سینماخیلی زود واز همان زمان که صامت بود به ایران راه یافت در این یاداشت قصد نداریم تاریخ سینمای ایران را بازگو کنیم بلکه میخواهیم یاداشت کوتاهی داشته باشیم با یاد سهراب شهید ثالث سینماگر خلاق و صاحب سبک سینمای راستین ایران نه سینمای متداول که با شناسنامه فیلمفارسی معرفی میشد.سهراب کارمند وزارت فرهنگ وهنر بود ومن کارگردان تلویزیون بودم. خوب سهراب کارهای مستندی هم باید برای وزارتخانه میساخت در ضمن ساخت انگونه فیلمها بود که بدون این که ساختن فیلم سینمایی برای وزارت فرهنگ وهنر برنامه کار کارمندی اش باشد. فیلم یک اتفاق ساده را ساخت که خود یک اتفاق مهم در سینمای ایران شد فیلمی که نه بودجه مشخصی داشت نه بازیگر حرفه ای نه امکانات برای یک کار داستانی اما ذهنی خلاق وجستجوگرپشت دوربین بود که قادر بود در زمانی محدود یک اثر ماندگار خلق کند ، همان زمان هم که او برای وزارت فرهنگ هنر فیلم میساخت وما داشتیم به تدریج سینمای ازاد را رشد میدادیم .من گاه برای استفاده از لابراتوار مجهز وزارت فرهنگ وهنر ان طرفها پیدام میشد با سهراب هم دیدار های کوتاه در همان زمان داشتم .وقتی سهراب فیلم یک اتفاق ساده را با استفاده از امکاناتی که برای فیلم مستند در اختیارش بود ساخت با مخالفت مقامات مواجه شد. هژِیر داریوش مدیر فستیوال جهانی فیلم تهران که در جلسه خصوصی یک اتفاق ساده را دیده بود وکار را بسیار دوست داشت . موانع را برای حضور فیلم سهراب در فستیوال جهانی فیلم تهران را پشت سر گذاشت. این فیلم با موفقیت در جشنواره نمایش داده شد وزارت خانه که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود، چاره ای جز سکوت نداشت(نزدیک به 50 سال از این گونه ماجرا ها هم میگذرد این امکان هست من هم در نقل خاطره ها دچار خطا شوم انتظارم از یاران این هست هرجا نیاز به تذکر داشتند از من دریغ نکنند) بله سهراب اثر مهم دیگرش طبیعت بی جان را با سرمایه پرویز صیاد ساخت. اما بیشر تاب تحمل محیط بسته وزارت فرهنگ وهنر را نداشت .قبل از سقوط نظام سلطنتی ایران را ترک گفته بود .اما فعالیتش را در المان ودر برلین با موفقیت اغاز وادامه داد یکی از کارگردانان موثر سینمای المان شد (زندگی نامه هنری سهراب به پیوست این یاداشت است) در المان هم با فیلمبردار مورد علاقه اش زنده یادرامین مولایی کار میکرد. با هم تماس تلفنی داشتیم . مرحله بعدی زندگی سهراب سفر واقامتش درامریکاست . در شرایطی که بیماریش شدت گرفته بود و افراط در مصرف الکل لطمه های بسیاری به اعتبار وشخصیت وکارخلاقه اش زد .در این دوره کار سینمایی مهمی نداشت. ولی مصاحبه هایی با مطبوعات فارسی زیان انجا داشت. اگر گاه حال وحوصله ای داشت حرفهای متفاوتی میزد برای نمونه میگفت دیگر سینما نمیرود از او میپرسند.چطور ممكن است كه يك كارگردان معروف سالهاست كه به سينما نرفته
است، آنهم در آمريكا؟
جواب سهراب :
نه، نرفته ام و نميروم. به خاطراينكه وقتى آلمان بودم تماشاچيان در سالن سينما چيپس و شكلات ميخوردند و اينجا در آمريكا هم پاپ كُرن ميخورند!! من وقتى فيلم ميسازم و يك سوند افكت در آن ميگذارم كه يك كلاغ در دوردست قارقار ميكند، براى من اينكه تماشاچى اين صدا را بشنود و درك كند بسيار مهم است، بنابراين با آن فيلمساز كه درست وقتى كه كلاغ قارقار ميكند تماشاچى فيلم اش پاپ كُرن ميجود، احساس همدردى ميكنم. نميروم سينما، بيمار كه نيستم!!
يعنى اين عادت شما را به نوعى آزار ميدهد؟
خيلى آزار ميدهد، به نوعى نه.
شما اين عادت را ناشى از چه ميدانيد؟
خب از همين ايران خودمان شروع كنيم، از تخمه كدو! مردم به طور كلى خيلى دوست دارند در حمام هم آبگوشت شان را بخورند، سينما را كرده اند براى خودشان تلويزيون و اگر امكانش باشد در سينما هم ميخواهند آبگوشت بخورند!!
گفتیم سهراب از کارگردانان صاحب سبک سینما بود در ایران از سالها پیش خیلی ها از کارهای سهراب تقلید میکنند اما چنین وانمود میشود که ازاو تاثیر گرفتند تقلید با تاثیر تفاوت محسوس دارد . ولی تاثیر سینمای راستین بر سینمای ایران هم محسوس بودواز یا دنرفتنی. ما هم از یاد نبریم کوشش های راستین سهراب ها، رهنما ها، نصیب نصیبی ها ودیگر سینماگران سینمای راستین تجربی و اوانگارد را .بصیر نصیبی
زندگی نامه سهراب( این زندگی نامه را من تنظیم نکرده ام)
سهراب شهيد ثالث
هفت تير ۱۳۲۲ ; ۷۷ سال پيش در چنين روزی سهراب شهيد ثالث در تهران زاده شد.
بیوگرافی سهراب شهید ثالث ، کارگردان مطرح سینما
برخی شخصیتها با آمدن و رفتنشان در این دنیا تاثیر قابل توجهی دارند. چه در عرصه سیاست چه هنر و هر چیز دیگری از این دست انسانها کم نبودهاند. سهراب شهید ثالث را میتوان اتفاق ساده و تاثیرگذار سینمای ایران دانست. بد نیست با هم نگاهی به بیوگرافی سهراب شهید ثالث بیاندازیم.
بیوگرافی سهراب شهید ثالث
سهراب شهید ثالث کارگردان، فیلمنامهنویس، مترجم، و تدوینگر سینما بود که در 7 تیرماه سال 1322 در تهران به دنیا آمد. این کارگردان مطرح ایرانی به عنوان یکی از آغازگران موج نوی سینمای ایران شناخته میشود. او از بنیانگذاران کانون سینماگران پیشرو بود.
سهراب شهید ثالث، کارگردان هم دوره و هم عصر با ناصر تقوایی، علی حاتمی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، پرویز کیمیایی، مسعود کیمیایی و عباس کیارستمی بود. فیلمسازی را با همنسلان خود شروع کرد و در مسیری متفاوت از حاتمی، مهرجویی، تقوایی و بیضایی و از حیث آزامیشگری و بدعت در مسیری گام نهاد، که کیمیایی و کیارستمی رفتند. سهراب شهید ثالث در اندکی بیش از نیم قرن عمرش، ۲۲ فیلم کوتاه و بلند مستند و دوازده فیلم سینمایی ساخت. دست کم دو فیلم نخست که در ایران ساخت؛ در شمار آثار ماندگار سینمای ایران است.
دوران نوجوانی
در سالهای نوجوانی او خلاقیت خود را با نوشتن و اجرای چند نمایشنامه به همراه دوستانش نشان داد. در سال ۱۳۴۲ ایران را به مقصد وین به منظور تحصیل در رشته سینما ترک کرد و در مدرسه کارگردانی و بازیگری پروفسور کراوس وین مشغول به تحصیل شد اما تحصیلات او به علت تشخیص نشانههای بیماری سل در وی قطع شد. در میانه درمان او به پاریس رفت تا تحصیلات سینمایی خود را در مدرسه کنسرواتوار مستقل سینمای فرانسه ادامه دهد.
آغاز کار هنری
شهید ثالث در این دوران چندین فیلم مستند با موضوع رقصهای محلی در میان اقوام مختلف ایران ساخت. شهید ثالث در دوران اقامتش در ایران دو فیلم “یک اتفاق ساده” (۱۳۵۲) و “طبیعت بیجان” (۱۳۵۳) را ساخت که هر دو بخاطر نگاه واقعگرایانه اجتماعی و سبک سینمایی نوآور و تجربهگرایانه برنده جوایز معتبر بینالمللی شدند. وی همچنین چندین مستند کوتاه در مورد شرایط ناگوار طبقه کارگر در ایران ساخت که مضامین انتقادی پنهان در آنها به مذاق مسئولان خوش نیامد و نهایتا مجبور به ترک کشور شد.
با اقامت در آلمان از سال ۱۳۵۳ وی شروع به تولید مستندهایی برای رسانههای آلمانی کرد که این فیلمها برای وی شهرت بینالمللی بیشتری به ارمغان آورد. شهید ثالث فیلمهای «در غربت» (۱۳۵۴)، «قرنطینه» (۱۳۵۵)، «زمان بلوغ» (۱۳۵۵)، «آخرین تابستان گرابه» (۱۳۵۹) و «یک زندگی، چخوف» (۱۳۶۰) و … را در زمان اقامتش در آلمان ساخت. اداره مهاجرت محل اقامت او در آلمان چند بار خواست اورا از آلمان اخراج کند و در گذرنامه او مهری زدند با متن «اجازه اقامت جایگزین اجازه کار نیست». شهید ثالث دلگیر شده و از آلمان به چکسلواکی نقل مکان کرد. او از نظر سیاسی، چپگرا و از اعضای حزب توده ایران بود.
شهید ثالث که به تعبیر خودش چخوف برایش «مسالهای است شخصی و خصوصی» و نمیتواند خود را از زیر باراثرات فرهنگی دیدگاههای او خلاص کند، گفته است: «من فیلمهایم را از زاویه نگاه یک نظارهگر میسازم و با این روش اجازه میدهم مخاطبانم خودشان به قضاوت بنشینند.»
آثاری که شهید ثالث کارگردانی کرده است
• قفس (۱۳۴۸ ، فیلم کوتاه)
• بزم درویشان (۱۳۴۸ ، گزارشی از مراسم ذکر و سماع دراویش در کردستان)
• مهاباد (۱۳۴۸)
• رستاخیز (تعمیر آثار باستانی تخت جمشید) (۱۳۴۸ ، مستند/ تصاویری از خرابههای تخت جمشید و مرمت و بازسازی بخشهایی از آن)
• دومین نمایشگاه آسیایی (نمایشگاه ۴۸) (۱۳۴۸ ، گزارشی از آماده کردن غرفهها، افتتاح نمایشگاه در تاریخ ۱۳ مهر و بازدید مردم تا ۲ آبان همان سال)
• رقصهای تربت جام (۱۳۴۸ ، مستند / نمایش رقص سنتی و محلی تربتجام توسط رقصندگان حرفهای وزارت فرهنگ و هنر)
• رقص بجنورد (۱۳۴۸ ، مستند / گروهی از مردان و زنان رقص سنتی و محلی بجنورد را به نمایش میگذارند)
• رقصهای محلی ترکمن (۱۳۴۸ ، اجرای رقصهای سنتی و محلی ترکمن توسط مردان)
• آیا…؟ (۱۳۵۰ ، فیلم کوتاه)
• سیاه و سفید (۱۳۵۱ ، فیلم کوتاه / برنده جایزه ویژه جشنواره لس آنجلس و جایزه ویژه جشنواره سانفرانسیسکو)
• یک اتفاق ساده (۱۳۵۲ ، جایزه اینتر فیلم و جایزه هیئت ژوری کاتولیک از جشنواره فیلم برلین،جایزه منتقدان بینالمللی جشنواره جهانی فیلم تهران)
• طبیعت بیجان (۱۳۵۳ ، جایزه خرس نقرهای، جایزه فیپرشی، جایزه اینتر فیلم و جایزه هیئت ژوری کاتولیک از جشنواره فیلم برلین)
• در غربت (۱۳۵۴ ، جایزه فیپرشی، جایزه اینتر فیلم و جایزه هیئت ژوری کاتولیک از جشنواره فیلم برلین)
• وقت بلوغ (زمان بلوغ) (۱۹۷۶)
• خاطرات یک عاشق (یادداشتهای روزانه یک عاشق) (۱۹۷۷)
• تعطیلات طولانی لوته ایزنر (۱۹۷۸ ، ۱۶ میلیمتری)
• نظم/ همه چیز روبراه است (۱۹۷۹ ، نامزد جایزه هوگو طلایی از جشنواره شیکاگو)
• آخرین تابستان گرابه (۱۹۸۰ ، ۱۶ میلیمتری / برنده جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد، به علاوه پنج هزار مارک و برنده جایزه بهترین فیلم تلویزیونی)
• آنتون پ. چخوف: یک زندگی (۱۹۸۱ ، ۱۶ میلیمتری)
• اوتوپیا (۱۹۸۲ ، برنده جایزه آکادمی هنرهای تجسمی به عنوان بهترین فیلم سال)
• گیرنده ناشناس (۱۹۸۳–۱۹۸۲ ، ۱۶ میلیمتری)
• هانس، نوجوانی از آلمان (۱۹۸۳)
• درخت بید (۱۹۸۴)
• فرزندخوانده ویرانگر (۱۹۸۵)
• گلهای سرخ برای آفریقا (۱۹۹۱)
درگذشت سهراب شهید ثالث
وی چند سال پیش از مرگش به آمریکا رفت و در شیکاگو اقامت نمود و از آن پس فیلمی نساخت. او در دهم تیرماه سال ۱۳۷۷ بر اثر بیماری سرطان کبد در شیکاگو درگذشت.
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
__لل______________________..._________________.....................................................................................دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید.ntjv ikv_..._________________..**************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتwordبه نشانیی
habib@rasaaneh.comبرایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
.............«الف مثل باران» را ازرسانه بخواهید...............
....دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_____________________________________________________________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.