بخش یکم
دکتر هوشنگ کاووسی درگذشت
دکتر هوشنگ کاووسی منقد، تحلیلگر، ناشر مجلات و کتابهای سینمائی و یکی از بنیانگذاران “نقد ساختاری” و “نقد تحلیلی” در سینمای ایران در ۹۱ سالگی در منزلش در تهران درگذشت.
هوشنگ كاووسی در سال ۱۳۲۵ برای تحصیل در رشته حقوق و علوم سیاسی به فرانسه رفت. در فرانسه به دلیل علاقه به سینما رشته حقوق را رها کرد و با راهنمایی یکی از دوستاناش وارد رشته فیلمسازی شد و ادامه تحصیلات خود را در مدرسه عالی آموزش سینماتوگرافی ایدک از سر گرفت. پس از سه سال تحصیل در رشته تهیهکنندگی و فیلمسازی فارغالتحصیل شد. وی سپس وارد دانشکده ادبیات سوربن شد و در مقطع دکترای رشته فیلمولوژی به تحصیل پرداخت. رشتهای که به گفته کاووسی ربطی به تکنیک سینما نداشت بلکه درباره جامعهشناسی سینما بود. وی زمان تحصیل در فرانسه برنامه زبان فارسی را در رادیو پاریس بنیان نهاد. پس از بازگشت به ایران فعالیت سینمایی را با کارگردانی ناتمام فیلم ماجرای زندگی در سال ۱۳۳۳ آغاز کرد. او علاوه بر ساخت چند مستند سه فیلم سینمائی بنامهای ماجرای زندگی (۱۳۳۴، ناتمام)، هفده روز به اعدام (۱۳۳۵)، وقتی که آفتاب غروب میکند (۱۳۳۸، ناتمام)، خانه کنار دریا (۱۳۴۸) را کارگردانی کرد. چندین فیلمنامه نوشت و در چند فیلم هم بازی کرد.
کاووسی برای اصلاح وضعیت موجود و آگاهی بخشیدن به مخاطبان سینما، به مطبوعات روی آورد و نقدنویسی و تحلیل فیلم را که از میانههای دهه ۱۳۳۰ و پس از بازگشت به ایران آغاز کرده بود، در کنار فعالیتهای فیلمسازی ادامه میداد.
هوشنگ کاووسی عقیده داشت برای اینکه فیلم خوب در سینمای ایران ساخته شود، باید اول تماشاگر ایرانی را با فرهنگ سینما آشنا کرد و ذائقه او را تغییر داد. برای رسیدن به این منظور، او افزون بر نوشتن مقالات انتقادی و تفسیری، نخستین کلوب سینمایی ایران را با نام “سینه کلوب ایران” پايه گذاری كرد. او در آنجا هر یکشنبه بهترین آثار جامانده در انبارهای سینما را نمایش میداد. پیش از نمایش فیلم تفسیری در مورد فیلم ارائه میداد و پس از نمایش هم درباره فیلم گفتوگو میكرد. نشستهای سینه کلوب به طور مرتب با تفسیر و بحث برگزار میشد و از نوجوانانی که حضور پیوسته در این نشستها داشتند و بعدها نامها بزرگی شدند، میتوان به بهرام بیضایی، هژیر داریوش، بهرام ریپور، پرویز دوایی و پرویز نوری اشاره کرد.
ابتدای دهه ۱۳۳۰ آغاز نقدنویسی و انتشار مجلات تخصصی سینما در ایران بود. منتقدانی چون هوشنگ کاووسی، فرخ غفاری و هژیر داریوش پیشگامان نقدنویسی در این دوره بودند. در این میان هوشنگ کاووسی که بهتازگی به ایران بازگشته بود در اندک زمانی پرچم جریان مبارزه با سینمای فارسی را به دست گرفت. او با لحنی تند و پرخاشگر همه عناصر سینمای فارسی از فیلمنامه و کارگردانی تا بازیگری را به باد انتقاد گرفت و ارزش سینمایی و هنری آنها را زیر سوال برد. و در همين ايام بود كه او اصطلاح ” فيلمفارسی” را برای نامگذاری فيلمهای مبتذل و سطحی ايرانی، ابداع كرد. اصطلاحی كه تا زمان حاضر نيز استفاده میشود.
کاووسی برای پافشاری بر ماهیت خاص این واژه و تحمیل معنای مورد نظرش، آن را به شکل سرهم مینوشت. او با چسباندن واژه “فیلم” به واژه “فارسی” و خلق واژه ابداعی “فیلمفارسی”، به سینمایی اشاره میکرد که به زعم او نه فیلم بود و نه فارسی بلکه ملغمهای از این دو بود.
کاووسی جریان سینمایی را که از اواخر دهه ۱۳۴۰ آغاز شد و به “موج نوی سینمای ایران” معروف شد، نیز رد كرد و به رسمیت نشناخت. به عقیده او در سینمای ایران موج کهنهای نبوده که بعد از آن موج نو ایجاد شود. او در همان زمان منتقد فیلم قیصر بود و عقیده داشت آنچه به نام موج نوی سینمای ایران مطرح شده با جریانی که فرانسوا تروفو و دوستاناش در فرانسه به راه انداختند فرق دارد.
سینهکلوب ایران در آبان ۱۳۳۸ نخستین فستیوال بینالمللی فیلم را در ایران برگزار کرد. این جشنواره که در سینما نیاگارا (سینما جمهوری کنونی) برگزار گردید، راهگشای جشنوارههای بعدی سینمایی از جمله جشنواره جهانی فیلم تهران شد که توسط وزارت فرهنگ و هنر برگزار میشد. کار سینه کلوب ایران پس از برگزاری دوره نخست جشنواره فیلم، بر اثر دخالتهای مکرر ساواک به تعطیلی انجامید.
نامه زيبای ناصر ملكمطيعی به مناسبت تولد نود سالگیی هوشنگ كاووسی
از: فیس بوک محسن خیمه دوز
دكتر كاووسی عزيزم!
بيماری مهلت نداد كه در بزرگداشت بزرگ مرد سينمايی ديروز و امروز و فردا و شادمانی اهالی سينما سهمی داشته باشم، چه زود گذشت، چه دير شد. با همه گذشت سالها و فراموشی و سن و سال، به ياد میآورم جوان برومند و تحصيلكرده مدرسه ايديك فرانسه و منتقد و نويسنده توانا و بسيار صادق و دلسوز را. افسوس كه پای در ميدانی گذاشتی كه راهی به رستگاری نداشت ما هم سرگردان اين راه ناهموار و ناكجاآباد بوديم و به حال روز شما آگاه.
همه تازهكار و بیتجربه عاشقانه و با چنتهای خالی و با دنيايی آرزو، چهها كشيديم بماند و شما اين واژه خانه خراب كن فيلمفارسی را ساخته و پرداخته كرديد و اين يادگار شماست، میدانم مقصود شما اين بود كه اين جماعت، هولهولكی و با ندانمكاری فيلمفارسی میسازند، و بسيار صادقانه بود، اما مقصود، نفع كار نبود چون شما هم گرفتار شده بوديد، اما به حكم دانش بالاتر و آشنايی به سينمايی كه خودتان آن را نجات دادهايد، رفتيد و انتقادها و نوشتهها را در راه تربيت شاگردان سينما صرف كرديد. چقدر دلم میخواست میآمدم و چهره دوست داشتنیات را میديدم كه در اين سن و سال به لطف خداوند و زندگی صادقانهات شاداب و سر زنده هستی… شكر و سپاس خداوند را.
از اين سموم كه بر طرف اين چمن بگذشت
عجب كه بوی گلی هست و رنگ نسترنی
سينما، سينماست. معجون هفت رنگ و هزار دروغ عوام فريبانه، اما میتوان حقايقی را هم در آن ميان پيدا كرد. اهالی سينما را مقصر ندانيم، شوق و شور برای كار خوب، نهايت آرزو و آمال سينماگران گذشته بوده، اما و هزار اما كه امروز قابل قبول نيست. سخن كوتاه كه امروز، روز كاووسی عزيز است و در دقيقه نود هستيم. هنوز فرصتهای زيادي هست تا كارمان به پنالتی برسد. سالروزت مبارك و بر همه سينماگران راستين تهنيت.
من بازيگر اولين فيلم شما “هفده روز به اعدام” بودهام و امروز باقیمانده نسل گذشته يكی و دو نفر بيشتر نيستيم، اما يك قافله از لطف و محبت مردم پشت سر ماست. حق شناسيم و افتخار میكنيم. امروز هم مثل گذشته در رفتار و كردار خود دقت و مواظبت كافی خواهيم كرد، چرا كه يك منتقد بزرگ و آگاه و هوشيار و گوش به زنگ، قلم در آستين دارد.
سينما، سينمای اوست.
**
ناصر ملكمطيعي
مجله فیلم (۴۵۶) ویژه نوروز منشر شد
چهارصد و پنجاه و ششمین شماره مجله فیلم ویژه نوروز ۱۳۹۲ با طرح روی جلد آن از شهاب حسینی و نگار جواهریان انتشار یافت. در این شماره مطالب متنوعی از سینمای ایران و جهان و مقالاتی از پرویز دوایی، بهروز تورانی، کیومرث پوراحمد، رضا کیانیان، سروش صحت، محمد شهرزاد، پرویز نوری، مصطفی جلالیفخر، علیرضا معتمدی و رضا کاظمی به چشم میخورد.
علاوه بر نگاهی به کارنامه و فعالیتهای بیست چهرهی سینمایی مطرح ایران در سال و مروری بر چهارده فیلم سینمایی مهم سال گذسته به قلم چهارده منتقد سینما مانند آرگو (بن افلک)، استاد (پل تامس اندرسن)، اسکای فال (سام مندس)، بینوایان (تام هوپر)، جنگ ناپیدا (کربای دیک)، جنگوی زنجیرگسسته (کوئنتین تارانتینو)، زندگی پای (آنگ لی)، سی دقیقه پس از نیمهشب (کاترین بیگلو)، عشق (میشاییل هانکه)، قلمرو طلوع ماه (وس اندرسن)، کازموپولیس (دیوید کراننبرگ)، کلبهای در جنگل (درو گدارد)، مسابقههای هانگر (گری راس)، هولی موتورز (لئو کاراکس) و نگاهی به چند انیمیشن مطرح سال و نقد ها و گفتگوهای زیادی در باره سینمای ایران و جهان زینت بخش این شماره مجله فیلم میباشد.
نمایش “سنگ صبور” در کتابخانه کارمایکل
فیلم زیبای “عتیق رحیمی” نویسنده و فیلمساز متبحر افغانی بنام “سنگ صبور” با بازی حیرت انگیز “گلشیفته فراهانی” در یکشنبه ۷ آوریل ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر در کتابخانه کارمایکل بنمایش در خواهد آمد. سنگ صبور داستان زن جوان افغانی است که شوهر پیرش در جنگ مصدوم شده و در حالت کما در منزل بسر میبرد. زن افغان که نقشاش را گلشیفته فراهانی بازی میکند در طول فیلم با صحبتی یکطرفه با شوهر بیهوش به گذشته و حال پررنجش میپردازد و از آن میان تماشاگر فیلم را به سفری دردناک در فرهنگ و وضعیت اجتماعی شهروندان زن افغان میبرد. این فیلم را شاید بتوان سندی معتبر بر توانائی بازیگری گلشیفته فراهانی بحساب آورد. فیلم به زبان فارسی با لحجه افغانی است و با زیر نویس انگلیسی. دیدن این فیلم زیبا را به تمامی دوستداران سینمای ناب توصیه مینمائیم.
معرفی تعدادی از فیلمهای جدید در ماه آوریل
Andre Gregory: Before And After Dinner
https://www.youtube.com/watch?v=3wBvlVV0uAU
مستندی است درباره یکی از معروفترین و اثرگذارترین کارگردانهای تاتر و سینما و نمایشهای برادوی در امریکا و جهان. بررسی زندگی و کار “آندره ویلیام گریگوری” کارگردان، نمایشنامهنویس و هنرپیشه معروف تاتر آمریکا خالق آثاری چون “آلیس در سرزمین عجایب” و “پروژه منهتن” و “شب دیر ما”. “آندره گریگوری” از پدر مادری یهودی آمریکائی در پاریس بدنیا آمد و در آمریکا بزرگ شد. در هاروارد تحصیل کرد و در ده شصت و با چند کار تاتر اونگارد شناخته شد و پس از برگردان کتاب “آلیس در سرزمین عجایب” به نمایشنامه و اجرای آن در روی صحنه به شهرتی جهانی رسید. کارگردان معروف فرانسه “لوئی مال” فیلمی در باره “آندره گریگوری در سال 1981 درست کرده است بنام “شام من با آندره” که بسیار مورد توجه نقادان و سینماگران دنیا قرار گرفت. فیلم حاضر “آندره گریگوری: قبل و بعد از شام” مروری است بر ساختن آن فیلم و زندگی آندره گریگوری که توسط “سیندی کلاین” همسر “گریگوری” ساخته شده است. “آندره گریگوری: قبل و بعد از شام” یک پرترهی زیبا و با ارزش از زندگی هنرمندی مدرن و در اصطلاح “رنسانس من” میباشد.
http://www.youtube.com/watch?v=7TwhWsR-LUc
فیلمی است از ژانر فیلمهای ترسناک (Horror Movies) ساخته “منز مارلیند و “بورن استاین” با بازی “جولین مور” و “جاناتن ریز میر”. دکتری روانشناس که بتازگی شوهرش را از دست داده است با سست شدن اعتقادش به خدا و بیشتر جذب علم شدن به مداوای مریضی میپردازد که به ظاهر دارای شخصیتی چندگانه است. پس از نزدیک شدن به این مریض (ادم)که توسط پدرش به او معرفی شده است دکتر در جریان ارتکاب قتلهائی که توسط “ادم” انجام گرفته است قرار میگیرد و نهایتا به نیروی ماورائ طبیعه او که اورا به هیبت شیطان در میآورد پی میبرد.
http://www.youtube.com/watch?v=UELonDEqAMw
جیم گرانت (رابرت ردفورد) یک وکیل تسخیری دادگاههای آلبانی در ایالت نیویورک است که با تنها دخترش و به صورت مجرد زندگی آرامی را میگذراند. او با جوان گزارشگر و ژورنالیستی بنام “بن شپارد” (شیالا بئوف) آشنا میشود که این جوان با پیگیری و کشف گذشته “جیم” از هویت اصلی او که یک فعال و معترض ضد جنگ در دهه ۷۰ بود پرده برمیدارد و میفهمد که او به اتهام قتل تحت تعقیب پلیس بوده و هنوز اف بی آی در تعقیب اوست. جیم ناچار دوباره مجبور به اختفا و فرار میشود و در صدد پاک کردن نام خود از لیست تحت تعقیب اف بی آی بر میآید و این حوادث داستان این فیلم اکشن – جنائی را رقم میزند. رابرت ردفورد ۷۶ ساله علاوه بر بازی در این فیلم کارگردانی آنرا هم بعهده دارد. در این فیلم هنرپیشگان معروفی چون “نیک نولتی”، سوزان سرندن”، استانلی توچی”، “جولی کریستی”، :ریس کوپر”، “ریچارد چنکینز” و “سام الیوت” نیز بازی دارند.
Free Angela And All Political Prisoners
https://www.youtube.com/watch?v=Qh49nbTq268
زندگی انجلا دیویس دختر جوان سیاه پوست آمریکائی که در دهه 1960 برای مبارزات آزادیخواهانه و ضد جنگ و تبعیض نژادی تبدیل به یکی از معروفترین و مطرحترین چهرههای سیاسی آن دوران شده بود، دستمایه فیلمی است مستند بنام “آنجلا و زندانیان سیاسی را آزاد کنید”. انجلا دیویس دهه ۶۰ را با تحصیل در دانشگاه براندیس آغاز کرد و بعد از فارغ التحصیلی دو سال را در دانشگاه فرانکفورت گذراند (به جهت علاقه به مکتب فرانکفورت). دیویس استادیار دپارتمان فلسفه دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس در ۱۹۶۹ بود. او این دانشگاه را به دلیل موقعیت شهری آن انتخاب کرد. دیویس همچنین به عنوان یک فعال و فمینیست رادیکال شناخته میشود. او به اتحادیه دانشجویان سیاه پوست دانشگاه کالیفرنیا، کمیته هماهنگی دانشجویان غیرخشن SNCC و حزب پلنگ سیاه پیوست. و در ادامه فعالیت خود به سبب علاقه به سوسیالیسم و کمونیسم به حزب کمونیست پیوست و تا سال ۱۹۹۱ عضو این حزب بود. عضویت در حزب مخالفت دولت را در پی داشت و ممنوعیت تدریس در دانشگاه برای او از سوی آف. بی. ای درخواست شد. ریگان، فرماندار سابق کالیفرنیا، اعلام کرد که آنجلا دیویس هرگز نباید برای تدریس به دانشگاه کالیفرنیا برگردد. ولی به حکم قاضی دوباره به دانشگاه برگشت، چون عضویت در حزب کمونیست دلیلی برای اخراج نمیباشد. اما دوباره به دلیل «نطق
آتشین» اخراج شد.
