بخش اول
ماه گذشته فیلم “یه حبه قند” اثر پر سر و صدای رضا میر کریمی بروی سایتهای اینربتی رفت و ما هم فرصت آنرا پیدا کردیم که با گروهی از علاقمندان در ساکرامنتو به دیدن این فیلم زیبا بنشینیم. از این فرصت استفاده میکنیم و سطوری در تحلیل و شناخت این اثر به شما خوانندگان عزیز تقدیم میداریم.
“یه حبه قند” شیرین
بازيگران: رضا کیانیان، پریوش نظریه، نگار جواهریان، نگار عابدی، اصغر همت، هدایت هاشمی، شمسی فضلالهی، ریما رامینفر، پونه عبدالکریمزاده، امیرحسین آرمان و با حضور سعید پورصمیمی، سهیلا رضوی فیلمنامه: محمدرضا گوهری (بر اساس طرحی از رضا میرکریمی و شادمهر راستین)
تهیهکننده: رضا میرکریمی، محصول حوزه هنری
مدیر فیلمبرداری: حمید خضوعی ابیانه
مدیر طراحی: محسن شاهابراهیمی
طراح چهرهپردازی: عبدالله اسکندری
صدابردار: بهمن اردلان
برنامهریز و دستیار اول کارگردان: محسن قرایی
مشاور انتخاب بازیگر: افشین هاشمی
عکاس: علی نیکرفتار
منشی صحنه: باران کوثری
http://www.youtube.com/watch?v=_gYQVQ_1p_0(فیلم کامل را میتوانید در این سایت ببینید)
آخرین ساخته رضا میرکریمی باز میگردد به سال 1386 و فیلم “بهمین سادگی”. و قبل از آن او فیلمهای کودک و سرباز (1378)، زیر نور ماه (1379)، اینجا چراغی روشن است (1381)، و خیلی دور خیلی نزدیک (1383) را نیز ساخته بود.
http://www.youtube.com/watch?v=zPrmDbNJco8
فیلمسازان ایران در سالهای اخیر به اهمیت فیلمنامه بعنوان ستون فقرات فیلم توجه خاصی داشتهاند و این تلاش را میتوان در فیلمهای “درباره الی” ، “جدائی نادر از سیمین” و “اینجا بدون من” و چند فیلم انگشت شمار دیگر بوضوح مشاهده کرد. رضا میرکریمی به کمک “محمد رضا گوهری” توانسته داستانی بسیار ساده را با فیلمنامهای بسیار قوی و فیلمبرداری بسیار زیبای محسن شاه ابراهیم تبدیل به فیلمی دلنشین، با بیانی ساده و عاطفی و شاید هم فلسفی، اجتماعی نماید. “یه حبه قند” فیلمی است به ظاهر ساده با ساختی کاملا ایرانی در مورد انسانهائی ساده و غیر پیچیده با ریشهای در فرهنگ اصیل ایران. سادگی فیلم از انتخاب اسم آن شروع میشود. انتخاب کلمه “یه ” بجای “یک” برای “حبه قند”. این سادگی با ترکیب زیبای رنگها و فیلمبرداری زیبا در طول فیلم با ببینده همراه است. داستان فیلم در منزلی بزرگ در جائی مانند یزد در جریان است که چهار خواهر با شوهران و فرزندانشان برای عروسی خواهر کوچکتر به این باغ بزرگ میآیند تا در این شادی شریک باشند. و این شور وشادی زندگی با مرگ نا بهنگام دائی بزرگ که در این منزل سکنا دارد به عذا تبدیل میشود ولی نه عذائی اغراق آمیز و ماندنی، و نهایتا زندگی شیرین ادامه مییابد. شاید فیلم بیاختیار ما را به یاد مسافران بهرام بیضائی بیاندازد مخصوصا با صحنه آوردن آیینه برای مراسم عروسی ولی جزئیات مطروحه در “یه جبه قند” و پیامش بسیار متفاوت است با “مسافران” بهرام بیضائی. بر خلاف “مسافران” بیضائی “یه حبه قند” با جشن آغاز میشود و با مرگ ادامه پیدا میکند. شاید تا اندازهای تحت تاثیر فیلم کمدی -رومانتیک انگلیسی “جهار عروسی و یک مجلس ترحیم” (Four weddings and a Funeral) کار زیبای “مایک نیوول” باشد البته با شکل و شمایل کاملا ایرانی.
http://www.youtube.com/watch?v=DxfeYQYUgaA
شاتهای زیبا در باغ و داخل منزل ما را به سینمای سوررئالیستی اروپا میبرد و بسیار یادآور سینمای فلینی و فیلمهائی نظیر “هشت و نیم”،”آمارکورد” و “رم” میباشد. شاتهایی از پرترهها و صورتهای شخصیتهای فیلم از نزدیک ولی با عمقی بسیار واضح از دیگر اجزا و شخصیتها، و شاتهای زیادی از حرکت شخصیتها و دنیال کردن دوربین از شخصیتی به شخصیت دیگر، از زیبائیهای فیلمبرداری این فیلم است. میرکریمی با این شیوه فیلمبرداری همه کاراکترها را یکسان بوسیله دوربینش به تماشاگرش میشناساند. فیلمش قهرمان و پرسوناژ اصلی ندارد و همه بعنوان جزئی از این جامعه کوچک بطور یکسان مورد توجه قرار میگیرند.
میرکریمی چند نسل را در یک منزل زیبا و قدیمی با تمایلات متفاوت به نمایش میگذارد. شخصیتها همگی بسیار ساده و غیر پیچیدهاند. جامعهای با بافت بسیار قوی سنتی ولی در ارتباط و متاثر از مصرف فرآوردههای دنیای غرب. دختر قرار است ازدواج کند و از این محیط سنتی خارج و به کشوردیگری برود. او سعی در یادگیری زبان انگلیسی دارد آنهم بهکمک نوجوانی در فامیل.
http://www.youtube.com/watch?v=R_BSggYpaAA
اجزای متشکل این بافت سنتی از کامپیوتر و لپ تاپ و تلفن موبایل و دانلود کردن فایل صوتی و فیلم و تلوزیون ال سی دی در این منزل سنتی استفاده میکنند و با آنکه به تمامی سنتهای فرهنگی خود پایبندند، خود را بنوعی با دنیای جدید و مدرن نیز مرتبط میسازند. چند نسل در فیلم بنمایش در میآیند. پیر مرد و پیر زنی که زن الزایمر دارد و مدام مشغول نماز است و نمیداند که نمازش را خوانده یا نخوانده و دوباره و دوباره میخواند و باعٍث شوخی و بازی کودکان و گاهی هم بزرگسالان خانه میشود. دائی جان بزرگ که سر ناسازگاری با همه را دارد و از طریق رادیوئی قدیمی به گذشته دلبند است. او نگران خرابی سقف خانه بروی سر همه ساکنان است و ناراحت از اینکه کسی جز تک فرزند پسرش که در سربازی است و دور از خانه، نمیتواند جلوی این خرابی را بگیرد. نهایتا با مرگ نه چندان دلخراش دائی، خللی کوتاه به روند زندگی و تداوم آن در این مجموعه وارد میآید. خواهران و شوهرانشان که آنها هم همگی شخصیتهائی بسیار معمولی هستند. زنها گردانندگان اصلی خانهاند و با روابط خوب بینشان مدام مشغول آشپزی و سفرهاندازی و رسیدگی به همه اهل خانهاند و همه چیز را زیر نظر دارند. مردهای خانه که چندان ریشهای ندارند و حتی حاضر به گوش کردن مسائل جدی همدیگر نیستند و تماشای فوتبال را بر درد دل هم ترجیح میدهند. داماد آخوند خانواده که دیگر حاضر نیست روضه بخواند و این شاید به آن خاطر است که نابودی خویش را با خبر ابتلا به سرطان، حتمی میبیند. دیگری در زیر زمین خانه بدنیال گنجی، زمین را درقالب قبری میشکافد ولی جز ریشه تنومند درخت بزرگی که سایه بر سر همه دارد چیزی نمییابد. نوجوانان خانه که دائم با موبایل و لپ تاپ مشغولند کمتر با دو نسل بالای خود در ارتباطند. ولی کودکان بازیگوش در این باغ بزرگ از روی کنجکاوی همه چیز را زیر نظر دارند. از زیرزمین خانه که شاید جن داشته باشد تا رسیدگی به نسل بعد از خودشان با شیر دادن دو نوزاد فیلم. میرکریمی با نمایش شکار قورباغه توسط کودک فیلم و نخبستن به آن و ترساندن دیگر بچههای خانه، انتقال نوعی فرهنگ ایجاد ترس و آزار را نسل به نسل در جامعه ایران به نمایش میگذارد. در انتهای معرفی شخصیتها و گروه سنی فیلم، دو کودک نوزاد و یک زن حامله که نوزادی جدید در پیش دارد هم به این مجموعه نسلها اضافه میشوند.
پوسترهای تبلیغاتی فیلم توسط “عباس کیارستمی” طراحی شده است که تک تک آنها بسیار زیبا و متفاوتاند و در اینجا چند نمونه از آنها را به نظر شما میرسانیم. موسیقی این فیلم نیز در نوع خود بسیار دلنشین و زیباست . در جاهایی از فیلم روند معمول پیشروی داستان دچار وقفه میشود و عامدانه موسیقی با اسلوموشن و میمیک بازیگران، صحنه و پرده را مدیریت میکند. برای مثال تاب خوردن دختر و تلاش برای کندن سیب سرخی از درخت و یا ریختن میوهها در حوض آب با استفاده از موسیقی زیبای فیلم.
http://www.youtube.com/watch?v=ytYc9Qm62Cc
در طول فبلم بارها وقت و بیوقت شاهد خاموشی و قطع برق میگردیم. این خاموشی و تاریکی موقت گاه بر اثر استفاده از کلید خراب در زیرزمین توسط خود افراد خانه است که فرا میرسد و کسی به فکر تعویض آن نیست و گاهی هم خاموشی از خارج و دستگاه کنترل جامعه است. به موازات خاموشیهای مکرر ما نیز شاهد روشنائیهای مکرر در فیلم میباشیم. گاه از روزنه درها و پنجرهها و از نور خورشید است و گاه با برقراری مجدد برق. گاهی این نور و روشنائی بازگشته به تاریکی به موقع است و گاه مانند انتهای فیلم در نیمه شب که همه خوابند و بیموقع.
سکانس پایانی فیلم از زیباترین صحنههای فیلم است. “پسندیده ” در نیمه شب در منزل براه میافتد و شروع به خاموش کردن چراغهای روشن خانه پس از وصل شدن برق میکند. در همه اتاقها با اینکه روشنائی به منزل برگشته همه در خوابند. خواهران، شوهرانشان، نوجوانان و بچههای بازیگوش و تنها دو نوزاد دوقلو هستند که بیدارند و در حال خنده. شاید میرکریمی امیدش به چند نسل بعد است برای بیداری. او حتی جوانان این دوره و کودکان امروز ایران را هم بنوعی در خواب و سر در گمی در این جدال بین سنت و تجدد میبیند و راه خروجی برای آنان نمییابد. پسر دائی بزرگ که امید آن پیر مرد برای مرمت خرابیها بود یک شب بیشتر نمیماند و فقط رادیوی قدیمی خانه را تعمیر میکند که در انتها، دختر با خاموش کردن تمامی چراغها آنرا با پخش آهنگی از گذشته همچنان روشن میگذارد. شاید به نظر میرکریمی نقش گذشته در جامعه در حال گذارما نباید بیشتر از نقش این رادیوی قدیمی در این خانه باشد. “یه حبه قند” در کل فیلم ساده و زیبائی است که همگان از دیدن آن لذت میبرند حتی بدون آنکه لازم باشد برداشتهای مختلف سیاسی و فلسفی از آن کرد در صورتی که برای آنهم درب این فیلم بروی دوستدارانش باز است.
در دورانی که حاکمیت ضد فرهنگ ایران با تمام قدرت و امکاناتش سد راه تولید آثار هنری در ایران امروز است، تلاش و خلاقیت هنرمندان ایران در تمامی زمینههای هنری اعم از تولید فیلم، موسیقی، شعر و داستان ، نقاشی و…باعث دلگرمی و مستوجب تشویق و بزرگداشت هستند. با تبریک به رضا میرکریمی و تیماش و به امید دیدار آثار ارزندهتری از او در آینده .
“ویلای من” کار جدید مهران مدیری
“ویلای من” عنوان جدیدترین مجموعه نمایش خانگی مهران مدیری است که به همراه کارگردانی و بازیگری، در غیاب برادران آقاگلیان بهعنوان تهیهکنندگان آثار قبلیاش، تهیهکنندگی آن را هم خود برعهده گرفته است تا خود پاسخگوی کلیه فراز و فرودهای احتمالی آن باشد.
⬇در مورد قهوه تلخ :⬇
مهران مدیری بهعنوان ” کارگردان “، سکانس پایانی “قهوه تلخ” را هم تصویربرداری و حتی برای پخش آماده کرده و در اختیار تهیهکنندگان قرار داده است. تهیهکنندگی این پروژه برعهده برداران آقاگلیان بوده که تاکنون درباره دلایل نیمهکاره ماندن این پروژه سکوت کردهاند. ظاهراً مشکلات پیش آمده از طرف کادر قهوه تلخ نمیباشد بلکه آنها بیشتر از همه منتظر ارائه شدن کامل سریال قهوه تلخ به مردم هستند.
“چای تلخ” اثر ناتمام ناصر تقوائی
“چای تلخ” فیلمی از ناصر تقوایی که به دلیل فضای انحصار طلبانهی سینمای جنگ و تم ضد جنگ فیلمنامه پس از شصت درصد فیلمبردای متوقف شد.
در این تصویر: فرهاد صبا ,گلاب آدینه و ناصر تقوایی در پشت صحنه فیلم سینمایی چای تلخ یکی از پروژههای نیمه تمام ناصر تقوایی که باز هم در فضای جنوب ایران و در دوران جنگ تحمیلی میگذشت.
اسکار 2013 و غیبت سینمای ایران
خبرآنلاین-بروس دیویس مدیر اجرایی پیشین آکادمی علوم و هنرهای سینمایی و ران یرکسا که به اتفاق ریاست کمیته فیلم خارجیزبان آکادمی را به عهده دارند، در گفتوگو با نشریه آمریکایی ورایتی درباره اشکالات وارد به این کمیته در مورد معرفی نمایندگان کشورها و نحوه انتخاب نامزدهای بخش اسکار فیلم خارجیزبان توضیحاتی دادند.
در بخشی از این گزارش/گفتوگو آمده است: “متاسفانه یکی از فیلمهایی که امسال در آکادمی امکان نمایش ندارد، کمدی/درام «یه حبه قند» به کارگردانی رضا میرکریمی است که ایران – برنده اسکار فیلم خارجیزبان پارسال با «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی – در اعتراض به تولید فیلم ویدیویی ضد اسلامی «معصومیت مسلمانان» در ایالات متحده، حاضر به معرفی آن به آکادمی نشد”. .
دیویس دراینباره گفت: «مسلما ما ناراحت شدیم. دوست داشتیم قهرمان پارسال برگردد و از عنوان خود دفاع کند. این دو فیلم به لحاظ سبک فیلمسازی متفاوت هستند، اما خیلی ناراحتکننده است ایران امسال در اسکار حضور ندارد که این تقصیر فیلمسازان نیست. دوست داریم دنیایی را ببینیم که در آن مسائل هنری تحت تاثیر مسائل سیاسی نیستند.”
امسال در مجموع 71 فیلم برای رقابت در بخش اسکار فیلم خارجیزبان به آکادمی معرفی شدهاند که یک رکورد است. از میان فیلمهای معرفیشده در نهایت پنج فیلم به فهرست نهایی نامزدهای بخش فیلم خارجیزبان راه پیدا میکنند که اسامی آنها 10 ژانویه 2013 (21 دیماه) همراه نامزدان دیگر بخشهای جوایز اسکار اعلام میشود.
هشتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار 24 فوریه (دوشنبه هفتم اسفند به وقت ایران) در هالیووداند هایلند سنتر در لس آنجلس برگزار میشود.
چهارصدوپنجاهمين شمارهی ماهنامه فيلم ويژهی سی سالگی.
در این شماره میخوانید:
“چند سینماگر كشورمان در نظرخواهی ما به مناسبت سی سالگی انتشار مجله، پیرامون نقد فیلم و به طور مشخص نقدهای ماهنامهی «فیلم» هر چه در دل داشتهاند، گفتهاند و نوشتهاند. ما خلوص و صراحت را از آنها طلب كردیم:
امیر اثباتی، محسن امیریوسفی، مانی پتگر، ماها پطروسیان، كیومرث پوراحمد، داود رشیدی، كمال تبریزی، ابوالحسن تهامی، صابر ابر، مانی حقیقی، حسن حسندوست، بهرام دهقانی، مسعود دهنمكی، سیامك شایقی، بهاره رهنما، رسول صدرعاملی، فرشته طائرپور، هایده صفییاری، سروش صحت، سپیده عبدالوهاب، كیانوش عیاری، حسن فتحی، حسین فرحبخش، جابر قاسمعلی، محمدمهدی عسكرپور، نیكی كریمی، عبدالرضا كاهانی، پیروز كلانتری، جهانگیر كوثری، سیروس مقدم، فرزاد مؤتمن، غلامرضا موسوی، داریوش مهرجویی، مجید مدرسی، منوچهر محمدی، رضا میركریمی، حمید نعمتالله، ابراهیم وحیدزاده، منوچهر والیزاده، سیدضیا هاشمی و بهرام رادان به آن پاسخ دادهاند.
