شبنم آذر مجموعه شعر تازهای منتشر کرده است: “رود، خانه ندارد” (نشر نوبنیاد “دید” در کلن، آلمان). او در شعر بلند “دست میکشی به صدایم” از این مجموعه، خلقت را از جهت عکس شروع می کند؛ جهان را که به هر حال وجود دارد و یک دروغ ناخواسته است، در طول شش روز پشت سر میگذارد و به جای آن، جهان شعری خودش را خلق میکند، روز هفتم استراحت میکند و سرانجام از همه آن صورتها و از جهانی که میبینیم، چیزی نمیماند. او در باوری شاعرانه،به هدف خود یعنی به اصل وجود برگشته و از دروغ به حقیقت رسیده است.
“رود، خانه ندارد”، مجموعه شعر، شبنم آذر، (نشر نوبنیاد “دید” در کلن، آلمان)
در این مسیر معکوس، هر روز یک “صورت” دارد:
صورت نخست، همان زندگی واقعی (و از دید شاعر دروغین) است.
صورت دوم، به سوی مرگ دویدن و به خواب بزرگ پیوستن است.
صورت سوم نشان میدهد که این مرگ شاعرانه، از آن مرگهای معمولی نیست. شاعر هنوز در میانه مرگ و زندگی ایستاده و در ستایش هر دو میسراید. از این منظر، زندگی و مرگ برای او یکی است.