سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران «نامه‌ی ششم»


سید قدمیار حسینی
نوازنده و مقام دان پيشكسوت ساز تنبور

 

هلن شوکتی در هر شماره به معرفی یکی از بزرگان موسیقی‌ی ایران خواهد پرداخت که امیدواریم مورد قبول واقع شود.

فصل پنجم:


هلن شوکتی

 

حكيم ابونصر فارابى: موسيقى تحمل رنج را آسان مى‌سازد تا آن‌جا كه مفهوم گذشت زمان را از بين مى‌برد.

تنبور از قداستى برخوردار است كه در آيين يارسان براى اجراء حتمأ تنبور را مى‌بوسند و آن را در بالاترين نقطه خانه آويزان مي‌كنند! حتمأ بايد تطهير باشند و لباس پاك به تن داشته باشند .در واقع با نواختن تنبور نيايش مي‌كنند.

سيد قدميار حسينى نوازنده و مقام‌دان پيشكسوت ساز تنبور كه بيش از ١٢٠ سال زندگى كرد و به همين دليل از او به عنوان پير تنبور و كهنسال‌ترين نوازنده تنبور ياد مي‌شود .
سيد قدميار در روستاى بكتر سفلى در شهرستان صحنه در استان كرمانشاه در خانواده‌اى از پيران يارسان بدنيا آمد. او نواختن تنبور را از ده سالگى نزد پدرش سيد تاريمراد آغاز كرد و تنبور نوازى و خوانندگى مقام‌ها را ازپدر و عمو و برادر بزرگش سلمان آموخت.
پس از مدتى براى تكميل دانش خود در زمينه تنبورنوازى نزد آقا سيد نصرالدين خاموشى جيحون‌آبادى بيادگيرى تنبور پرداخت.

در اين سفر همراه مى‌شويم با عارف محمدى مستندساز ساكن كانادا، منتقد فيلم و برنامه‌ساز تلويزيونى در مستندى با نام (آواز خدا) روايت زندگى سيد قدميار كهن‌ترين تنبور نواز ايران

نواى تنبور، از همان كودكى حس و حال ديگرى برايم داشت، اما نمي‌دانم چرا سال‌ها دور از وطن از يادم رفته بود.
بهار سال ٢٠١٤ دوست موسيقيدانى از پيرترين تنبورنواز ايران برايم گفت. مردى معتقد به آيين یاستانى كه با وجود ناملايمات زندگى توانسته بود با نواختن تنبور، با خود و دنياى اطرافش به صلح برسد.
كشف رابطه انديشه‌هاى معنوى او با يك ساز، انگيزه‌اى شد تا به فكر ديدارش بيافتم. اما فاصله‌مان دو قاره بود و بسيارى از مشكلات روزمره زندگى!!!. دير شد و تابستان همان سال خبر رسيد كه قدميار در ١٢٠ سالگى به مرگ طبيعى از دنيا رفت. اما شناخت قدميار و راز و رمز تنبور دليلى شد كه سفرى را آغاز كنم.

قدميار از پيروان آيينى به نام يارستان است كه به اهل حق هم مشهور است، بر اساس تاريخ شفاهى مردم يارستان، بسيارى از انديشه‌هاى اين دين ريشه در آيين‌هاى باستان دارد و برخى از آموزه‌هاى اديان ديگر هم در آن وجود دارد .يارسان به گونه‌اى پيوند مى‌خورد به آيين ميترايسم. ميترايسم در واقع آيين فرشته يا خداوندگار مهر است و اين مهرورزى را در نماد يارى رساندن بيكديگر بيان مي‌كنند. اين چيزى كه آيين يارسان و موسيقى تنبور به ويژه از آن سخن مي‌گويد (صداى خداوندى) در واقع دعوتى است از بيدارشدگانى كه بدنبال جهان مشتركى مى‌گردند كه در آن‌جا ايده‌ها و نحوه‌ی نگرش خود را در زندگى به اشتراك بگذارند.

زمانى كه ساكنان كوه شاهو كه در حقيقت همان قوم يارسان و باقيمانده مهرپرستان بودند،،، مورد هجوم دشمنان قرار مى‌گيرند مجبور مى‌شوند آرام آرام كوه‌هاى شاهو را در اورامان ترك كنند و بسمت جنوب و كوه‌هاى دالاهو در اطراف كرمانشاه بيايند.اين قوم دو چيز را با خود به اين منطقه مى‌آورند يكى قهقمه‌اى آب از چشمه‌اى به اسم تشا كه نماد آبادانى و ديگرى تنبورى كه نماد فرهنگ و موسيقى بوده است.
انديشه يارسان بر پايه دو عنصر ( عدم و خلقت ) پايبند است
عدم: در اين انديشه تاريكى نيست، سكوت است يعنى نبودن صدا
خلقت: كه با انفجار مهيب و موسيقيايى شروع مى‌شود……

همراه با يارى از تبار قدميار تهران را به مقصد كرمانشاه زادگاه قدميار و مهد تنبور ترك مي‌كنم. اين سفر جاده‌اى فرصتى بدست مى‌دهد تا شنيده‌هايم از روايت كهن ونمادهاى اسطوره‌اى مردم يارسان در ارتباط با ساز تنبور را مرور كنم. بسيارى از اين انديشه‌ها در كتاب مقدس به نام (كلام, سرانجام) ثبت شده است.
در ايين يارسان نغمه‌هايى كه با تنبور نواخته مى‌شود راوى حكايت‌هاى اسطوره‌اى است كه سينه به سينه به نسل‌هاى ديگر منتقل شده است .يكى از اين نغمه‌ها داستان كاوه آهنگر يكى از قهرمانان شاهنامه فردوسى مي‌باشد كه در شاهنامه كردى نيز حكايت شده است .

پاى راز طول عمر و انديشه‌هاى قدميار بنشينيم: انسان دو جنبه داره يكى روح و ديگرى جسم
اگر روح سالم باشه، موسيقى سالم بشنوه، فكر سالم داشته باشه، حسود نباشه، بخيل نباشه، مردم رو دوست داشته باشه و عناصر منفى را به خودش راه نده هرگز به جسم لطمه نمى‌زنه.
او يك عرفان درونى داشت، يك آرامش درونى داشت، مثل آن چيزى كه مولوى مى‌گويد :انسانم آرزوست
او اين فطرت را با خودش داشت. تربيت يافته آن انديشه بود، بيش از ١٢٠ سال زندگى كرد. دستانش خود نمايشنامه‌اى بود گويا و كتابى بود خواندنى ……

يكى از سندهاى معتبرى كه در قالب موسيقى نوشته شده مربوط به ابونصر فارابى است كه در آن‌جا به دوتار خراسان و بغداد اشاره شد و در جاى ديگرى مى‌گويد: تنبور خراسان و تنبور بغداد. امروزه هم در خراسان و هم بغداد كه در واقع همين مناطقى بوده كه آن‌ها به حوزه‌هاى تمدنى اشاره مي‌كردند اين دو ساز را داريم و در مناطق خراسان امروز تنبورنوازانى داريم كه بخش عمده‌اى از آنها از كردهای كرمانج هستند .

سيد قدميار حسينى شاگردان بسيارى را در زمينه نوازندگى تنبور پرورش داد كه از جمله مى‌توان به كيخسرو پورناظرى و على اكبر مرادى و سيد سلمان حسينى اشاره كرد.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید