بخش نخست
بهترین های اسکار، سینمای مستقل (IFC) و بفتا (اسکار انگلستان)
همه ساله سه رویداد مهم سینمائی، اسکار و اسپریت (Spirit Awards) یا بهترینهای سینمای مستقل و بفتا BEFTA(اسکار انگلستان) تقربیا باهم و در یکزمان به اجرا در میآیند. مراسم بفتا در لندن دو هفته قبل از اسکار و بهترینهای سینمای مستقل درست شب قبل از اسکار در فاصله 15 مایلی مراسم اسکار و مراسم اسکار هم که در 24 فوریه در لس انجلس اجرا شد و با اینکه تقریبا لیست فیلمهای انتخابی در آنها تقریبا مشابه بود ولی انتخاب شوندگان در پارهای از رشتهها باهم بسیار فرق میکردند.
پوستر ۹ فیلم منتخب اسکار
اسکار با تمام زرق و برقهایش و نمایش آخرین طرحهای لباس برای خانمها هم در یکشنبه ۲۴ فوریه در لسآنجلس به اجرا گذاشته شد و اینبار برای اولین بار “ست مک فارلن” شومن، خواننده و هنرپیشه کارگردان و تهیه کننده فیلمهای تلوزیونی اجرای آنرا بعهده داشت که کارش مورد تائید بسیاری قرار گرفت. “زندگی پای” بزرگترین برنده با ۴ اسکار بود و بعد از آن “آرگو” با ۳ اسکار در مقام دوم قرار گرفت. جوایز اسکار به ترتیب زیر به بهترینهای انتخابی هالیوود تعلق گرفت:
“بن افلک” کارگردان بهمراه گرنت هلسف و جرج کلونی تهیه کنندگان “آرگو” فیلم منتخب “بفتا” و اسکار بهترین فیلم: “آرگو” / بهترین کارگردان: “انگ لی” برای زندگی پای Life of Pi/
بهترین هنرپیشه زن نقش اول: جنیفر لارنس برای “دفتر خاطرات نقرهای Silver Lining Play Book” / بهترین هنرپیشه مرد نقش اول: “دانیل دی لوئیس” برای “لینکلن” / بهترین هنرپیشه زن نقش مکمل: “ان هاتاوی” برای “بینوایان” / بهترین هنرپیشه مرد نقش مکمل: “کریستف والتز” برای “جانگوی آزاد شده” / بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان: “عشق” از میشل هانکه / بهترین انیمشن: شجاع Brave) (/ بهترین فیلم مستند:” بدنبال شوگرمن” /
بهترین فیلمنامه: کوئینتین تارانتینو برای “جانگوی آزاد شده” / بهترین سناریو: آرگو / بهترین موزیک متن: زندگی پای Life of Pi/ بهترین خواننده: “آدل” برای “اسکای فال” / بهترین فیلمبرداری و جلوه های ویژه: زندگی پایLife of Pi
/ و بهترین تدوین : ” آرگو “
شاید بتوان گفت که بزرگترین واقعه اسکار امسال شرکت میشل اوباما از طریق ماهواره از کاخ سفید در مراسم بود برای معرفی بهترین فیلم “آرگو”. واقعه دیگر رکورد بردن اسکار سوم دانیل دی لوئیس برای بازی نقش اول مرد بود. قبلا هنرپیشگانی مانند ارنست بورگناین، اسپنسر تریسی، و,والتر برنان ۳ و یا ۴ اسکار برده بودند ولی نه برای نقش اول و دانیل دی لوئیس توانست خود را به رکورد مریل استریپ برای بردن ۳ اسکار نقش اول برساند. و شگفتی آخر برنده شدن “آرگو” بعنوان بهترین فیلم در حالی که کارگردان آن اصلأ
جزو کاندید ها نبود.
نمائی از برندگان “اسپریت آواردز”
در مراسم اسپریت آوارد (بهترینهای سینمای مستقل) که عمده فیلمهای کم هزینه مورد توجه هستند و جائی برای فیلمهای اسپیلبرگ و هالیوودی پرهزینه نیست توجهها به فیلمهائی مانند “برنی”، “موجودات حیات وحش جنوبBeast of the Southern Wild”، ” دفتر خاطرات نقرهای Silver Lining Play Book ” و “جلسه Session” بود که از آن میان Silver Lining Play Book و کارگردانش “دیوید او راسل” برنده جایزه اول شدند و جنیفر لارنس هم برای بازی در همین فیلم برنده جایزه اول هنرپیشه زن شد. در اسپیریت آواردز “جان هاوکز” برای بازی در Sessions برنده بهترین بازیگر مرد شد و “هلن هانت” هم برای همین فیلم برنده جایزه مکمل زن شد. جایزه مکمل مرد به “ماتیو مکانهی ” برای بازی در “مایک جادوئی Magic Mike ” رسید.
دانیل دی لوئیس، جنیفر لارنس، ان هاتاوی و کریستف والتز برندگان اسکار امسال
در انگلستان هم تقریبا تمامی منتخبین مانند اسکار بود و همه توجه ها به “آرگو” ساخته خوب “بن افلک” تمایل پیدا کرد و این فیلم و کارگردانش فاتح از آن بیرون آمدند. “دانیل دی لوئیس” برنده بهترین بازیگر مرد برای لینکلن و “امانوئل ریوا” بهترین جایزه زن را برای “عشق” اثر ارزنده “میشل هانکه” اتریشی را تصاحب کردند.
جدیدترین فیلم جیمز باند، به نام “اسکای فال” و “سام مندس” کارگردان آن نیز جایزه بهترین فیلم بریتانیایی را از آن خود کرد. این نخستین فیلم از مجموعه جیمزباند است که جایزه بهترین فیلم را از بفتا میگیرد. و باز مانند اسکار “ان هاتاوی”، بازیگر فیلم بینوایان جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت و “کریستوفر والتز” برای فیلم “جانگوی آزاد شده” جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد و کوئینتین تارانتینو، نویسنده و کارگردان این فیلم، جایزه بهترین فیلمنامه اوریجینال (غیر اقتباسی) را گرفت.
*
در ماه های گذشته به معرفی، نقد و بررسی چند فیلم مطرح روز که از برگزیدگان اسکار میباشند پرداخته ایم و در این شماره به معرفی “لینکلن” اثر استیون اسپیلبرگ میپردازیم.
لینکلن Lincoln
ظاهرا قبل از مراسم اسکار امسال همه وزنه ها و توجه ها بسمت “لینکلن” آخرین ساخته اسپیلبرگ متمایل بود ولی نتایج طور دیگری از آب درامد. هالیوود با انتخاب ۹ فیلم برتر ولی ۵ کارگردان، خود بخود ۴ کارگردان را از گردونه رقابت خارج کرد که با کمال تعجب “بن افلک” یکی از آنها بود. در عوض اسپیلبرگ برای لینکلن، انگ لی برای “زندگی پای”، میشل هانکه برای “عشق”، بن زیت لین برای “جانوران حیات وحش جنوب” و دیوید راسل برای “دفتر خاطرات نقره ای” بعنوان بهترین کارگردانها معرفی شدند و برخلاف انتظار عمومی اسکار به “انگ لی” برای “زندگی پای” رسید
استیون اسپیلبرگ در این تازهترین ساخته خود ماههای آخر زندگی آبراهام لینکلن، رئیس جمهور مشهور و محبوب آمریکایی را دستمایه کارش قرار داده است. از سویی آمریکا درگیر جنگ داخلی است و از سوی دیگر لینکلن برای منع قانون بردهداری تلاش میکند. در کنار همه این مشکلات، این شانزدهمین رئیس جمهوری ایالات متحده مجبور است با کنگره و حزب رقیب و حتی برخی از اعضای کابینه خود نیز برای پیش بردن برنامههایش بجنگد و حتی برای گرفتن رای موافق دست به کارهای غیرقانونی مانند رشوه به اعضای کنگره برآید. اسپیلبرگ در لینکلن تصویری سینمایی از نبرد آبراهام لینکلن در راستای غیر قانونی کردن برده داری ارائه داده است.
