هلن شوکتی در هر شماره به معرفی آلات، نخبگان و دیگر مقولات مربوط بهموسیقی ایرانی میپردازد که از نظرتان میگذرد.
فصل بیستم
هلن شوکتی
من فکر می کنم
هرگز نبوده قلب من
این گونه گرم و سرخ
احساس می کنم
در بدترین دقایق این شام مرگ زای
چندین هزار چشمه خورشید
در دلم
می جوشد از یقین
احساس می کنم
در هر کنار و گوشه این شوره زار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می روید از زمین
احمد شاملو
نوروز و بهار در آینهٔ موسیقی ایران
طبق احادیث باستانی، بدعتگذار جشن نوروزی پادشاه پیشدادی، مشهور به «جمشید جم» بوده است.
پیروزی جمشید جم در جنگ با اهریمن که مصادف شد با اول فروردین و شادمانی اهورامزدا از این پیروزی، به جمشید دستور میدهد که به شکرانه این پیروزی و روز خجسته!!! به اهالی موسیقی آموزش داده شود. به این ترتیب موبدان در معابد آتش افروختند و ضمن دم گرفتن یک سرود ضربی!! بهار پیروزی اهورامزدا بر اهریمن را بشارت دادهاند و همچنین آمده است که از آن روز به بعد ایرانیان باستان با سوگ و سوگواری بیگانه بوده و تمام طول سال صدای ساز و دهل و پایکوبی و دستافشانی و رقص و آوازشان به آسمان هفتم میرسید.
حکیم ابوالقاسم فردوسی که در زمان جمشید جم میزیسته، ابیاتی سروده
سرسال نو، هرمز فرودین
برآسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی برآراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
به جا ماند از آن خسروان یادگار
در تاریخ باستانی ایران زمین، کمتر شاعری را میتوان یافت که طبع خود را در سرایش و ستایش بهار نیازموده باشد.
اما نزدیکترین شاعر روزگار ما که به فصل دلگشای بهار عنایت داشته محمد تقی بهار (که خود اسم با مسمایی دارد) با تصنیفی بنام بهار دلکش است.
این تصنیف در مؤسسه خیریهای که در سال ۱۲۹۴ برپا شده بود اجرا شد. آهنگ تصنیف بهار را دلکش در سالهای بعد با دو تنظیم جدید توسط فرامرز پایور و محمدرضا لطفی بازنویسی و بازخوانی شده و هر دو با آواز استاد مسلمموسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان اجراء گردید.
بهار دلکش رسید و دل بجا نباشد
از ان که دلبر دمی به فکر ما نباشد
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نیاشد………
محمد تقی بهار!!! بهاریههای دیگری هم دارد؛
باد صبا بر گل گذر کن – با آهنگ جهانگیر مراد
ز فروردین شد شکفته چمن – با آهنگ یحیی زرینپنجه. تصنیف را اولین بار قمرالملوکوزیری خوانده و بعد ها با صدای مرضیه- سیما بینا – و هنگامه اخوان هم ساخته شد.
ز فروردین شد شکفته چمن
گل نو شد زیب دشت و دمن
کجایی ای نازنین گل من ………
خود عارف قزوینی هم چند تصنیف بهاری دارد اما به سیک خودش!! – آمیزهای از حسن وحزن-
از جمله تصنیف؛ دل هوس سبزه و صحرا ندارد که اولین بار با صدای زری خانم با همراهی تار
آرشاک خان ارمنی و دیگری بلیل شوریده فغان میکند
شکوه ز آشوب زمان میکند
دامن گل گشته ز دستش رها
ناله و فریاد و فغان میکند…….
اما این قمر بود که جور نوروزیهای روزگار را به تنهایی بدوش داشت.
او همراه -م حمدعلی امیرجاهد، در دور دوم ضبط صفحهٔ گرامافون در تهران، چندین صفحه پر کرده کهتصانیف بهاریه هم در آن ها به گوش میرسد
در بهار امید – با همراهی تار مرتضی خان نیداوود و نیز تصنیف هزاردستان با همراهی تار ارسلان خان درگاهی – هردو با آهنگ و شعر «امیرجاهد»
هزار دستان به چمن دوباره امد به سخن
که ای خسته از رنج دل ببین جشنگلهای من……
قمر و امیر جاهد چند کار مشترک هم دارند مثل بهار است و هنگام گشت. و به گردش فروردین
که قمر آن را به یاد درویش خان خوانده.
این تصنیف در سال ۱۳۰۷ در کمپانی« پولی فون» ضبط شده است .
البته در سالهای بعد کارهای قمر دوباره به وسیله خوانندگان و با تنظیم جدید بازسازی و بازخوانی شد.
از شاعران سرشناس حلقهٔ بهار یادی کنیم از وحید دستگردی با دو تصنیف معروف «زد لشکر گل» با آهنگ علی اکبرخان شهنازی و «موسم گل » شاهکار موسی معروفی بر اساس یک ملودی محلی مازندرانی در دستگاه شور.
ادیب و شاعر دیگری که همدورهٔ وحید دستگردی و همتای محمدتقی بهار بود – هدایت نیر سینا با دو تصنیف بهاری ۱- مظهر دلربایی با آهنگ محمود تاج بخش که بانو هما آن را خوانده –
(بیا در گردش نوبهاران ……….. و تصنیف شادی و امید با آهنگی از عباس شاپوری و صدای بانو پوران.
(تا دارد لبخند نوشین لب های خندان……..
ادیب وسخنور دیگر این سالها محمد محیط طباطبایی با بهاریه -در کنار گلزار- با آهنگی از کلنل وزیری، که اول بار روحانگیز آن را خوانده و بعد ها عبدالوهاب شهیدی هم آنرا به زیبایی اجراء کرده است.
چه خوش است بوی عشق از نفس نیازمندان
دل از انتظار خونین دهن از امید خندان……
چه خوش است یادی کنیم از استاد سخن استاد پرویز ناتل خانلری که دو بهاریه مشترک با روح اله خالقی دارد. «تصنیف نوبهار و نغمه فروردین»
از ترانهسرایان دوران معاصر هم از رهی معیری، بیژن ترقی و اسماعیل نواب صفا هم باید نام برد.
بیژن ترقی یک بهاریه ماندگار با روحاله خالقی دارد به نام «تا بهار دلنشین» که در سال ۱۳۳۰ با ارکستر گلهای رنگارنگ با صدای مخملی بنان از رادیو پخش شد.
ویک بهاریه دیگر از مجید وفادار با صدای زیبای پوران که در یاد وخاطرهٔ سه نسل جا خوش کرد.
گل اومد بهار اومد میرم به صحرا
عاشق صحراییام بینصیب و تنها
دلبر مه پیکر گردن بلورم آه….
گل اومد بهار اومد من از تو دورم……..
بهاریه اسماعیل نواب صفا که آن را در ۲۰ سالگی سروده و مجید وفادار بر روی آن یک ملودی محلی کرمانشاهی در دستگاه شور به نام موسم گل ساخته و با ارکستر خودش با صدای روح بخش از رادیو پخش شد. البته تصنیف موسم گل با صدای ملوک ضرابی و ملکه برومند، روحانگیز و پروا هم شنیده شد.
در همکاری مشترک اسماعیل نواب صفا و مهدی خالدی ۴۰ آهنگ ساخته شد، که ۱۷ آهنگ آن را دلکش خوانده است. اما ماندگارترین اثر مشترک «دلکش، خالدی و نواب صفا»» کاری است با نام آمد نوبهار که تبدیل شد به آرم نوروزی رادیوکه از فروردین ۱۳۲۸ شاید به مدت ۳۰ سال در آغاز سال نو از رادیو پخش شد.
آمد نو بهار طی شد هجر یار
مطرب نی بزن ساقی می بیار………….
نوروز خجسته و پیروز
«زن زندگی آزادی»
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.