ماهی از پاشوره بیرون افتاد
آنقدر سرفه کرد تا مرد
کبری سعیدی (شهرزاد)
در سال ۴۸ در نقش سهیلافردوس نشاندهی منصور آبمنگول در قیصر آغاز کرد
بازیی نفسگیرش در نقش اشرف در تنگنای امیر نادری و کتک خوردنش از اکبر
(عنایت بخشی) تا علیخوشدست برسد و اکبر در انتقام خون برادرانش نعش علی
را روی اسفالت بیاندازد
جانمان با موسیقیی اسفندیارمنفردزاده و کلام فرهاد شیبانی با زخم و پرز صدای فروغی بالا آمد.
به صندلی چسبیدیم و بغض کردیم
«ماهی از پاشوره بیرون افتاده
شاپرکها پراشون زخمی شده»
رمان نوشت. شعر گفت. رقصید و آنقدر سرفه کرد و فقر بالا آورد تا امروز مرد!
پیشتر سروده بود: با تشنهگی پیر میشویم