“لینکلن” بر اساس کتاب “تیم رقبا” نوشته “دوریس کیرنز گودوین”، تاریخدان و زندگینامهنویس آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر ساخته شده است. کتاب نخستینبار در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شد. بگفته خود اسپیلبرگ از زمان چاپ این کتاب او همواره در فکر ساختن فیلمی از روی آن بوده است.
در سال ۲۰۰۱ سرانجام مذاکرات به نتیجه رسید و کمپانی فیلمسازی دریموورکز که متعلق به خود اسپیلبرگ است موفق شد که حقوق سینمایی کتاب را پیش از انتشار آن خریداری کند. فیلمنامه فیلم نخست به جان لوگان، فیلمنامهنویس موفق و شناختهشده آمریکایی که این روزها فیلم «اسکایفال» بر اساس فیلمنامهای از او بر روی پرده است سپرده شد. پس از آن “پل وب” برای بازنویسی فیلمنامه استخدام شد و نهایتأ به عهده تونی کوشنر، نمایشنامهنویس سرشناس آمریکایی که اسپیلبرگ پیشتر با او در فیلم “مونیخ” همکاری کرده بود گذاشته شد. با تکمیل فیلمنامه سرانجام فیلمبرداری فیلم در سال ۲۰۱۱ آغاز شد.
نخست قرار بود لیام نیسون، بازیگری که پیشتر در فیلم «فهرست شیندلر» با اسپیلبرگ همکاری کرده بود نقش لینکلن را در این فیلم بازی کند اما با عقب افتادن تولید فیلم نیسون از پروژه کناره گرفت و دانیل دی لوئیس، بازیگر برنده دو جایزه اسکار جایگزین او شد.
در کنار دیلوئیس، سالی فیلد، تامی لیجونز و جوزف گوردون لویت دیگر بازیگران فیلم هستند.
استیون اسپیلبرگ با این آخرین ساختهاش نیز توانسته که بار دیگر منتقدان را راضی کند و نظر مثبت آنان را به فیلماش جلب کند.
مجله تایم از همزمانی اکران لینکلن اسپیلبرگ و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا استفاده کرده و روی جلد شماره نوامبرش را به عکسی از دنیل دی لوئیس در نقش آبراهام لینکلن اختصاص داده. به گزارش کافه سینما روی این عکس با اشاره به انتخابات آمریکا نوشته شده “لینکلن چه خواهد کرد؟ ” همچنین این مجله گفت و گوهایی از استیون اسپیلبرگ ( کارگردان فیلم لینکلن) و دنیل دی لوئیس را منتشر کرده است. در فرهنگ رسانهای، حضور افراد و فیلمها روی جلد ماهنامه مهم و پرتیراژی چون تایم، معنائی خاص دارد. و در جهت
اهمیت بخشیدن به پدیدههاست.
دانیل دی-لوئیس، بازیگر توانایی که تاکنون دو بار برنده جایزه اسکار شده، لینکلن را در قالب سیاستمداری بانفوذ، کاریزماتیک، سخنور، مصمم و زبردست و دوستداشتنی به تصویر میکشد که محبوبیت خود را با تلاش در جهت به دست آوردن آرای کافی برای تایید شدن اصلاحیه سیزدهم در مجلس نمایندگان امریکا به خطر میاندازد. این رویداد مهم در ماه های آخر سال ۱۸۶۵ رخ داد و اصلاحیه سیزدهم همان بندی بود که بردهداری را غیر قانونی میکرد. دی-لوئیس ایرلندی/انگلیسی در نقش لینکلن با گویشی که با صدای واقعی خود دی-لوئیس فرسنگها فاصله دارد تلاش زیادی برای نزدیک شدن به آهنگ صدای تاریخی لینکلن کرده است که به گفته اسپیلبرگ اگر چنین نمیبود، مورخین بیدرنگ لبه تند انتقادها را متوجه آن میکردند.
این فیلم نگاهی محوری و درونی به پروسه خشک قانونگذاری در آمریکا دارد، و بر این واقعیت تاکید دارد که چگونه اصرار لینکلن بر اصلاحیه قانون ضد بردهداری در تقابل با پایان جنگهای داخلی است و اساس جنگ نه مسئله بردهداری بلکه مسائل مهم دیگری است که ساختار آتی سیستم سرمایهداری آمریکا را برآن استوار میسازد. تحقیق و بررسی در راستای قانونگذاری در حالی در این فیلم مطرح میشود که قانونگذاران در امریکای امروز غالبا به خاطر به توافق نرسیدن و طولانی شدن پروسه وضع قوانین،مدام مورد انتقاد قرار میگیرند.
علاوه بر شخصیت خود لینکلن، فیلم بر اهمیت وزیر امور خارجه آن زمان ایالات متحده، ویلیام سووارد با بازی دیوید استراترن، و نیز نماینده لیبرال کنگره، تادئوس استیونس با بازی تامی لی جونز، تاکید میکند. نقش آفرینی جونز آنچنان محکم برآورد شده است که او را یک بار دیگر کاندید اسکار برای نقش مکمل میکند.
در انحرافی دیگر از کتب تاریخی، سالی فیلد بازیگر و تونی کوشنر فیلمنامه نویس تصویری سمپاتیک از همسر لینکلن در قالب زنی مقتدر و حامی ارائه میدهند. در گذشته غالبا از همسر لینکلن به عنوان زنی یاد میشده است که همانقدر درگیر مشکلات روحی احتمالی بوده که فردی وفادار به سیاستهای همسرش.
از نظر تاریخی آبراهام لینکلن از آن دسته شخصیتهایی است که هیچگاه کهنه نمیشوند. طبق آمار، در طول تاریخ بیش از ۳۰۰ فیلم سینمایی، مجموعه و فیلم تلویزیونی ساخته شده که کاراکتر آبراهام لینکلن در آنها نقش داشته است. در همین سال ۲۰۱۲، آثاری چون «آبراهام لینکلن: شکارچی خونآشام» (تیمور بکمامبتوف)، فیلم ویدیویی «آبراهام لینکلن علیه زامبیها» (ریچارد شنکمن) و در ۲۰۱۱ فیلم رابرت ردفورد “توطعه گرThe Conspirator ” که در باره محاکمه گروهی است که در ترور لینکلن دست داشته اند و البته از همه مهمتر، «لینکلن» (استیون اسپیلبرگ) با گرایشهای مختلف درباره این رئیسجمهور مطرح آمریکا ساخته شدهاند.
“استرداد” بهترین فیلم و “پرویز شهبازی” بهترین کارگردان سی یکمین جشنواره فجر
مراسم اختتامیهی سی و یکمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر شامگاه ۲۲ بهمن ماه با حضور وزیر ارشاد، رییس سازمان سینمایی و هنرمندان در سالن همایشهای برج میلاد برپا شد.
برگزیدگان بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) جشنوارهی فیلم فجر بدین شرح معرفی شدند:
بهترین فیلم : استرداد (محسن آقا علی اکبری) /* بهترین کارگردانی : پرویز شهبازی (دربند) / * بهترین بازیگر نقش اول مرد : حمید فرخ نژاد (استرداد) /* بهترین بازیگر نقش اول زن : هانیه توسلی (دهلیز) ) / * بهترین بازیگر نقش مکمل زن : پگاه آهنگرانی (دربند) / * بهترین بازیگر نقش مکمل مرد : رامبد جوان (گناهکاران)
بهترین موسیقی: حامد ثابت (برلین منفی 7)/* فیلمبرداری: هومن بهمنش (دربند) /* بهترین فیلمنامه : بهنام بهزادی (قاعده تصادف).
جایزه ویژه هیات داوران به علیرضا داود نژاد (کارگردان کلاس هنرپیشگی) به خاطر حضور نجیبانه مستمر و پرتلاش در راستای اعتلا و تکریم محیط خانواده ایرانی.
جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (سودای سیمرغ): منوچهر محمدی به خاطر فیلم حوض نقاشی
جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (سودای سیمرغ): پوران درخشنده به خاطر فیلم هیس… دخترها فریاد نمیزنند.
جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران بخش بین الملل: بهنام بهزادی به خاطر فیلم قاعده تصادف.
جایزه ملی تقدیم شد به انسیه شاه حسینی و سید سعید سید زاده به خاطر فیلم زیباتر از زندگی.
سیمرغ بهترین فیلم مستند هم به «رودخانه لیان» رامتین بالف اهدا شد.
فرخ نژاد بهترین بازیگران نقش اول مرد از جشنواره سی یکم فجر
جدول رتبهبندی فیلمها از میان ۴۷ فیلمی که مورد داوری منتقدان سایت پرده سینما قرار گرفته است به ترتیب “دربند “ساخته پرویز شهبازی به عوان بهترین فیلم و “رسوایی ” ساخته مسعود دهنمکی به عنوان بدترین فیلم ارزیابی شدهاند. فیلم “هیس” از پوران درخشنده و “جیب بر خیابان جنوبی” در رده های دوم و سوم از دید منقدین ایستادند ولی از طرف بینندگان حاضر در جشنواره بیشتر از فیلمهای دیگر مورد اسقبال عمومی قرارگرفته است.
خبر گزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران از جایزه سیمرغ بلورین “پگاه آهنگرانی” به شدت انتقاد کرده است در متن خبر آمده است: همه میدانیم که برخی از سینماگران ما در زمان فتنه ۸۸ کارنامه نامناسبی داشتند. اینجا منظور حمایت یا عدم حمایت از شخص خاصی نیست بلکه منظور فعالیت بعد از اعلام آرا است که برخی معدود از سینماییها با همراهی با فتنه و شرکت در تجمعات بصورت علنی منویات درونی خود را به نمایش گذاشتند.
پگاه آهنگرانی یکی از اینها بود که در زمان فتنه یکی از تابلودارهای این جریان بود و جالب اینکه بعد از این اتفاقات نیز به جهت ساخت مستندی برای بی بی سی مدتی را نیز بازداشت بود.
در ادامهی مراسم اختتامیهی جشنوارهی فیلم فجر با حضور داوران بخش نگاه نو (فیلمهای اول) برگزیدگان این بخش معرفی شدند.
نمائی از “استردا”برنده جایزه اول فستیوال فجر
با حضور مینو فرشچی، مانی حقیقی، مسعود فراستی،حسین زندباف، محمدرضا عرب، ابراهیم فیاض،فریدون حسنپور از داوران این بخش سه سیمرغ بلورین اهدا شد.
سیمرغ بهترین دستاورد فنی و هنری بخش نگاه نو به همراه ۲۰ میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به فرشاد محمدی برای فیلمبرداری «برلین منفی هفت».
سیمرغ بهترین کارگردانی بخش نگاه نو به همراه ۲۰ میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به هادی مقدمدوست برای کارگردانی «سر به مهر»
گزارشهای کامل جشنواره و معرفی فیلمها را میتوانید در آدرس زیر مطالعه فرمائید:
http://www.film-magazine.com/news/iran/127/
معرفی تعدادی از فیلمهای جدید در ماه مارچ
Phantom
http://www.youtube.com/watch?v=RARMDAm61zM
در “فانتوم”،”اد هریس” نقش ناخدای یک زیردریائی متعلق به اتحاد جماهیر شوروی سابق را در دوران جنگ سرد بازی میکند. ناخدائی که خود تازگی مبتلا به نوعی ناراحتی روحی شده است و اطرافیانش از آن اطلاعی ندارند و با اینهمه برای یک ماموریت محرمانه به زور مجبور به ترک همسر و تنها دخترش میشود. در طول این سفر و ماموریت، او با ماموران کا گ ب درگیر میشود که سعی در دخالت و کنترل زیر دریائی را دارند. او نهایتأ برای بقای انسان و انسانیت با سیاستهای جنگی دولتش و ماموران سری آن درگیر میشود. تاد رابینسون کارگردانی این فیلم را بعهده دارد و علاوه بر “اد هریس” “دیوید داکونی” بازیگر مشهور سریال “اکس فایل” در نقش مامور کا گ ب نیز در این فیلم بازی دارد.
Stoker
https://www.youtube.com/watch?v=if17N6y9DTw
دختر جوانی بنام “ایندیا استاکر” (میا واسیکوسکا) پس از از دست دادن پدرش در یک حادثه رانندگی موفق به دیدار عمویش “چارلی” (متیو گود) میشود که هیچگاه از وجودش خبر و اطلاعی نداشته است. چارلی وارد زندکی ایندیا و مادرش “اولین” (نیکول کیدمن) که از نظر روحی نامتعادل است میشود و روابط عمو و دوست دخترش و مادر ایجاد تنش و دلهره و ترس در زندگی دختر میکند. این فیلم توسط “پارک چن ووک” کارگردانی شده و علاوه بر نیکول کیدمن و “میا واسیکوسکا”، “جودی فاستر” و “کیری مولیگان” نیز در آن بازی دارند. گفته میشود در این فیلم “نیکول کیدمن” یکی از بازیهای درخشان و هنری خود را ارائه کرده است.
The End Of Love
https://www.youtube.com/watch?v=7y0EMR9r9qE
ملودرامی است ساخته و نوشته مارک وبر و با بازیگری خودش در نقش پدر پسر بچه دوساله ای که بتازگی مادرش را ناگهانی از دست داده است. پدر سعی در کنار آمدن با مشکلات ناشی از این حادثه را دارد و همزمان مسئولیت تربیت و بزرگ کردن فرزند بدون حضور مادر را نیز بردوش دارد. در این میان پدر با زن جوان و مجردی آشنا میشود که آرام آرام او را به جریان معمولی زندگی هدایت میکند. این فیلم یکی از منتخبین ساندس فیلم فستیوال ۲۰۱۲ نیز بوده است.
Genius on Hold
http://www.youtube.com/watch?v=w-Cx7EXRp8o
مستندی است در باره سوء استفاده های مالی و عملکرد های غیر قانونی شرکت ها و کورپرشین های بزرگ که آنها را تبدیل به گانگستر های جدید این عصر میکند با ظاهری متفاوت. فیلم در باره مهندس نابغه ای است بنام “والتر ال شاو” که او را سلطان ارتباطات جدید مینامند. پدر “شاو” با سرمایه گذاری در صنعت تلفن و ارتباطات تبدیل به یکی از سلاطین این رشته در میاید که در ادامه پسرش به بیراه رفته و با اعمال عیرقانونی و شرکت در حرفه قمار و قمارخانه عملا به یک گانگستر جدید تغییر ماهیت میدهد. فیلم بیشتر به وقایع سالهای ۱۹۷۰ تا ۸۰ زمانیکه تشکیلات مالی پسر به صورت یک سازمان منسجم گانگستری (Organized Crime) در میآید میپردازد. این مستند ساخته “گریگوری مارکوت” میباشد.