سرفصل‌هاى موسيقى ايرانى «نامه‌ى بيست و هشتم»

افسردگى به انسان فرصت انديشيدن نمي‌دهد، 

بنابر اين  براى نادان نگه داشتن انسان، بايد اندوهگين‌اش كرد.

                                                         «نيچه»

لیلی افشار

 

همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به مقولات مربوط به‌موسیقی ایرانی می‌پردازد که از نظرتان می‌گذرد.

فصل بیست وچهارم

 
هلن شوکتی

 

بد نيست كه با يك ايرانى موفق و نامدار و به عبارتى يكه‌تاز ميدان گيتار كلاسيك آشنا شويم 

 چرا كه هميشه الگو گرفتن از بهترين‌ها، يك ميانبر طلايى جهت كوتاه كردن راه رسيدن به هدف اصلى است و ليلى افشار يكى از آن هنرمندان است.

ليلى افشار بهترين گيتاريست زن جهان!!

شايد به جرإت بتوان گفت كه ليلى افشار اولين زن نوازنده‌ى گيتار كلاسيك در جهان است كه به درجه‌ى دكترا دست يافته است.  او در حال حاضر استاد موسيقى در دانشگاه  ممفيس  آمريكا مى‌باشد. وی مدت بيست سال است كه به تدريس در اين دانشگاه اشتغال دارد.

وقتى ليلى در سن ده سالگى اولين بار گيتار را دست يكى از اقوام نزديك خود ديد، علاقه‌ى وافرى به آموزش و نواختن اين ساز پيدا كرد و در طولی نکشید که در خدمت استاد  داريوش افراسيابى  شروع به يادگيرى گيتار نمود.  البته ناگفته نماند كه مادر ليلى تار مى‌زد و پدر هم با ويلون و پيانو آشنايى داشت.

اين فضاى هنرى و موسيقيايى در خانه و تشويق و حمايت پدر و مادر، خود مجموعه‌ى شيرينى براى رشد و نمو ليلى براى آموزش را فراهم كرد. 

ليلى افشار در هجدهم اسفند ١٣٣٨ در تهران بدنيا آمد.

ليلى در كودكى در كليساى آلمانى‌ها و كاخ جوانان تهران چندين  اجراى كنسرت داشت. 

ليلى افشار بعد از پايان تحصيلات متوسطه به آمريكا رفت و ليسانس خود را در ((كنسرواتوار  موسيقى بوستون)) گرفت و براى ادامه تحصيل و دوره‌ى كارشناسى ارشد در رشته‌ى نوازندگى گيتار به كنسرواتوار موسيقى  نيوانگلند رفت و زير نظر  نيل اندرسون به تحصيل پرداخت.

 

وی توانست در مدت زمان كوتاهى دوره‌ى دكتراى موسيقى خود را زير نظر بروس هلزمن در دانشكده ايالتى فلوريدا به پايان برساند و به اين ترتيب او نخستين زنى است كه در جهان موفق به اخذ درجه‌ى دكترا در رشته نوازندگى گيتار شد. 

ليلى افشار تز دكتراى خود را با نام ٢٤كاپريچوى گويا و ارتباط آن‌ها با نقاشى گويا نوشت. 

( فرانسيسكو خوزه گويا نقاش و چاپگر سبك رمانتيسم اسپانيايى) اين ٢٤ قطعه براى گيتار تا به حال ضبط  نشده بودند . سگوويا  قرار بود كه آن‌ها را ضبط كند ولى به خاطر سن و كار فراوان موفق نشد. 

[آندرس سگوويا  يكى از نوازندگان ماندگار و سرشناس گيتار كلاسيك است. وى به دليل داشتن اجراهاى منحصر به فرد و تكرار نشدنى در ذهن ها ماندگار شد). او را بعنوان معلم و نوازنده‌ى افسانه‌اى گيتار معرفى مى‌كنند.]

خودش مى‌گويد: اين قطعات تا سى سال ضبط نشده بودند و كسى آن‌ها را در كنسرت نمى‌زد. 

من هر قطعه را تجزيه و تحليل كردم. چون قطعات از نقاشى‌هاى گويا الهام گرفته بودند ، كلى راجع به گويا تحقيق كردم و بعد ارتباط بين هر قطعه و نقاشى را پيدا كردم.

براى نوشتن تز خودم دوبار به ايتاليا سفر كردم و با انجلو گيلاردينو  كه مسئول چاپ اين قطعات بود مصاحبه كردم و قطعات را برايش نواختم. 

 [براى اسكار گيليا (جانشين اندرس سگوويا) كه در مقام پروفسور گيتار با آكادمى بازل سوييس همكارى مي‌كرد] هم اين چهار جلد قطعه را نواختم و آموزش ديدم. 

در سال  ١٩٨٦ انتخاب شدم كه براى  سگوويا گيتار بزنم، چون از بچگى به سگوويا گوش مى‌كردم و هدفم اين بود كه به خوبى او باشم ، وقتى در ٩٤ سالگى ديدمش انگار با دوست قديمى خودم ملاقات مى‌كنم. احساس مى‌كردم كه او را خوب مى‌شناسم. 

ليل افشار جزو  دوازده گيتاريستى بود كه توانست جهت گذراندن دوره‌هاى پيشرفته بين المللى به حضور سگوويا پدر بزرگ گيتار كلاسيك جهان برسد. او ادامه داد كه: در اين كلاس‌ها بايد قطعه‌اى را با انگشت‌گذارى و تفسير خود سگوويا مى‌زدم . سگوويا از نواختن من بسيار خوشش آمد. در ملاقات اول از من پرسيد در كجا بدنيا آمدم وقتى گفتم ايران، گفت: مى‌بينم كه خون ايرانى و فلامينكو دارى. او خواندن سلفژ را تاكيد كرد و در آن سن بالا وقتى مى‌خواست مثال بزند با خواندن، منظورش را نشان مى‌داد.

سگوويا بشدت به استعداد بالاى ليلى ايمان داشت بطوري‌كه او در مصاحبه‌اى گفته بود : كه ليلى افشار روزى يك نوازنده‌ى معروف و بزرگى خواهد شد، كه البته طولى نكشيد كه خانم افشار جايگاه پروفسورى خود در دانشگاه ممفيس را بدست آورد.

ليلى افشار علاقه‌ى زيادى به موسيقى ايرانى دارد. او موسيقى ايرانى را به دو نوع تقسيم كرد:

١- موسيقى محلى كه بسيار شبيه موسيقى غربى است و به راحتى قابل اجرا با گيتار است.

٢-موسيقى سنتى كه قابل اجرا با گيتار نيست، اما او يك ربع پرده به گيتارش اضافه كرد كه بتواند موسيقى سنتى را هم با گيتار بنوازد.

ليلى افشار بعد از بيست سال دورى از وطن در سال ١٣٨٠ به ايران رفت و اقدام به برگزارى كلاس‌ها و دوره‌هاى مختلف گيتار كرد. 

او هر بار نت‌هاى جديدترى با خود به ايران مى‌آورد و با برگزارى كارگاه‌هاى مختلف سعى مى‌كرد گامى در جهت پيشرفت نوازندگى گيتار در ايران بردارد. 

يكى از روش‌هاى زيبا شناختى ليلى افشار تشويق شاگردان به گفتن شعر است، چرا كه او معتقد است شعر گفتن، تكيه بر احساس را قوى‌تر كرده و نوازنده مى‌تواند بدون كپى بردارى و با ذهن باز ساز را با هدف و در مسير درست بنوازد.

او در كارنامه‌ى هنرى‌اش مقدارى هم موسيقى ايرانى دارد از جمله: ٢ قطعه از رضا والى بنام‌هاى <گذار> و  <كرد>   كه هر دو روى دستگاه ايرانى  ماهور و  بيات كرد , نوشته شده و پنج ترانه محلى ايرانى و اذربايجانى با تنظيم خودش كه در شركت ماهور به چاپ رسيده است. 

ديگرى اجراى <مرغ سحر> در يك قطعه از گرى ايستر،، كه اين اثر موسيقييايى  دنياى شرق و غرب را به هم وصل مى‌كند.

ليلى افشار اين بانوى هنرمند و پر تلاش ايرانى جوايز بين المللى زيادى در زندگى هنرى خود كسب كرده است كه از آنها مى توان به تعدادى اشاره كرد:

جايزه مسابقات گيتار انجمن ملى استادان موسيقى

جايزه انجمن استادان سازهاى زهى آمريكا

جايزه عالى مسابقات بنياد گيتار كلاسيك امريكا

جايزه كميته انجمن هنرمندان تكنواز موسيقى

جايزه بهترين گيتاريست كلاسيك زن در سال ٢٠٠٠ 

ديپلم افتخارى آكادمى موسيقى كيجانا درسى‌ينا از ايتاليا

و مجموعه‌ى هفت جلدى از دوره‌هاى تاريخى گيتار،  با ويراستارى خودش به انتشار رسيد

او عاشق اجراى روى صحنه است و مى‌گويد: هنگام اجراى كنسرت روى صحنه، هميشه لذت‌بخش‌ترين ساعات زندگى‌ام را تجربه مى‌كنم.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید