دکتر محمد مصدق کار دکتر اسماعیل میرمظفری
نوشته: مهشید امیرشاهی
پس از خواندن جلد نخست “سوداگری با تاریخ” منتظر ماندم جلد دوم آن، که نویسندۀ اثر آقای محمد امینی وعده اش را داده بود، منتشر شود تا به معرفی این کار پژوهشی در پایانش بپردازم. اما حوادثی – که مهمترینش افتراهای ناروا و ناجوانمردانهای است که اخیرا این پژوهشگر آماجش بوده – سبب شد که این مجمل را فعلاً بنویسم و مفصل را به بعد بگذارم.
هم عنوان این اثر و هم محتوایش مقصود از این پژوهش را روشن میکند: “سودا گری با تاریخ” نوشته شده است تا بستر بحث در بارۀ مصدق را لایروبی کند و علفهای هرز این مسیر را بیخ بر. هدف پژوهشگر پیراستن و پالودن تاریخ است از دروغهای ریز و درشتی که این و آن در بارۀ دکتر محمد مصدق و دوران نخست وزیریش بافتهاند و روایات مختلفش چون سکۀ قلب دست به دست میگردد و چون علوفۀ نیم جویده دهن به دهن نشخوار میشود.
جلد نخست این تحقیق تاریخی پاسخیست به نوشتهای با عنوان “آسیب شناسی یک شکست“. من مدتهاست از ژاژ خایی ادبی و ترفند بافی سیاسی رقم زن “آسیب شناسی یک شکست” ملول و خستهام و از آنجا که باقی ماندهی عمر کوتاهتر از آن است که به یاوه صرف شود، صادرات قلمی او را – به ویژه اگر توام با دراز نفسی باشد – نمیخوانم. اما پس از به پایان بردن “سوداگری با تاریخ” به این نتیجه رسیدم که از نویسندۀ “آسیب شناسی…” میبایست ممنون بود که مجموعهای از دروغ و دغل را در انبانۀ کتابش به هم بافته است و در اختیار پژوهشگری قرار داده تیزبین و شریف و شکیبا تا تک تک این بافتهها را – چه بید زده و چه تازه بافت – از صندوق به در آورد و در دیدرس همگان بر بند باد دهد!
این عمل را آقای امینی به بهترین وجه انجام داده است. لحن نوشتهی او یک لحظه از نزاکت و ادب دور نمیشود و این کار شکیبایی میطلبد زیرا آشفتهگوییهای نویسندهی “آسیب شناسی…” خواننده را مکرر از کوره به در میکند و به دشنامگویی میخواند. در مطرح کردن ناسزاهای مندرج در “آسیب شناسی…” پایه را غالبا بر حسن نیت نویسنده کتاب قرار میدهد که فقط نشانهی شرف اخلاقی پژوهشگر است زیرا دروغپردازیهای بی وقفه در آن نوشته بدون سوء نیت مشکل قابل تصور است. تیز بینی پژوهشگر نیز در سراسر “سوداگری با تاریخ” نمایان است زیرا از سنگی برنگردانده نمیگذرد و افترایی را بیجواب نمیگذارد.
آقای امینی پژوهشگریست صاحب نظر – در کار دقت و وسواس دارد، بر موضوع مورد تحقیق چیره است، با تامل و انصاف مسائل را بررسی میکند. کتاب رویهمرفته ساختاری دارد فرهنگنامهوار – فصلها شمارگر سخنان نادرستی ست که در باره مصدق رواج داده شده و مدخلها مضامین آن دروغپردازیهاست. به ویژه در بخشی که به شرح احوال دست اندرکاران خارجی کودتای ۲۸ مرداد اختصاص دارد ساختار فرهنگنامهای اثر هویداست. نثر کتاب متاثر از شیوه نگارش احمد کسرویست. (من همان اندازه که به آراء آن شادروان در بارهی مسائل شرعی و عرفی ارادت دارم از نظراتش در مورد قواعد صرفی و لغوی پرهیز میکنم.) در نتیجه “سوداگری با تاریخ” از ناهمواری زبانی خالی نیست، ولی بنیاد این اثر تحقیقی چنان محکم است که این ضعف خللی بر آن وارد نمیسازد.
پژوهشگر با استفاده از اسنادی که در دست دارد و عرضۀ روایتهای گوناگون و گاه متناقضی که در طول زمان برای به کرسی نشاندن لجن پراکنیها به بازار آمده است به جزئیات دروغبافی های تاریخی میپردازد و با ظرافت پیچ و تاب کلاف درهمشان را باز میکند و در نهایت حقیقت را، شسته و رفته، مقابل چشم خواننده مینشاند.
“سوداگری با تاریخ” خوشبختانه از اشارات روانشناسانه و انگیزهشناسانه بریست – اشاراتی که این اواخر در نوشتههای مدعیان کارهای تحقیقی به کرات به آنها بر خوردهایم. کتاب گرچه بر محور دروغزنیهای “آسیب شناسی…” تدوین شده است ولی اینجا و آنجا از دروغبافی دیگران نیز حکایاتی دارد که دانستنش مغتنم است. مضامین اکثر بهتانهایی که به مصدق زدهاند ثابت است و تکراری، و پایه و مایهاش همان تبلیغات سراسر کذب دوران نخست وزیری او که با ته بَزَکی به مخالفخوانان بعدی به ارث رسیده است.
کند و کاوی که پژوهشگر برای نگارش هر یک از بخشهای کتاب کرده چشم گیر است و تعداد جزئیات مهم و پرمعنایی که در هرکدام این بندها گنجانده پر شمار. منابعی که اطلاعات لازم برای این تحقیق از آنها استخراج شده نیز قابل ملاحظه است و گواهیست بر کار مداوم و زحمت بسیار – چون بخش عمدهای از آنها به صورت مقالات پراکنده در گوشه و کنار انتشار یافته و بیشک گردآوریشان دشوار و وقت گیر بوده است.
به تصور من “سوداگری با تاریخ” از این پس مکمل بیچون و چرای همۀ تحقیقاتی خواهد بود که در آینده در بارۀ این دوره از تاریخ ما و نقش و مقام محمد مصدق به عمل بیاید و از این رهگذر، به گمان من، آقای امینی تاریخنگاران و پژوهشگران فردا را از هم امروز وامدار خویش ساخته است.
شخص دیگری نیز، که من خیال میکنم، به گونهای به این محقق مدیون است، رقم زن کتاب “آسیب شناسی یک شکست” است – چه خود از این امر آگاه باشد و چه نه – زیرا بهتانهای نویسندۀ “آسیب شناسی…” به یکی از شریفترین دولتمردان این عصر و یکی از پاکترین فرزندان ایران، در دل خوانندۀ حقیقت جو احساس خصومتی میپرورد که به تحقیر و انزجار سرشته است، و فقط پاسخهای استوار و دشمنگداز محمد امینی به گفتههای دور از واقعیت اوست که این احساس را بدل به ضدیتی منطقی و اصولی میکند.
به ما گفتهاند و همه میدانیم که حقیقت نقطه مقابل دروغ است، اما درسی که محمد امینی با این کار پژوهشی ارزنده به ما میآموزد این است که حقیقت، بیدروغ بینقص است و دروغ، بیحقیقت ناقص. مقصودم از این حرف این است که “سوداگری با تاریخ” را بیتردید میتوان بدون مرور “آسیب پذیری یک شکست” خواند و از آن بهره به کمال برداشت ولی عکسش…؟ هیهات!
به هر حال و از این پس با اذعان صریح سازمان جاسوسی امریکا (سیا) به طراحی و اجرای نقشۀ کودتا (البته با همراهی همه جانبی سازمانهای جاسوسی و دولتی انگلستان) به منظور براندازی دولت دکتر محمد مصدق و تثبیت دیکتاتوری محمد رضا شاه، ناگزیر پویندگان راه “قیام ۲۸ مرداد” میبایست پی سپر راهی دیگر شوند و منتظر باشند تا روزیشان به جایی جز آن حواله گردد. اما نگران گذران زندگی نویسندۀ “آسیب شناسی…” و امثال او نباید بود چون تا زمانی که سوداگران تاریخ دکانی دارند نان جولاهان تاریخ، اگر در روغن نباشد، به تحقیق آجر نخواهد شد.
۲۳ اوت ۲۰۱۳