نگاه نسرین فرقانی به شعر اصلان قزل‌لو

 

بیا برویم 

وگرنه با این قطار 

نه درختی می‌دود

نه دیواری فرو می‌ریزد 

و نه فصلی عبور می‌کند

این قطار 

وقتی پیاده‌مان کرد 

مسافران دیگری 

برای اتفاقی تازه

می‌گیرد.

 

 شروع شعر با دعوت به حرکت است ، آن هم حرکتی همراه مخاطب و نه تنها. شاعرادعا دارد که اگرمخاطب وی را همراهی نکند ؛ و با این قطار(اشاره به نزدیک، پس گوینده خود و مخاطبش را درمکانی مجاور قطار در ایستگاه می‌بیند) راه نیفتند، در این حالت، دیگر نه درختی می‌رود ، نه دیواری فرو می‌ریزد، نه از فصلی عبور می‌کنیم. یعنی حرکت “منِ”شعر با “تو”ی آن، منتج به این اتفاقات می‌شود، پس همه‌ی این رخدادها در نگاه گوینده، مشروط به همراهی و سوار شدن “تو” همراه گوینده به این قطار است.اما این قطار چه قطاریست که سوار شدن به آن چنین خاصیتی دارد؟

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در نقد شعر ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید