- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل_____________________ _..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________ .. ***************دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
.. «الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. .. ..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________ ______________________________________________کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 16471
-
نگاهی کوتاه به «خلع قاجار» و «نصب رضاخان»
مجلس پنجم و مجلس مؤسسان (که به تغییر سلطنت و پادشاهی رضاخان رأی داد) از طریق اِعمال نفوذ نظامیان و هواداران سردار سپه آن زمان و رضاشاه بعدی، تشکیل شد.
« روز هشتم آبان ۱۳۰۴، کارکنان سردار سپه در مجلس میخواهند اطمیان کامل داشته باشند که فردای آن روز در موقع رأی گرفتن بر خلع قاجار و نصب سردارسپه، اکثریت کامل خواهند داشت، چون که رای مخفی گرفته میشود و معلوم نخواهد شد کْی رأی مثبت داد و کْی رأی منفی، از این رو میخواهند از نمایندگان امضاء بگیرند که آنها رأی مثبت خواهند داد.
میفهمم، این تدبیری بود که از طرف کارکنان سردار سپه به کار رفته. ناچار میروم به اطاق زیر زمین. جمعی از نمایندگان و صاحبمنصبان نظام و نظمیه در اطراف نشسته، میزی در وسط است و روی میز ورقه ایست. به محض نشستن، یاسایی نمایندهی سمنان ورقه را به دست من داده میگوید، امضاء کنید. ورقه را میخوانم و میفهمم مطلب چیست و میبینم که مابین شصت – هفتاد نفر از یکصد و بیست نفر نماینده، آن را امضاء کردهاند. ورقه را روی میز میگذارم . نمایندهی سمنان با تشدد میگوید: امضاء کن.جواب میدهم اگر رأیی داشته باشم، در مجلس شورای ملی خواهم داد، نه در این سردابه.
«مجلس امروز از هر جهت تازگی دارد. اولاً – دستورش منحصر است به تغییر سلطنت.
« … با یک مشت تلگرافات اجباری، آن هم از نقاط محدود، و نهضت جعلی آذربایجان، بناست تاج را بر سر مردی بگذارند که مردم ایران جز ستم و ظلم از اتباع او تا کنون ندیدهاند.
روز هشتم آبان ۱۳۰۴ شمسی، بهار به نمایندگی از طرف اقلیت مجلس شورای ملی، به عنوان مخالف تغییر سلطنت سخنرانی میکند.
« … بنا بود ناطق اقلیت [یعنی من] برای انتباه و عبرت دیگران به پادش اعمالش برسد… نطق من بیاندازه مؤدبانه و با نزاکت بود.
این سخن، دست پهلوانان را سست میکند! سری بریده و قلبی سوراخ شده و گلوله به گردن جای گرفته، ترک میشود و خولیان میروند!
این روز تاریخی با نهیب مرگ و فشار قوهی ترور نظامی آغاز گردید! جسد واعظ قزوینی هنوز تازه بود! هول و رعب و وحشت، شجاعترین افراد را میآزرد. فقط هشت نفر در انبوه نمایندگان هنوز توانایی داشتند که تقلا کنند و فکری بیندیشند، با هم ، در نهایت یأس … شوری بنمایند… اکثریت را ربوده بودند . دولت ِ [سردار سپه] در دستی نوید و در دستی وعید و تهدید داشت.
این نوشته در مقاله ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقهمندیها.