
تصميم گرفته ام شما را فراموش كنم
و مطمئن باشيد فراموش خواهم كرد
به عقيده و فكر شما بى انداره اهميت مى دادم
ولى بى ثباتى آن بر من ثابت شد. دنيا خيلى بزرگ است
من اگر شما را كه صورت آرزوها و اميال باطنم بوديد، از دست دادهام
مسلمأ در اين دنياى بزرگ، كسى را پيدا خواهم كرد كه به عواطف و احساساتم
بى اعتنا نباشد و قدرمرا بداند؛
به علاوه اگر من شما را از دست دادهام
شما هم در عوض دلى را از دست دادهايد كه
تپشهاى عاشقانه آن را
در هيچ جاى ديگر نخواهيد يافت
نامه ى فروغ فرخزاد به محبوبش
همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به موسیقی و هنرمندان ایرانی که به نوعی در اعتلاء و ارائه این هنر روحپرور دست داشتند میپردازد که همهماهه از نظرتان میگذرانیم.
فصل چهل و پنجم

هلن شوکتی
مرغ سحر،،،، صداى ثابت پايان كنسرتهاى استاد محمدرضا شجريان
از يك مقطع زمانی به بعد يعنى از سال ١٣٦٩ امكان نداشت كه شجريان كنسرت داشته باشد و مخاطبان
درخواست ترانه مرغ سحر را نكنند
اما چرا و چطور ؟؟؟
چه شد كه مرغ سحرخوانى به يك سنت، در پايان كنسرتهاى شجريان تبديل شد؟
در سال ١٣٦٩ که شجريان همراه گروهاش آوا به شهر سن خوزه براى اجراى كنسرت رفته بود شنيده
بود كه مرتضىخان نىداوود، خالق مرغ سحر در آن شهر زندگى ميكند
وی به منزل نىداوود مىرود كه او را به كنسرت خودش دعوت كند، اما متأسفانه خبردار مىشود كه استاد نیداوود دو روز پيش از دنيا رفته است
آنشب شجريان با دلى غمناك در سن خوزه بر روى صحنه مىرود و بياد آن استاد گرانقدر
.آهنگ مرغ سحر را مىخواند كه بسيار مورد تحسين همگان قرار مىگيرد….
.اما چه شد كه مرغ سحر تبديل به يك آهنگ ماندگار در موسيقى صدسال گذشته ايران شده است؟
قصهى مرغ سحر بر مىگردد به حدود يك قرن قبل و شماره اول از سال هفتم (سوم تير ١٣٠٦ )
.كه شعرى به چاپ رسيد با نام تصنيف ماهور ،،،، يادگار جشن روزنامه ناهيد/
شاعر اين تصنيف كه در روزنامه ناهيد درج شده بود،،،، ملك الشعرا بهار تصنيف ساز و سياستمدار
.نامدار عصر مشروطه بود
اما چرا اين تصنيف ساخته شد؟:::: به روايت آهنگساز اين اثر ماندگار ::::
مرتضى خان نى داوود. در حدود ٢٥ سالگى و بگفته خودش در خيابان فردوسى آهنگ مرغ سحر را
ساخته بود. نى داوود با بهار دوستى نزديكى داشت و براى همين دوستى بود كه، رفت وآمد
به منزل بهار هميشه ادامه داشت، تا اينكه روزى مرتضى خان آهنگ مرغ سحر را براى بهار مى نوازد
و بهار بشكل غريبى از اين آهنگ خوشش مى آيد و از مرتضى خان نى داوود اجازه خواست كه بر روى
اين آهنگ ،، شعرى بسازد،،،، مرتضى خان چندين بار آهنگ را نواخت و شعر بر اساس آهنگ توسط
.بهار سروده و ساخته مى شود
اما روايت ديگرى است كه زمان ساخته شدن اين آهنگ به خيلى قديمى تر و به زمان به توپ بستن
.مجلس نسبت داده مىشود
روايت، اين است كه ،،، بهار ترانه مرغ سحر را در سال ١٣٠٤ در محل ييلاقى و به تأثير از هواى
.صبحگاهى و بلبلان سحرى روى آهنگ نى داوود، سروده است
اما اجراهاى مختلف مرغ سحر
.١- تاج اصفهانى اولين بار اين تصنيف را در جشن روزنامه ناهيد خوانده است
……..تاج ميگويد: در لاله زار بوديم در كوچه برلن. در يك باغى بنام باغ سهم الدوله
كنسرتى بود به نفع روزنامهى ناهيد ،، و در آن كنسرت اساتيد فن از جمله : مرتضىخان محجوبى
مرتضى خان نىداوود، استاد صبا، حسين ياحقى، ارسلان درگاهى و ………در آن دوره مخبرالدوله
رييسالوزرا بود كه من اين تصنيف را براى اولين بار خواندم و سپس كلنل وزيرى و ملوك ضرابى
.هم مرغ سحر را اجراء كردند
اما اولين صفحه از تصنيف مرغ سحر، مربوط مىشود به سال ١٣٠٦ كه با صداى ملوك ضرابى
ضبط شده است. خيلىها آن را با صداى قمر اشتباه گرفتند و حتى خود مرتضى خان نىداوود
كه سازنده اين آهنگ بود.
