Tirdad Bonakdar 

بهرام مشیری در دو دهه گذشته چه با بخشی یا همه نظریاتش موافق یا مخالف باشیم، یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران ایرانی در گستره اجتماعی وسیعتری از گستره نفوذ مرسوم روشنفکران ایرانی (از هرنحلهای) بود. علت این امر هم مشخصاً استفاده نامبرده از ماهواره به عنوان آخرین ابزار رسانهای وقت بود. اگرچه در نیمه دوم این بیست و اندی سال با پیدایش شبکههای باکیفیت ماهوارهای فارسیزبان وابسته به دولتها یا سرمایههای خارجی و از رونق افتادن شبکههای اولیه بیکیفیت ولی مستقل لسآنجلسی، مشیری که زمانی از معدود برنامهسازان جدی موج اول بود، به حاشیه رفت یا در واقع رانده شد، اما موج گستردهای که در ابراز تاسف برای مرگش به راه افتاد گویای این بود که او در همان زمان طلایی خود تاثیرش را گذاشته است. این اثرگذاری به جایی منتهی میشد که همانقدر که در جامعه ایرانی گستره وسیعی را در برمیگیرد، خوشایند جریانهای اصلی حاکم بر موج دوم رسانههای ماهوارهای خارج از کشوری و سیاستهایشان نیست و به همین دلیل همانقدر که مرگ مشیری در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت، این رسانهها سعی کردند به شکل رفع تکلیفی و با درج خبری مختصر و توام با تخفیف او، از آن بگذرند. به عبارت دیگر این جریانها کوشیدند به حاشیه رانی بهرام مشیری را حتی در هنگامه مرگ او هم ادامه بدهند تا یادکرد از او خللی در موقعیت خط سیاسی آنها ایجاد نکند.




______________________________________________













