شاعران این شماره:
بکتاش آبتین، الهام اسلامی، احمد بیراوند، اسماعیل زارعی، مظاهر شهامت و گروس عبدالملکیان
یک شعر از: بکتاش آبتین
سه ماه پیش
پروازم را به پاریس کنسل کردم
ماه گذشته نیز
به سفر شمال نرفتم،
این ماه اما
با دوستانم قرار گذاشتهایم
برای تعطیلات عید
دسته جمعی به جنوب نرویم…
ما زندانیان سرخوشی هستیم
که پایان هر ماه
به سفری تفریحی نمیرویم!
یک شعر از: الهام اسلامی
قوی نیستم اگر شعری مینویسم
باد قوی نیست اگر لباسهای روی بند را تکان میدهد
غروب ساعت غمگینی است
نمیتواند حتی گلدانی را بیندازد
تا من از جایم بلند شوم
و غم کمی جابهجا شود
در خانه نشستهام
زانوهایم را در آغوش گرفتهام
تا تنهاییام کمتر شود
تنهاییام
کمد پر از لباس
اتاقی که درش قفل نمیشود
تنهاییام حلزونی است
که خانهاش را با سنگ کُشتهاند
یک شعر از: احمد بیرانوند
«انتظار شهرستانی»
پنجشنبهها که میرسی
تمام تهران را
میان کولهات
جا بگذار
وقتی من
تمام جهان را
منتظرت بودهام.
یک شعر از: اسماعیل زارعی
برای «بکتاش آبتین»
در سوگ تو بنشینم
یا به عزای خویشتن؟
که حسرتِ جوانهگیمان
جاودانه شد
همین که قلم افتاد
وقصهنویس
شروع کرد به مُردن.
یک شعر از: مظاهر شهامت
من یک پرندهام
ایستادهام کنار این راه
که درخت بگذرد
یک شعر از: گروس عبدالملکیان
غریبگی نکن
نکن غریبگی پسرم!
این جا خاورمیانه است
و هر کجای خاک را بکنی
دوستی، عزیزی، برادری
بیرون میزند