خودش مىگويد: سالها كه اين تصنيف از راديو پخش مىشد، صدا انقدر صاف و رسا بود كه من
.فكر مىكردم خواننده آن قمر باشد
اجراى بعدى ضبط شده از خانم ايرانالدوله هلن بود، كه حتى اين احتمال داده مىشود كه ايشان
.اين تصنيف را در باغ سهمالدوله اجراء كرده باشند
اما نسخهى اصلى اين تصنيف به دفعات از راديو ايران با صداى خانم ملوك ضرابى شنيده شد
بر خلاف تصور، قمر هرگز مرغ سحر را اجرا نكرد.. و صدايي كه با صداى قمر اشتباه گرفته مىشود
در واقع صداى يك مرد بنام جمال صفوى بود كه در عنفوان جوانى به تهران مىرود و چند صفحه از جمله مرغ سحر را ضبط مىكند و بعد از آن به زادگاهش برگشته و براى هميشه از ديدهها محو ميشود
در نگاه به تصنیف مرغ سحر میبینیم:
بند اول اين تصنيف با محتواى اجتماعى، دغدغههاى شاعرانه دارد، ولى در بند دوم شعر پر از
.اشارات سياسى اجتماعى است
در بند اول بهار با اشارات تمثيلى صحبت مىكند، ولى در بند دوم مجموعهاى از افكار و اطلاعات
.تلخ، مثل حقيقت وعهد و وفا را تاكيد مىكند. اما به دلايل سياسى فقط بند اول شنيده مىشود
بدنبال يك سرى تصنيف اجتماعى سياسى/ قوانين سفت و سختى از سوى نظميه روى ضبط
صفحات اعمال مىشد، كه بالاخره گريبان شاعر اين تصنيف يعنى بهار را مىگيرد و اين تصنيف
جزو ليست تصانيف ممنوعه اعلام مىشود. و گفته مىشود كه احتمالأ تبعيد و زندانى شدن بهار به دلیل
.ساخت همين تصنيف بوده است
بعد از ورود كمپانىهاى صفحه پركنى در ايران، موسيقى رواج بيشترى پيدا مىكند و شاعرانى
مثل عارف و بهار و ديگران، وقتى اين پتانسيل را ديدند، از اين راه استفاده كرده شروع به سرودن
.تصانيف بيشترى كردند تا بيانه صادر كنند و حرفشان را به گوش مردم برسانند
در نتيجه حكومت بفكر افتاد كه گرامافون ديگر يك وسيله تجملى نبوده خطرش كمتر از مطبوعات نيست. به همين جهت يك (نظامنامه ضبط صوت) تنظيم و نوشته شد
اما بهار و جمال صفوى خيلى به اين نظام نامه توجه نكردند و چند ماه بعد، مستقلأ به ضبط صفحه ادامه .دادند و همين باعث شد كه مقدارى از ممنوعيتها برداشته شود
در ادامه سختگيرىها و مشكلات ترانهسرايي، جريانى در راديو براه افتاد كه تصانيف قديمى از
.جمله تصنيف مرغ سحر را با شعر جديد بازسازى و باز خوانى مىكردند
.استاد حسن كسايي معتقد بود كه يك اجراى مشخص در دهه ٥٠ بهترين اجراء، از مرغ سحر است
در دهه ٥ و دوره گلهاى تازه، يك جريان بازگشت به اصالت شروع شد و همين باعث شد كه
مرغ سحر بيشتر شنيده شود.
اين بار فرامرز پايور مرغ سحر را با يك سازبندى متفاوت در گلهاى تازه ١٥٠ با صداى نادر گلچين
.اجرا و از راديو پخش كرد
تنظيم ديگر از اين تصنيف در گلهاى تازه شماره ٢٠١ (اجراى محمدرضا لطفى با همراهى تنبك
بيژن كامكار و صداى خانم هنگامه اخوان ) اجرا و از راديو پخش شد و البته يكبار هم از تلويزيون
.ملى ايران، نسخه تصويرى آن هم ديده شد
و اما در يك اجراى متفاوت در ژانر پاپ *اجراى مرغ سحر با صداى*فرهاد مهراد كه بسيار هم موفق .بود
.ولى محبوبترين اجراى تصنيف مرغ سحر،،، توسط استاد محمدرضا شجريان اجرا شد
مرغ سحر تبديل شد به قطعه ثابت پايانى كنسرتهاى محمدرضا شجريان
اسم مرغ سحر با نام محمدرضا شجريان گره خورده
مرغ سحر از شجريان جدا نشد و روزنامهها با لقب مرغ سحر از شجريان مطلب مىنوشتند
اجراى مرغ سحر در كنسرت هم نوا با بم بازگشت شجريان به صحنه بعد از وقفه طولانى و جو سنگين كشور،،،، بعد از زلزله بم بسيار پرشور بود كه با همخوانى مردم اين ترانه اجرا شد
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.