۱۹ آبان ۱۳۳۳، تیرباران دکتر حسین فاطمی؛ نخستین وزیری در تاریخ ایران که تیرباران شد.
———–
«به خواهرم بفرمایید ابداً متأثر نباشد برعکس افتخار کند که برادرش واسطه و دلال فروش وطنش نشد و به احساسات و عقاید جامعه سر تعظیم و تکریم فرود آورد. تمام مردم این کشور که شرف دارند، برادر او امروز بشمار میآیند ولی در غیر این صورت یک برادری داشت که از خجلت، هیچ جا نمیتوانست خود را معرفی کند.» (از واپسین نامههای دکتر حسین فاطمی)
ساعت چهار و هفت دقیقه بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳، تیمور بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ آزموده دادستان ارتش و عده دیگری به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را، در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند.
آزموده از او خواست تا اگر تقاضایی دارد بگوید و دکتر فاطمی گفته بود می خواستم با دکتر مصدق ملاقاتی داشته باشم آزموده گفته بود، غیر ممکن است، دکتر فاطمی گفته بود پس می خواهم با دو نفر از دوستانم که در اتاق مجاور من هستند(مهندس رضوی و دکتر شایگان)، خداحافظی کنم. آزموده گفته بود: این اجازه را میدهم؛ اما شما حق گفتن یک کلمه را ندارید؛ میتوانید روبوسی کنید و لاغیر.
دکتر شایگان در این باره میگوید: وقتی برای وداع پیشانیش را بوسیدم، متوجه شدم که بسیار گرم است و در آتش تبی شدید میسوزد. اعدام یک بیمار آن هم در آن حال در هیچ یک از کشورهای متمدن جهان سابقه ندارد.
مقامات نظامی در مورد روحیه وی به خبرنگاران گفتند:«…در آن موقع روحیهاش به قدری قوی بود که اگر کسی وارد اطاق میشد و از جریان اطلاع نداشت، هرگز باور نمیکرد این شخص کسی است که چند دقیقه دیگر باید تیرباران شود و وصیت نامهاش را نوشته است..وقتی او را سوار آمبولانس کردند، سیگار خواست و آن را با وضعی خاص گوشه لب نهاد و ثابت کرد از مرگ نمیهراسد و ابایی ندارد. هنگام اجرای حکم در حالیکه هوا به شدت سرد بود روی همان پیراهنی که بر تن داشت یک پیژامه پشمی پوشیده و با همان پیراهن و پیژامه و کفش و سرپایی که پارچه آن مخمل قهوهای بود آماده ایستاد…»
هنگامی که دکتر فاطمی را به در میدان تیر به چوبه تیرباران بستند، سه بار فریاد برآورد« زنده باد آزادی» «زنده باد مصدق» «پاینده ایران» . خبرگزاری رویترز نیز گزارش کرد در هنگام اعدام فریاد «زنده باد مصدق» سر داده بود.
دکتر حسین فاطمی در حالی که در تب ۴۰ درجه میسوخت، در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳، تیرباران شد. ۸ گلوله بر قلب و سینه او مینشیند و دژخیم دیگری به نام تیمور بختیار (نخستین رئیس اداره ساواک، سال ۱۳۳۵) برای اثبات مراتب سر سپردگیاش، تیر خلاص را بعد از اعدام به سر دکتر فاطمی شلیک میکند.
بر روی سنگ آرامگاه او این خط شعر نوشته شده است:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه/ که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
خاطرات و مبارزات دکتر حسین فاطمی-بهرام افراسیابی، ص ۳۳۸-۳۴۰ و ۳۵۴-۳۵۵
مصدق، دولت ملی و کودتا- عزت الله سحابی، ص ۳۴۴
زندگی نامه و مبارزات سیاسی دکتر حسین فاطمی، نصرالله شیفته، ص ۴۰۱