مقدمهی چاپ حروفی نسخهی خلخالی
که چاپ عکسی آن فراوان و خواندن خط آن آسان است کشف کرده است که آن نسخه طبق شمارش او بر خلاف تصور استادان پیشین دارای پانصد غزل است و نه پانصد و یک غزل اما متوجه نشده که کاتب ناشناس آن نسخهی قرن نهم به دلیلی دو غزل متفاوت را که قافیههای مختلفی هم داشتهاند به دنبال هم کتابت کرده و باعث شده چرتکهی ایشان به دردِ سر بیفتد. او در بارهی آن غزل “دوقلوی بههم چسبیده” نیزبه این نتیجه رسیده است: ” غزل عجیبالخلقه “!
این استاد که عکس دستخط و طغرای او زینت بخش بازار چاپ دیوان حافظ نیز میباشد چند سال پیش نام کتاب عرفانیی ” پند پیران ” را که انتخاب مصحح این متن بدون نام قرن پنجم یعنی دکتر جلال متینی مقیم فعلی مریلند بوده است ایهامی در این بیت حافظ دیده بود:
چنگ خمیده قامت میخواندت به عشرت
بشنو که ” پند پیران ” هیچت زیان ندارد
یکی از این استادان فلهای امروز که دیوان مجد همگر شاعر قرن هفتم را چاپ کرده ذیل واژهی ” آب ” در فرهنگ لغات آن دیوان به جای ” آبرو ، اعتبار ” نوشته است: (عنصری متشکل از اکسیژن و هیدروژن!)
یک ” عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ” در مقدمهی کلیله و دمنهی تدوین خود کشف کرده است که ژرژ پمپیدو و مارگارت تاچرکه به ترتیب منشی دوگل و چرچیل بودهاند همکار نصرالله منشی مترجم قرن پنجم کلیله و دمنه محسوب میشوند. ای کاش صبر میکرد تا کتاب را بعد از معرفی نمونهی روئین تن “مکتب ایرانی” آن به چاپ برساند که به تنهایی منشیگری دفتر دوگل و چرچیل این زمان را به عهده دارد.
* محسن صبا، اکتبر ۲۰۱۰