سرفصل‌هاى موسيقى‌ی ايرانى نامه چهل و نهم


مهین زرین‌پنجه

 

وقتى جنگى آغاز مى‌شود، هركسى بايد سهمى پرداخت كند

سياستمداران سلاح 

ثروتمندان مخارج

!و فقرا هم بايد فرزندان‌شان را به جبهه گسيل دارند

،وقتى جنگ تمام مى‌شود

سياستمداران دست يكديگر را مى‌فشارند

ثروتمندان قيمت‌ها را افزايش مى‌دهند

و فقرا نيز به دنبال گور فرزندان‌شان می‌گردند

                                                 آرتور شوپنهاور    فيلسوف آلمانى                                                 

 
 

همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به موسیقی و هنرمندان ایرانی که به نوعی در اعتلاء و ارائه این هنر روح‌پرور دست داشتند می‌پردازد که همه‌ماهه از نظرتان می‌گذرانیم.

فصل چهل و چهارم


هلن شوکتی

 

مهين زرين‌پنجه موسيقيدان آهنگساز و نوازنده پيانو

با شروع انقلاب دلسردى هاى من شروع شد.

مى‌دانستم كه ديگر از هنر و هنرمند خبرى نخواهد بود. بخصوص بانوان از ارزش‌هاى هنرى بهره‌مند نخواهند شد. راهى سفر به خارج از ايران شدم.  با دورى از وطن دلتنگى‌ها آغاز شد بطوری كه احساس 

 كردم از خودم جدا شدم. با شنيدن سروده‌هاى ملى كشورهاى ديگر بغض مى‌كردم. از انگستان به فرانسه واز فرانسه به آمريكا سرگردان بودم، يا بايد به ايران برگشته و در پنهان نوازندگى مى‌كردم و يا با حكومت همكارى مى‌كردم.

با وقوع انقلاب در ايران!!! نه تنها روياى موسيقيايى نصرالله زرين پنجه، كه چند نسل ديگر را برباد رفت، مهين هم كه پس از اتمام تحصيلات به استخدام فرهنگ و هنر در آمده بود و (تشكيل اولين  اركستر بانوان علاوه بر تك‌نوازى‌هاى پيانو را در كارنامه خود داشت ) در اوج مهارت تقاضاى بازنشستگى كرد و تن به تبعيد خودخواسته داد.

مهين زرين پنجه در چهارم آبان سال ١٣١٦ در تهران بدنيا آمد. پدرش نصرالله زرين پنجه،  استاد تار و 

آهنگساز بود و در تدوين كتاب‌هاى آموزشى تار و سه تار هنرستان موسيقى نقش بسزايى داشت.

مهين در خانه كوچكى كه آواى موسيقى از در و پنجره هايش شنيده مى‌شد بزرگ شد. پدر نوازنده و 

معلم تار و سه تار و مادر صفيه يگانه كمى تار و تنبك مى‌نواخت.

هنرمندان بسيارى براى تعليم آواز و نت‌هاى موسيقى به خانه آن‌ها رفت و آمد داشتند.

از پنجم دبستان تحصيلاتش را در هنرستان موسيقى ملى به رياست روح‌الله خالقى شروع كرد، جايى كه 

زير نظر اساتيد بزرگى چون ابوالحسن صبا، روح الله خالقى، حسين تهرانى و جواد معروفى آموزش ديد.

او سپس براى تسلط بر موسيقى كلاسيك اروپايى، نزد  امانوئل مليك اصلانيان به يادگيرى پيانو پرداخت

و در ادامه ، آموزه‌هاى موسيقى ايرانى را با راهنمايى مرتضى محجوبى تكميل كرد.

پس از اتمام تحصيلات به‌استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و با تشكيل اركستر بانوان و رهبرى

آن، به يكى از زنان پيشگام موسيقى در ايران تبديل شد. 

او همچنين به عنوان نوازنده پيانو در اركسترهاى مختلف فعاليت مى‌كرد. 

مهين زرين‌پنجه بيش از  ٦٠ قطعه موسيقى ساخت كه شمارى از آن‌ها با اركسترهاى بين المللى 

ضبط و اجراء شده است.

 

والس‌هاى ايرانى مهين زرين‌پنجه

از ميان آثار برجسته او مي‌توان به  *اپراى ليلى و مجنون اشاره كرد كه ( بؤهدان  پارمولوويچ) با اركستر فيلامونيك لهستان  در سال ٢٠٠٧ آن را رهبرى كرد. اين اثر بعنوان يكى از نمونه‌هاى موفق تلفيقى موسيقى ايرانى و كلاسيك شناخته شده است .

والس‌هاى مهين زرين‌پنجه از اهميت خاصى برخوردار است و شايد ده نفر در ايران والس بدون خواننده نوشته‌اند. وقتى سازهاى ايرانى در كنار سازهاى غربى به اجراء در مى‌آيد حالت پرسش و پاسخ دارد.

سازهاى غربى مى‌نوازند و سازهاى ايرانى جواب مى‌دهند.

والس ايرانى يكى ديگر از آثار خانم زرين‌پنجه است كه هومن دهلوى موسيقيدان و آهنگساز آن را 

تنظيم كرده است. او در اين باره مى‌گويد: اگر عاشق ايران هستيم ، اين هم قسمتى از ايران است و 

هومن دوست دارد كه هم براى شنوندگان ايرانى و هم شنوندگان غير ايرانى، سازها را تلفيق كند.

اين آثار ١٣ سال پيش در لس آنجلس تنظيم و ضبط شد و آقاى دهلوى معتقد است كه:

خانم زرين‌پنجه علاوه در نواختن بيانو به ويژه قدرت دست راستش براى نواختن ملودى‌ها، توجه‌ى

زيادى به آهنگسازى دارد و كارهاى بسيار شنيدنى براى پيانو نوشته است.

هومن دهلوى مى‌گويد: خانم زرين‌پنجه علاقه داشت كه آثارش بشكل اركسترال اجراء شود 

و كارها و ساخته‌هايش با همكارى اركسترهاى بزرگ اروپا ،،تنظيم و  اجرا شد.

 پدر مهين زرين‌پنجه آهنگسازى با ذوق بود ولى او هرگز خود را آهنگساز نمي‌دانست، زيرا به باور او 

(* آهنگساز بايد داراى معلومات بيشترى باشد ولى در حال حاضر بين استاد و شاگرد تفاوتى نيست* ). او معتقد بود كه آقاى خالقى با پى‌ريزى و تشكيل اين موسسه بزرگترين خدمت را به موسيقى ايرانى كرده است. 

مهين زرين‌پنجه يك آهنگساز، نوازنده پيانو و موسيقى برجسته ايرانى است كه آثار زيادى از او به جا مانده است ….

يكى از كارهاى معروف او آهنگسازى ترانه *غم غربت* است كه بر روى شعرى از تورج نگهبان ساخته شده است.

از او بيش از ۶۰ قطعه موسيقى به يادگار مانده است كه تعدادى از آثارش در چند دهه غربت! در اركسترهاى بزرگ دنيا ضبط و اجراء شده است. يكى از آن‌ها سرود فتح شب با شعرى از ايرج جنتى عطايى بود كه پس از وقايع انتخابات جنجال برانگيز. ١٣۸٨ و در كوران جنبش سبز نوشت.

وی در این رابطه گفت:                                                                                                 سرود شب را براى مردم ايران نوشتم كه از رفتار نادرست و ناجوانمردانه اى كه بر مردم من روا داشتند، بسيار خشمگين و غمگين بودم و هستم ….. اميدوارم توانسته باشم قدر كوچكى از دلبستگى و همبستگى خود را بيان كرده باشم.

 

مهين زرين‌پنجه به رغم آن‌كه در زمان اقامت در خارج از ايران گفته بود كه هرگز به ايران برنمى‌گردد،،

سرانجام چند سال پيش خسته و دلتنگ به ايران بازگشت. چندى را در خانه سالمندان و در واپسين سال‌هاى عمرش را در آپارتمان متعلق به همكلاسى سابقش در متل قو ساكن شد.

و بالاخره در يك روز خرداد ماه  سال  ١٤٠٤  در سن ٨٨ سالگى در متل قو مازندران درگذشت…

عكس‌هاى مراسم خاكسپارى مهين زرين‌پنجه * صحنه‌اى تلخ و اندوهبار را به تصوير مى‌كشد، كه تنها سه نفر (يكى از سه دختر خانم زرين‌پنجه، به همراه گيتى وزيرى‌تبار و همسرش محمد ظريف، برادر هوشنگ ظريف) كه هر دو از نوازندگان اركستر صبا بودند!!   در آرامگاه متل قو  پيكر او را همراهى كردند.

 

  ياد و نام اين زن اسطوره موسيقى ايران مانا و جاودان                                                            

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید