یک شعر از مظاهر شهامت

 

مثلاً خورشید تازه طلوع کرده

چند درخت گم شده

چند پرنده مرده

مثلاً اسکلت چند اسب در خیابان

در حال تاخت می‌گذرند

تنها بر یکی از آن‌ها

اسکلت زنی سوار است

مثلاً ابروی چپ هر کسی کمی به بالا خم شد

و چند چین اضافی

بر پوست پیشانی‌ها افزوده شده

مثلاً هیچ چیز مانند دیروز نیست

ما به میدان می‌رویم

می‌دانیم یکی خواهد آمد

و همه‌ی این‌ها را توضیح خواهد داد

چند ساعت منتظر می‌مانیم

او نمی‌آید

ما بلند بلند فریاد می‌زنیم

بعد ساکت می‌شویم

مثلاً می‌خواهیم برگردیم

اما راه خانه‌ها را فراموش کرده‌ایم

هر کدام پریشان به سویی می‌رویم

مثلاً گم شده‌ایم

 

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر دیگران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید