سرفصل‌های موسیقی ایران «نامه‌ی بیست و ششم»


سعید هرمزی

همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به معرفی آلات، نخبگان و دیگر مقولات مربوط به‌موسیقی ایرانی می‌پردازد که از نظرتان می‌گذرد.

فصل بیست و دوم

 
هلن شوکتی

احمد شاملو كه اين روزها ٢٣ سال از  درگذشت‌اش مى‌گذرد، در سال ١٩٩٤ در استكهلم سوئد سخنرانى جالبى در ارتباط با شعر و هنر و سياست داشت، در بخش پرسش و پاسخ از او پرسوال شد آیا شاعر يا هنرمند می‌تواند سياست‌مدار باشد، جواب می‌دهد:  هنرمند يا شاعر جرأت جلادشدن را ندارد…  سياست كارى است كه براى زندگى هيچ بشرى حرمتى قائل نيست و از دروغ بافتن و ويرانى و كشتار ديگران هراسى ندارد.  

او ميگويد:  در امر سياست هر رذالتى يك ايثار است.

 

يادى از استاد سعيد هرمزى 

بزرگ بود و از اهالى موسيقى و بزرگان بسيارى را تحويل هنر ايران زمين داد.

استاد هرمزی از اهالى سنگلج تهران بود. پدرش ميرزا حسين‌خان ثقةالسلطنه از مديران و صاحب‌منصبان دوران قاجار و مادرش شاهزاده ملوك خانم بود كه از معلمين خصوصى پيانو و زبان فرانسه و انگليسى را آموخته و با اين هنرها آشنا بود. خانواده‌اش هنرمند و برادرش نوازنده چيره دست تار بود.

صداى ساز برادر، چنان تأثيرى بر اعماق وجود او انداخته بود كه درخواست خريد تار ومشق تار را در خدمت برادر كرد.

 

پس ازمدتى به خدمت درويش‌خان كه خود ازبهترين شاگردان ميرزا‌حسين‌قلى رفت و با عشق و كار 

شبانه‌روزى موفق به آموختن ذخائر هنرى استاد خويش درويش‌خان شد و از استادش (تبرزين طلايى)

كه در واقع استاد به بهترين شاگردش اهدا مي‌كرد را دريافت كرد.

 

استاد هرمزى پس از آموختن نوازندگى يك كلاس موسيقى در خيابان شاپور تأسيس و به آموزش شاگردان مشتاق كه تعدادشان هم بسيار بودند پرداخت.

پس ازمدتى بدلايل شغل‌اش به مشهد رفت که در آن‌جا نیز به تعليم شاگردانى پرداخت. 

 

پس از بازگشت ازمشهد مدتى نزد  استاد على‌اكبر‌خان شهنازى رنگ‌ها و ضربى‌هاى وى را فراگرفت وهمچنين پيش درآمدها و تصنيف‌هاى استاد مرتضى‌خان نى‌داوود و  ركن‌الدين مختارى  را كه از نوازندگان و موسيقيدانان بزرگ كشور بود آموخت!

استاد هرمزى هرگز شيوه نواختن خود را از ياد نبرده بود• او معتقد بود كه كشش‌هاى افقى كه او در روى  پرده سه‌تار مى‌كشید،  نشأت گرفته و از نواختن ويلون است.. (استاد هرمزى دستى هم در نواختن ويولون داشت).  استاد می‌گفت در نواختن ويولون پنجه‌ها بصورت افقى حركت كرده و من از اين روش براى نواختن سه تار استفاده مى‌كنم، و اين حركت پنجه‌ها زيبايى و لطافت بيشترى به صداى ساز مى‌دهد. 

استاد هرمزی بعد از بازنشستگى  در سال ١٣٥٠ بنا به درخواست راديو و تلويزيون ملى ايران در «مركز حفظ و اشاعه‌ى موسيقى ايرانى»  به تعليم نوازندگان و  هنرمندان جوانى كه از فارغ‌التحصيلان رشته موسيقى دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران بودند و اكنون خود از اساتيد موسيقى به شمار مى‌آمدند، مشغول شد.

بنيان‌گذار مركز حفظ و اشاعه موسيقى ايران  دكتر داريوش صفوت  موسيقيدان سنتى،،، ازنوازنده‌گان سنتور و سه تار و از شاگردان حبيب سماعى و ابوالحسن صبا بود. استاد صفوت با گرد آوردن برخى استادان بنام موسيقى ايرانى چون نورعلى‌خان برومند، سعيد هرمزى، عبدالله‌خان دوامى، محمود كريمى، يوسف فروتن  توانست گروهى از هنرجويان را هم بپروراند.

 

«اين مركز در گسترش موسيقى اصيل ايران و پرورش موسيقيدانان جوان سهم بسزايى داشته و من هم جزء كوچكى از اين خانواده بزرگ موسيقى بودم. شايد يكى از زيباترين دوران زندگى‌ام رفتن به اين مركز و شنيدن نواى موسيقى از گوشه و كنار اين مركز بود.  يادش بخير» ه.ش

 

استاد هرمزى با توجه به اين‌كه ساز اولش تار بود در مقطعى این ساز را رها كرد. در مصاحبه‌اى كه از او مانده است، در باره اين‌كه چرا تار را رها كرده و به سراغ سه تار رفته باسخ داد:  پس از اين‌كه بيمار شدم و تحت عمل جراحى قرار گرفتم، چون نمى توانستم بنشينم و تار بزنم شروع به سه‌تار نوازى كردم (سه‌تار را حتا مى‌شود خوابيده نواخت). 

از دوستداران مخلص ايشان استاد شهريار، شاعر بزرگ زمانه بود كه هر فرصتى دست مى‌داد، به منزل استاد مى‌رفت و از فصاحت شنيدن صداى ساز ايشان لذت مى‌برد. استاد شهريار شعرى هم در وصف استاد هرمزى سروده است.

با جگر حرف مى‌زند سازت

تار و پودم در اهتزاز آورد

سيم ساز ترانه پردازت

نازنينا! نيازمند توام

شهريارا! اين نه شعر حافظ بود

كه به سر زد هواى شيرازت

 

استاد سعيد هرمزى اعتقاد دارد كه از زمانى كه آقاى درويش‌خان از مدرسه‌ى دارالفنون بيرون آمدند و شروع به تعليم شاگردند كرد سيم‌هاى تار و سه تار را اضافه كردند .در گذشته سه تار سه سيم و تار چهار سيم داشت، ايشان سيم واخون را براى اجراى زيبا تر چهار مضراب اضافه كردند و اين از ابتكارات درويش خان بود و بعد هم همه اساتيد قبول كردند و شروع به ساختن سازها به روش جديد كردند. 

اگر سيم‌هاى ابداعى درويش خان را از اين سازها جدا كنيم هرگز به صداى دلخواه امروزى نخواهيم رسيد.

او معتقد است كه در نواختن سازهاى ايرانى  نت جايگاه و پايگاه خوبى ندارد چرا كه در نواختن ساز ايرانى از ذوق و لطافت خاصى در هنگام نواختن ساز استفاده مى‌شود كه هرگز در نوشتن نت امكان پذير نيست….نوازنده در نواختن ساز به دنياى معنوى و ملكوتى خود كه بالاتر از نت است فرو مى‌رود.

 

سعيد هرمزى سرانجام پس از يك عمر تلاش و كوشش در راه اعتلاى موسيقى اصيل ايران، پس از طى يك دوره‌ى  طولانى بيمارى در ٩ مهر ماه ١٣٥٥ در منزل شخصى خود در خيابان شاپور دار فانى را بدرود گفت. 

 
ياد این استاد گرانقدر  گرامى

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید