

استاد نصرت علیخان
.يادبود از فرهنگ هزارگى يادبود از فرهيختگى يك نسل است
چند سال قبل وبا تلاش برخى از فرهنگيان هزاره، نوزده ماه مه مصادف با سىام ارديبهشت را
**. روز فرهنگ هزارگى ** نام گذاشتند و آن را جشن گرفتند
جنبش حق تعيين سرنوشت پارسى زبانان (روز فرهنگ هزارگى ) كه در حقيقت روز فرهنگ پارسى و پارسيان مى باشد خجسته باد
شرايط خفقانآور در داخل افغانستان بعد از روی کار آمدن مجدد طالبانها، به زنان مهاجر انگيزهاى مضاعف داده كه حضور و نقشآفرينى خود را در برنامههاى فرهنگى و اجتماعى افزايش دهند و
.برنامههايى مانند گراميداشت روز هزاره / زمينهى سياسى مناسبى براى آشكارسازى چنين نقشى گردد
همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به موسیقی و هنرمندان ایرانی که به نوعی در اعتلاء و ارائه این هنر روحپرور دست داشتند میپردازد که همهماهه از نظرتان میگذرانیم.
فصل چهل و دوم
هلن شوکتی
آن زمان كه پدر اميرخسرو دهلوى به دليل حمله مغولها به هند رفت، كسى گمان نمى كرد كه سالها بعد پسرش. اميرخسرو، از شاعران بنام دورهى خود گردد و موسيقى قوالى را با تلفيق فارسى، عربى، تركى و هندى در اين كشور گسترش دهد. آنگونه كه قوالىهاى زيادى با آثار وى اجرا شده است.
قوالى و شكلگيرى آن
واژهى قوال در اصل به معناى آوازه خوان، نغمه سرا و سخنگو بكار مىرود و در اصطلاح به اجراء كننده گفته مىشود كه در مراسم سماع اشعارى عاشقانه يا عارفانه را به آواز مىخواند.
قوالى يك سبك موسيقيايى است كه در آن اشعار فارسى با آهنگى معنوى خوانده مىشود.
در روايات تاريخى امده است كه: امير خسرو دهلوى اين سبك را از آميزش موسيقى ايرانى با سبك هندى به وجود آورد. از ديد برخى پژوهشگران، قوالى ريشه در فرهنگ ايران داشته و ايرانيان شعر را اساسأ بصورت سروده يا ترانه مطرح مى كردهاند.
موسيقى قوالى يكى از شاخههاى موسيقى عرفانى است كه در هند و پاكستان و بعضى مردم افغانستان رواج دارد. اين موسيقى آميخته با عبادت است و همواره مورد اعتراض گروههاى مذهبى افراطى بوده است.
موسيقى قوالى يكى ازشاخه هاى موسيقى عرفانى
نوادگان تيمور لنگ ،،، بنابر وصيت پدربزرگ شان، سعى به گردهمايى هنرمندان و اهل ادب در دهلى
و آگرا و لاهور نموده و دوران طلايى شكوفايى ادبيات، معمارى و موسيقى را ،،، از عوامل فرهنگى خراسان بزرگ و هند دانسته اند.
چنانكه اشعار شاعرانى مانند: مولانا/ حافظ/ سعدى نمودارى از حضور هواداران تصوف و عرفان در ايران است.
ماهيت موسيقى قوالى حدود ٥٠٠ سال پيش از مذهب / جدا شده و به يكى از گونههاى موسيقى شرق آسيا تبديل شد. بعدها موسيقى قوالى مورد توجه بيشترى در سطح بين الملل قرار گرفت .
اين موسيقى به عقيدهى بزرگان ،، نوعى عبادت است و از آنجا كه در مخاطب شور و مستى پديدار مىشود، شعر در آن از اهميت والايى برخوردار است.
ريتمها و فضاى معنوى كه با تركيب عناصر فلسفه و مذهب توسط شاعر و خواننده ايجاد مىشود باعث برقرارى ارتباط معنوى مخاطب شده و گذر زمان احساس نخواهد شد.
قوالى كه سرشار از عوامل ادبى و موسيقى غنى شده است،، در نهايت تبديل به گستردهترين سبك موسيقى در هند و پاكستان شد و درخشانترين ستاره قوالى هم در طول چند دهه گذشته نصرت فاتح عليخان يكى از شناخته ترين خوانندگان قوالى بود .او بعد از مرگ پدر كه از قوالان مشهور پاكستان بود، فعاليت حرفهاى خود را با ايجاد تغييراتى مثل افزايش سرعت در اجراى موسيقى، توانست آثار شگفتانگيزى خلق كند. اين موسيقى كه تا آن زمان در زيارتگاه هاى صوفى اجرا مىشد در دهه ١٩٨٠ بابرگزارى كنسرتهاى مختلف و شركت در جشنوارهها ، مخاطبان بينالمللى پيدا كرد و به جهانيان شناسانده شد.
او در ترانههايش از عرفان و خداونگار عشق الهام مىگيرد و با صدايى كه در اعماق روح انسان اثر مىگذارد، ترانههاى به ظاهر مذهبى را با شيوههاى قوالى اجرا كرده كه در آنها ضمن آنكه از پرهيزكارى سخن مىگويد، در همان حال (از عاشقى كه در پى ديدار يار پريشانوار مىگردد) (از يك طرف خود را گناهكار مىداند و از طرفى شراب شوق هم مىنوشد)
(به گرد يار مىگردد و سخن مستانه مىگويد)
او از معروفيت و محبوبيت زيادى برخوردار بوده، چنانكه Michael Brook موسيقيدان، آهنگساز، نوازنده گيتار و تهيهكننده سرشناس كانادايى،، نصرت عليخان را بهترين vokalist جهان خوانده و همكارىهاى زيادى با او داشت.
سير قوالى در ايران معاصر
قوالى در مناطق جنوبى و جنوب شرقى ايران به ويژه در استان هرمزگان و سيستان و بلوچستان شيوهاى متاثر از سبكهاى قوالى پاكستان و گونههايى از مولودى خوانى را شكل داده است. اين شيوه معمولأ با اشعار گستردهترى همراه است.
فرمان فتح عليخان موسيقيدان ، خواننده و سرپرست گروه ايليا،،، كه تحقيقات زيادى در زمينه موسيقى قوالى داشته است، در بارهى ريشه قوالى معتقد است كه: ريشه و بن قوالى /موسيقى معنوى ايران است و در اصل از ايران به هند رفته و با موسيقى صوفيان و عرفاى هند ادغام شده است.
او همچنين در رابطه با تأثيرات موسيقى ايرانى بر قوالى هندى مى گويد:
اغلب آثار قوالى به زبان فارسى و به زبان شعراى بزرگى چون مولانا/ حافظ و خيام خوانده و اجرا مىشود.
كلام آخر
قوالى در معنى دقيق خود، هنرى آيينى است كه از تركيب شعر و موسيقى و آواز پديد مىآيد
و ريشه در باورهاى عرفانى دارد.
اين هنر از گذشته در خانقاه و مجالس صوفيه مرسوم بوده و با سماع و تجربهى وجد معنوى پيوندى عميق دارد
.