انجلا دیویس در گذشته و حال
دیویس به دلیل اتهاماتی چون توطئه، قتل و آدم ربایی در سال ۱۹۷۰ به زندان افتاد. همچنین سلاحی که برای تیراندازی مورد استفاده قرار گرفت، به او تعلق داشت. یک کمپین بین المللی و داخلی تحت عنوانFree Angle Davis طی ۱۶ ماه حبس او شکل گرفت و تا زمان آزادی وی، یعنی در سال ۱۹۷۲ فعال بود. تجربه زندان او را به این نتیجه رساند که تا علیه وضعیت زندان در آمریکا مبارزه کند. او همچنین برای فهم بهتر عملکرد سوسیالیسم به کوبا سفر کرد. در دیدگاه او، مردم کوبا در استثمار زندگی نمیکردند و زندگی در آنجا طبیعی به نظر میرسد. او در بعد بازگشت از کوبا به این نتیجه رسید که تحت حاکمیت کمونیسم میتوان علیه نژادپرستی به موفقیت دست یافت. گرایشات چپ او تحت تاثیر فهم تنشهای نژادی در آمریکا بود. در سال ۱۹۷۹، دیویس به اتحاد جماهیر شوروی رفت، او جایزه صلح لنین را دریافت کرده و به عنوان استاد افتخاری دانشگاه دولتی مسکو معرفی شد.
صحنه ای از مبارزات مردم و فعالین سیاسی برای آزادی انجلا دیویس
از ۱۹۸۰-۱۹۸۴، دیویس برای معاونت حزب کونیست با گاس هال، رهبر قدیمی حزب، رقابت کرد، با این فرض که حزب کمونیست از حمایت مردم آمریکا برخوردار نیست و حمایت رادیکالها از حزب را درخواست کرد. او از حزب در سال ۱۹۹۱ کناره گیری کرد، چون از کودتای ۱۹۹۱ در روسیه حمایت کرد و این مسئله با حمایت حزب از سیستم کمونیستی موافق نبود. بعد از کناره گیری از حزب، نهادی با عنوان کمیتههای دمکراسی و سوسیالیسم ایجاد کرد. او استاد مطالعات زنان و تاریخ دانشگاه کالیفرنیا از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ بود (بازنشسته شد) و اکنون استاد برجسته دانشگاه امریتا Emerita است. دیویس همچنین طی ۵۰ سال اخیر در ۵۰ ایالت آمریکا و در افریقا، اروپا، کارائیب و اتحاد جماهیر شوروی سخنرانی کرده است. مستند ۱۰۱ دقیقهای Free Angela توسط فیلمساز زن سیاهپوست و فعال ضد اعدام و زندان “شولا لینچ” ساخته شده است.
https://www.youtube.com/watch?v=OpazwrV2YA0
“جوزف کوزنسکی” خالق “تورن لگسی” در ساخت فیلمهای علمی-تخیلی قدمی بزرگتر به پیش میگذارد و یک اکشن علمی-تخیلی بنام “ابویلیون” یا (مرمت کردن) را بروی صحنه میبرد. داستان در آینده میگذرد زمانی که سالیان سال است از نبرد زمینیان با موجودات فضائی میگذرد و بشر با اینکه در جنگ مغلوب نشده ولی تقریبا از نظر کمیت رو به انقراض است. “هنرپیشه پولساز هالیوود در دهه ۹۰ “تام کروز” در نقش “جک هاپر” مامور ترمیم و تعمیر سفینههای جنگی از کار افتاده است برای مقابله با بازماندگان حمله به زمین و در این میان با گروهی از آدمیان که بصورت مخفی در ارتشی آزادیبخش بسر میبرند آشنا میشود. “مورگن فریمن” نقش رهبر این گروه را بازی میکند.