تکذیب ادعای مسعود کیمیایی

وام گرفته از: مجله اینترنتی فرهنگ نو

متاسفانه تمام این‌ها که گفته‌اند، داستان است

خواهر فروغ فرخزاد در گفت‌وگوئی اعلام کرد:

……………………………… مسعود کیمیایی هیچ نقشی در غسل فروغ نداشت!

 

بازنشر:…………………..«پوران فرخزاد» خواهر بزرگ «فروغ فرخزاد»، ضمن تشریح جزئیات غسل «فروغ فرخزاد»، گفته‌های تازه «مسعود کیمیایی» درباره غسل دادن فروغ را از اساس تکذیب کرد و خواستار رعایت صدق گفتار در بیان روایت‌های این چنینی شد.

به گزارش “فرهنگ نو” مسعود کیمیایی در گفت‌و‌گوی تازه‌ای درمجله “فرهنگ نو ” و روزنامه شرق سخنان عجیبی را بر زبان آورده و برخی از شخصیت‌های تاریخی را به شکل باورنکردنی به گوشه‌هایی از زندگی‌اش گره زده است… او در بخشی از این گفت و گو عنوان می‌کند: «گرایش به چپ گرایش غالب آن روزگار بود من بحث‌های زیادی با باقر پرهام داشتم. قبل‌تر، با (امیر پرویز) پویان داشتم…» و در بخشی دیگر از صادق هدایت وام می‌گیرد. همه این‌ها قابل پذیرش و هضم است، تا آن‌جا که پای فروغ فرخزاد به میان کشیده می‌شود و مسعود کیمیایی در مقام غسل دهنده فروغ و چهره موثر در تشییع این شاعر جوان حضورش را برای نخستین بار مطرح می‌کند…

این گفته‌ها بلافاصله با پاسخ‌هایی همراه شد که نخستین آن‌ها درباره بحث غیرشرعی بودن چنین عملی است و این که اساساً مگر می‌شود که دو مردی که نسبت برادری ندارند، برایشان خطبه برادری با یک دختر مرده خوانده شود و اساساً اگر زنی در چنین موقعیتی قرار گیرد که هیچ زنی نباشد، غسلش توسط مرد نامحرم اشکال شرعی ندارد… هرچند اگر چنین موضوع جالبی که کیمیایی مطرح کرده در فقه بود، چه لزومی به طرح این موضوع با مسعود کیمیایی بود و برای خود غسال، خطبه برادری خوانده می‌شد!

عجیب بودن این گفتار باعث شد تا در نهایت با پاسخ قاطع «پوران فرخزاد» خواهر بزرگ «فروغ فرخزاد» مواجه شود که از اساس این موضوع را تکذیب کرد و تاکید نمود حتی در نزدیکی محل غسل فروغ نیز مسعود کیمیایی حضور نداشته است…

پوران فرخزاد درباره وقایع منجر به غسل فروغ تصریح نمود: این که در زرگنده مرده شور نبود، درست است و پس از این، فروغ را به ظهیرالدوله آوردند… در ظهیرالدوله یک چتی کوچک و متروکی که انگار صد سال است کسی آن جا نرفته، وجود داشت که فروغ را آن جا بردند و مقداری طول کشید که کسی بیاید برای غسل و در نهایت زنی را پیدا کردند که آمد و غسل فروغ را انجام داد…وی تاکید کرد: تنها من به همراه دختر عمه‌ام، احمدرضا احمدی، علیرضا میبدی و اسماعیل نوری‌اعلاء (نوری‌اعلاء را مطمئن نیستم) حضور داشتیم که رفتند و فروغ را برای آخرین بار در آن اتاق دیدند… دختر عمه‌ام اصرار کرد که برای آخرین بار بیا و فروغ را ببین و گفت: «مثل ماه شده است» و من نتوانستم بروم و از آن جا آوردند و به خاک سپردند… شاهد حرف‌های من هم اشخاصی که نام بردم، هستند…

فرخزاد ضمن اظهار تعجب از روایت مسعود کیمیایی از این واقعه متذکر شد: با کمال احترامی که برای آقای کیمیایی قائلم، گفته‌هایشان را تکذیب می‌کنم و متاسفانه تمام این‌ها که گفته‌اند، داستان است… ایشان هیچ نقشی در غسل فروغ نداشت و من یادم نمی‌آید اصلاً ایشان را دیده باشم… تصاویر این تشییع جنازه نیز ثبت شده و مشخص است که جایگاه‌ها چگونه بوده است…

پوران فرخزاد در انتها یک خواسته به حق را در میان گذاشت و گفت: از همه درخواست می‌کنم برای کسب شهرت یا در جایگاه شهرت ماندن، راه‌های دیگری بیابند و خانواده من را رها کنند… من اهل جاروجنجال و مبارزات مطبوعاتی نیستم و به همین دلیل توقع دارم، 

مطالب این چنینی نیز بیان نشود.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در یادداشت‌های پراکنده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید