فروتن شاعران شعر دیگر رفت!

مجید فروتن - خورشیدی
مجید فروتن                              منصور خورشیدی

 ………………………………………………….برگرفته از: سایت آبی ناگهان

نوشته‌ی منصور خورشیدی

خبر فوری بود؛ «مجید فروتن جاودانه شد». مرگ هیچ شاعری را باور ندارم. آواز‌های رهایی این شاعر تا همیشه در ذهن و زبان ما حضور دارد. در سکوت این لحظه به خیال متوسل می‌شویم و آرام آرام شاعران دهه چهل را مرور می‌کنیم. در این حالت اشک روی گونه‌ها شکل شبنم روی برگ می‌درخشد! در گوشه‌ای از این جهان پهناور بسیار می‌آیند و می‌روند. اما آمدگان ما همه فروتن نمی‌شوند. که تن به تمنای دیگر غیر از شعر می‌دهند. در این شرایط سخت چگونه مرگ دیگر را باور کنیم، که مجید می‌گفت: «این صدای من است که می‌آید». تا هنوز منتظر مانده‌ایم که صاحب این صدا بیاید! اما رفت؟ پناه می‌بریم به کلمه و در تخیل خود دل به عصر آفتاب می‌سپاریم. تا جای جنون را پیدا کنیم! و سرشار از سپیده و باران شویم. درست زمانی که در تنهایی و سکوت پرسه می‌زنیم! ناگهان حس پرواز. پَر باز می‌کند و سرشت و سرنوشت ما را با مرگ پیوند می‌زند که:

اکنون زمان آرمیدن بر بال‌های یک دریاست.

اکنون دلم تپیدن فرداست.

می‌بینمش بر بال‌های سبز دو کبوتر دارد سپید

با هاله‌ای به رنگ چشمان.

می‌بینمش، گاهی بر آب و دستی بر آسمان

اکنون دلم تپیدن دریاست.

(مجید فروتن)

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در یادداشت‌های پراکنده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید