غزاله علیزاده و بیزن الهی
نوشته: مجید آزمون
نامه خداحافظی تلخ غزاله علیزاده پیش از خودکشی
در روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ۷۵ تعدادی از ساکنان محلی در جنگل روستا جواهرده رامسر، جسدی را یافتند که از درختی حلق آویز شده بود. او کسی نبود جز غزاله علیزاده صاحب رمان معروف و ۲ جلدی خانه ادریسی ها. غزاله ۲۷ بهمن ۲۷ در مشهد زاده شد. مادرش، منیرالسادات سیدی زنی شاعر و نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت، سپس در دانشگاه سوربن فرانسه در رشتههای فلسفه و سینما درس خواند. البته او در ابتدا برای تحصیل دررشته مورد علاقه مادرش که حقوق بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشتهاش را به فلسفه تغییر داد. او قصد داشت پایان نامهاش را در مورد مولانا بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع اینکار شد. فعالیت ادبیاش در دهه ۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی اش سفر ناگذشتنی نام داشت که در سال ۵۶ انتشار یافت. غزاله۲ بار ازدواج کرد، بار اول با بیژن الهی که دختری بنام سلما یادگار آن است. او از ۲ دختر بی سرپرست نیز نگهداری میکرد. پس از جدایی از بیژن در سال ۵۴ با محمدرضا نظام شهیدی ازدواج کرد. سلما از شاگردان موسیقی پری زنگنه بود که در فرانسه در رشته موسیقی تحصیل نمود. غزاله علیزاده با آگاهی از بیماری سرطان در روستا جواهرده رامسر خودش را حلق آویز کرد. وی در یادداشتی پیش از خودکشی خود چنین نوشت: آقای دکتر براهنی، آقای گلشیری و کوشان عزیز، رسیدگی به نوشتههای ناتمامم را به شما واگذار میکنم. ساعت ۱/۳۰ است، خسته ام باید بروم. لطف کنید نگذارید گم و گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمیگویم بسوزانید. از کسی متنفر نیستم. برای دوست داشتن نوشتهام، تنها و خستهام برای همین میروم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و وقت بگذارم به خانه ایتاریک. من غلام خانههای روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی میکنم. چقدر به همه و به من محبت کرد. چقدر به او احترام میگذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند درست و با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.