مجموعه شعر ” کیفرخواست “
شاعر: مزدک پنجهای
دریافت و نظر: کوروش جوانروح
مجموعه شعر کیفر خواست سرودههای مزدک پنجهای است که در دو دفتر توسط انشارات دوات معاصر در سال ۱۴۰۱ وارد بازار کتاب شد.
با توجه به محتواهای مسلط، مولف مابین دو نیروی متضاد، محصور است که پتانسیل در خود فروپاشی را به او داده است.
دو نیروی دربرگیرنده و پرورنده که یکی شاعر را درگیر یاسی فرورونده میکند و نیروی دیگر به عنوان یک میانبر عاطفی او را در موضع تعادل قرار میدهد.
او متعهد به انعکاس وضعیتی است که با تجربههای شخصی قرار است متفاوت و شگفتانگیزتر باشد.
مسالهی پیوند بین ادبیات و جامعه براساس تعهد و حتی مفید بودن و غیر مفید بودن و کاربردهای اجتماعی و سیاسی سنجیده میشود. پیوندهای شاعرانه با فرهنگ، آداب و دین و تمایلات اجتماعی و قوانین شکل اخلاقمآبانه و انسانگرایانه دارد و از شاعر واعظ، جکیم، مبارز و دانای کل میسازد. او در جامعه زندگی میکند و متعلق و تصویرسازِ روابط خود با اجتماع است. بین تجربههای شخصی و فضای خاص تاریخی که منشاء اتفاقات است؛ رابطه ایجاد میکند. او تصویرگر رابطهی خود با محیط پیرامون و جامعهای میشود که با آن عجین است و ملزم و متعهد به این انعکاس تاریخی است.
همان طور که از طرح روی جلد بر میآید مولف درگیر رویکرد انتقادی شدید نسبت به سیستم قضایی و نماد عدالت است.
میزان عدالت به شکل دستبند درآمده؛ بر دستهایی که شکل دعا و التماس دارد؛ زنجیر شده است. این طرح شجاعانه، برآورد و تخمین دورنمایی کشنده و ترسناک است که وضعیت جرم را اسفناک و حقستانی و حقانیت را در جامعهای استبدادزده، در هالهای از ابهام قرار میدهد. او با نگاه اعتراضی دنبال ایجاد تصویر واقعی از جامعه است و از اینکه نمیشود همه چیز را گفت درگیر عذاب عاطفی است.
دفتر اول: به نام “باران دوستت دارمی همیشگی است” ادامهی روند منطقی و معمول شاعر میباشد که در پیشینهی ادبی او حک شده است.
در هستیشناسی مولف عشق و زندگی و دلتنگی، اساس و بنیان معرفت، حرکت و شعر است. شعری که مولود و زاییده ی حیات اجتماعی است بازتاب حقیقت و امور دردناک و قابل لمس میشود.. مزدک را در رستهیِ شاعران خانواده میتوان قرار داد. ازکودکیهای بازی در کنار مادر و پدرشاعر (در مجموعههای قبل برجسته بود) تا به عنوان شاعر- وکیل که دامنهی عشق را گسترش داده؛ در هم آغوشی با زن و فرزند پررنگتر میشود.