کاپیان جانک بازی دارند. http://www.youtube.com/watch?v=r-EZC5zn2Fk
راک دوران – – Rock of Ages
داستانی است عاشقانه از سفر دختری جوان و و عاشق موزیک (جولیان هوگ) به لس آنجلس در دهه 1980 و در دوران اوج موسیقی راک. برگردانی از کتاب کریس دی آرینزو به یک فیلم ملودرام- موزیکال به کارگردانی ادم شانکمن سازنده موزیکال معروف “اسپری مو”. تام کروز اینبار در نقشی متفاوت و در قالب یک خواننده راک در میآید و الک بالدوین نیز بعنوان مسئول کنسرتها و مدیرصحنه در این فیلم بهمراه پل جیاماتی و راسل براند بازی دارد. گفته میشود تام کروز پس از مدتها و بعد از فیلم “ماکنولیا” بازی درخشانی تا این فیلم از خود نشان نداده بود و نقش آفرینی او در قالب یک خواننده راک دوباره او را بعنوان یک هنرپیشه توانا در عالم سینما عرضه میکند. http://www.youtube.com/watch?v=USxhXb5VC5E&ob=av3n
زن در طبقه پنجم – The Woman in the Fifth
کارگردان لهستانی پاول پالیکوفسکی از روی کتابی به همین نام اثر “داگلاس کندی” فیلمی در ژانر ترسناک – پلیسی در سینمای مستقل (Independent Movies)با بازی “ایتن هاوک” و برنده جایزه اسکار”کریستین اسکات تامس” را بروی پرده میبرد. “ایتن هاوک” با سابقه بازی در چند فیلم ترسناک – جنائی اینبار در نقش یک استاد ادبیات فیلمهای آمریکائی در یکی از دانشگاههای آمریکا که کارش، ازدواجش و زندگیاش را بر اثر برملا شدن رابطه جنسی با شاگردش از دست داده ظاهر میشود. او آمریکا را بقصد پاریس ترک میکند و در آنجا با با بیوهای ارتباط برقرار میکند (اسکات تامس) که مضنون به دست داشتن در یک سری قتلهای زنجیرهایست. او زنیست مرموز و تاریک و به شدت در صدد تلافی و وارد آوردن ضربه به کسانیست که در مورد او بد کردهاند. “کریستین اسکات تامس” هنرپیشهایست انگلیسیالاصل که در هیجده سالگی از انگلستان عازم پاریس میشود و برای مدت زمان زیادی در آنجا ساکن و مشغول بازیگری میشود . همسر او فرانسوی است و با دو فرزندشان مقیم پاریس هستند. همین تسلط به دو زبان انگلیسی و فرانسه او را تبدیل به یک هنرپیشه بین المللی کرده است که مورد توجه بسیاری از کارگردانهای انگلیسی، فرانسوی و هالیودی برای بازی در فیلمهایشان قرار بگیرد. او در سال ۱۹۹۶برای بازی در فیلم “بیمار انگلیسی” اثر کارگردان انگلیسی “آنتونی منگولا” توانست برنده اسکار بهترین هنرپیشه زن باشد و فیلمهای خوبی نظیر “کلید سارا”، “چهار ازدواج و یک تشییع جنازه”، Bitter Moon از رومن پولانسکی، Bel Amie و Love Crime از فرانسه را نیز در کارنامه خود دارد . http://www.youtube.com/watch?v=WhfgMch9aJk
آبراهم لینکلن: شکارچی خونآشام _ Abraham Lincoln: Vampire Hunter
آبرهام لینکلن رئیس جمهور مشهور آمریکا در قالب یک شکارچی خونآشامها در میآید. “تیمور بکمامبتوو کارگردان این فیلم است و نام تیم برتن بعنوان تهیه کننده میتواند توضیح کاملی برای مضمون و نام غیر عادی این فیلم باشد. آبراهام لینکلن هجدهمین رئیس جمهور ایالات متحده امریکا پس از کشته شدن مادرش توسط یک خونآشام ، متوجه میشود که خونآشامها در حال برنامهریزی یک طرح سراسری هستند تا به تمام امریکا حکومت کنند و قدرت را بدست بگیرند.
“آبراهام لینکلن: شکارچی خونآشام” فیلمی است با ژانر اکشن، ترسناک و سه بعدی که در ژوئن ۲۰۱۲ اکران میشود. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام از “ست گراهام اسمیت” نویسنده کتابهای “زامبی لند” و “غرور و تعصب” ساخته شدهاست. بنجامین واکر (در نقش آبراهام لینکلن)، دومنیک کوپر، آنتونی مکی، مری الیزابت وینستد و روفوس سیول در این فیلم بازی دارند و گفته میشود هزینه ساخت این فیلم بالغ بر ۶۹ میلیون دلار بوده است.
http://www.youtube.com/watch?v=wZp7eBStN1U
Brave – انیمیشن “شجاع”
تازهترین انیمیشن کمپانی پیکسار و والت ویسنی با نام “شجاع” و به صورت سه بعدی در این ماه نمایش جهانی خود را آغاز میکند.
این فیلم نخستین انیمیشن پیکسار و دیسنی است که قهرمانش یک زن است. انیمیشن “شجاع” توسط “مارک اندروز” و “برندا چاپمن” به طور مشترک کارگردانی شده است.
پیش از این در کارنامه این انیمیشنسازآن آثاری چون “شاهزاده مصر” و “یک مرد روی زنجیر” دیده میشوند. این دومین انیمیشن در تاریخ سینماست که از ابتدا به صورت سه بعدی ساخته شده است و دنباله و یا بازسازی یک 3D قدیمی نیست. داستان “شجاع” به یکی از اسطوره های تاریخی و نبرد قهرمانانه یک پرنسس اسکاتلندی در دوران کهن اختصاص دارد که طی دوران این افسانه و اسطوره نسل به نسل منتقل گردیده است.
در این انیمیشن بازیگرانی چون “اماتامسون”، “کلی مک دونالد” و “بیلی کونولی” به جای شخصیتهای اصلی صحبت کردهاند. http://www.youtube.com/watch?v=Y4EZULqhP2E&feature=relmfu
Madagascar 3- ماداگاسکار۳
سومین انیمیشن از سری “ماداگاسکار” با همان شخصیتهای قبلی، الکس (شیر)، مارتی (گورخر)، گلوریا (کرگدن)، و مل مان (زرافه) برای رسیدن به منزلگاه خود در تلاش و نبردی دسته جمعی بروی پرده میرود. ماداگاسکار انیمیشن – موزیکال زیبائی است که توسط “اریک دامل” هدایت شده و در آن هنرپیشگان معروفی مانند “بن استیلر”، “کریس راک” و فرانسیس مک دورمند” بروی شخصیتهای این انیمیشن صحبت میکنند http://www.youtube.com/watch?v=jFuhmDd9MJA
اون پسرمه – That’s my Boy
کمدی کلیشهای دیگری از ادم سندلر بازیگر قدیم Saterday Night live تلوزیون بهمراه بازیگر فعلی همان شوی تلوزیونی اندی سمبرگ. داستان پدر و پسری که پدر پس از دوری چند ساله درست قبل از ازدواج پسرش به او باز میگردد و باعث بروز حوادثی کمیک و غیر عادی میگردد. این فیلم توسط “شان اندرس و “جان موریس” کارگردانی شده است.
http://www.youtube.com/watch?v=fPV2L2CGWdQ
شکارچی و سفید برفی – Snow White & The Huntsman
روایتی دیگر از افسانه سفید برفی که اینبار در غالبی اکشن بروی اکران میرود. کریستین استوارت که شهرتش مدیون فیلمهای “Twilight” است در نقش سفید برفی و برنده اسکار شارلیز ترون در نقش شکارچی برای نابودی سفید برفی ظاهر میشود. این فیلم توسط فانتزی تخیلی توسط روپرت سندرز کارگردانی شده است.
One Response to نگاهی به سینما (ماه جون)