مجموعه شعر “روشنایی نمناک یک کبریت ” سروده شهرام پارسا مطلق در بر دارنده ۷۹ شعر که عمده شعرها کوتاهاند چاپ پخش سال ۹۰ ناشر : نگیما
نقد از: علی مسعود هزارجریبی :
تأثیرات برای شاعران به ویژه شاعران جوان روال چندان ناپذیرفتنی نیست تبادلها و اثرگذاریهای متنی بر ذهن و زبان حتا دیدگاههای شاعر در حدی قابل قبول خواهد بود تا در پروسه رشد و شکلگیری متنها شاعر به نقطهای از تشخص و ویژگی رسد یعنی دوره پس از تجربهآموزی و تاثیرات رهآوردی از تحول را به همراه داشته باشد .
برخی شعرهای این مجموعه تحت تاثیر محسوس شعر شاملو به لحاظ زبان و تکنیک و معنا و دیدگاه هست و مجموعه این دفتر از نظر نوعیت شعر سپید است بی آنکه منظرهای فراوانی از خلاقیت و ابداع و نوآوری را با توجه به ظرفیتهای زمانی شاعر مشاهدهگر باشیم.
کلی اندیشیها و کلیگرایی ها و زبان شعری آشنا به ذهن و نوع بیان کارکرده که سناش در رفتار شعر جوان و مدرن سپری شده است. به همین دلیل به نظر من شاعر در شعرهایی نسبتاً توفیق دارد که ریزنگری و جزییبینیهای بیشتری را بکار میبرد و یا به جای حروف و پافشاری روی معنا به تماشا و نگریستن گرایش مییابد.
بنابراین در گروه اول شعرهای متعددی را میتوان نمونه آورد:
شعرهای شماره ۱، ۵، ۶ ، ۱۱ ، ۱۴ ، ۱۵ و ۱۹
که نشانگر تأثیرات شاملویی و شعر سپیدی و کلیاندیشی و کلیبیانی و ترکیبات آشنا به ذهن و استفاده شده و کاهش ضریب خلاقیت و ابتکار و چندان گشوده ننمودن آفاقی از شعر جدید برای مخاطب پیجوی و نوخواه که به راحتی به اقناع نمیرسد.
در گروه دوم نیز قطعاتی را میتوان عنوانِ مثال کرد:
الف ) پارههای قابل اعتنا
کلاغهای آفریقا / با کبوتران بام من برادرند شعر شماره ۳
راستی / نامم را / پشت چندین چهارشنبه / به خاطر میآوری ؟ شعر شماره ۷
خورشید را / به سایهاش / سنجاق میکرد شعر شماره ۹
ب ) ترکیبات قابل اعتنا :
مغرب چشمان ( شعر ۱۳)
چکههای فاصله ( شعر ۱۳)
خودکشی قطرهها ( شعر ۴۱ )
ج ) قطعات قابل اعتنا :
شعر شماره ۸ ( به لحاظ طنزی دردناک و قابل تأمل در نگاه به لایههای زیرین متن )
شعر شماره ۱۲ ( به لحاظ تصویری و زمینه زبانی نسبتاً نو )
شعر شماره ۳۷ ( بیانی از ناگهان وجه معنایی )
شعر شماره ۴۲ ( نگاه ریزی از تصویر و بیان حسی و تشکل متنی )
شعر شماره ۵۳ ( در تعبیری ساده میتواند زیبا باشد همین )
شعر شماره ۵۴ ( میتواند آغازهی تحولی باشد در فضاسازی متنهای شاعر )
شعر شماره ۵۷ ( به لحاظ اندیشه نسبی متفاوت )
شعر شماره ۴ از فصل سرودی در ستایش تو
* ای کاش شاعر رویکرد جدیتر و ژرف ساختیتری به اسطوره در شعر داشت .
پیشنهاد به آقای شهرام پارسا مطلق با توجه به تجربههای نسبی و توانهای بالقوه که در ساخت و سرایش شعری دارند ضرورت دارد که به تدریج در زاویه نگاه و دیدمانی خود نسبت به ساخت شعر و لایههای پیچیده متن و تا رسیدن به سویههای مدرنیت و ویژگیهای متن اهتمام بیشتر ورزد .
البته این امر برای شاعر ممکن است .
نام کتاب ” روشنایی نمناک یک کبریت ” قابل تأمل است، ای کاش آخرین سطر کتاب نیز همین نام میآمد نه ” روشنایی کبریتی نمناک “.
One Response to ای نور منتظر