دهها نویسندهی مجله، همكاران مطبوعاتی و سینماگران كشور در یك نظرخواهی جلدهای برگزیدهشان را از میان 444 شمارهی مجله انتخاب كردهاند و هر كدام یادداشتی هم در این زمینه نوشتهاند كه مجموع آنها نگاهی به كارنامهی فیلم از این زاویه هم هست:
طرح روی جلد: ابراهیم حقیقی «تصویر روی جلد بازنمایی روی جلد شمارهی 61 اثر آیدین آغداشلو است که با مختصر تغییری در رنگ و زمینه در قاب یك حجاری قدیمی جای گرفته است. این قاب حجاری بر سنگی در عمارت ستوده از اواخر قاجار است در محلهی چالشتر چهارمحال و بختیاری، که از این گونه حجاری در کاخ گلستان تهران و بسیاری عمارتها در شیراز و اصفهان نیز موجود است.”
جشن هشتاد و هشتمین سالروز تولد مرتضی احمدی
عصر روز سه شنبه نهم آبانماه 1391 جشن هشتاد و هشتمین سالروز تولد مرتضی احمدی و رونمایی از آلبوم صدای “طهرون قدیم” در خانه هنرمندان برگزار شد.
در این مراسم که هنرمندانی چون مجید سرسنگی مدیر خانه هنرمندان، بهمن مفید، بهزاد فراهانی، جمشید ارجمند، هما روستا، مرضیه برومند، انوشیروان ارجمند، ایرج نوذری، پگاه آهنگرانی، بابک حمیدیان و… حضور داشتند، پگاه آهنگرانی نیز طی سخنان کوتاهی از مرتضی احمدی تجلیل کرد؛
پگاه آهنگرانی بعد از تبریک به استاد گفت: آقای احمدی ما را با تهرانی آشنا کردند که برایمان گنگ است و از چیزی که میشناسیم بسیار دور. البته تهران ما هم خیلی قشنگ است. ما در تهرانمان سالنهای سینمای خوبی داریم که فیلمهای خوبی درآن به نمایش در نمیآید. تهران ما متروی خیلی زیبایی دارد ولی آدمها در این متروی زیبا زیر دست و پای هم له میشوند و اگر در میانشان خفه نشوی شانس آوردی.
وی ادامه داد: تهران ما اتوبانهای قشنگی مثل شهید چمران، شهید همت و حکیم دارد که معلوم نیست زنده ازشون بیرون بیایی یا نه. ما مردم بسیار خلاقی داریم که همشون موبایل دارند و وقتی یکی تصمیم میگیرد که کسی رو وسط خیابان بکشد ازش با موبایلهاشون فیلم میگیرند. آقای احمدی ممنون به خاطر خاطره خوشی که از تهرون برای ما به یادگار گذاشتید
معرفی تعدادی از فیلمهای جدید در ماه دسامبر
https://www.youtube.com/watch?v=jf1-JIZpcTU
مستندی است فرانسوی در باره جوانان و علائق امروزی آنان و برخوردشان با محیط زیست و حیوانات و مسابقات اسب سواری. داستان 3 حوان 14 ساله فرانسوی است در دهکده ای نزدیک به پاریس که برای آموزش سواری به آن منطقه آمدهاند. فیلم سیری است در دنیای امروز نوجوانان و مرحله گذار آنان از نوجوانی به بزرگسالی در جامعهای نوین. این مستند توسط “بنجامین مارگوت” ساخته شده است.
http://www.youtube.com/user/hydeparkonhudson?v=ic3rsg6mQlA
در ماه جون سال 1339 رئیس جمهور وقت آمریکا تئودور روزولت و همسرش النور روزولت برای یک آخر هفته مهماندار شاه و ملکه انگلستان در منزل مسکونی خود در “هاید پارک” هادسون در شمال نیویورک بودند. این اولین دیدار شاه ملکه انگستان از آمریکا بود و شاه انگستان که در حال جنگ با آلمان نازی بود برای جلب حمایت آمریکا به این سفر آمده بود. با اقتباس از این واقعه تاریخی “راجر میچل” فیلمی ظنزآلود و فرحبخش را از رویاروئی دو فرهنگ توسط رهبران سیاسیشان بروی پرده برده است. “بیل موری” که تا بحال چندین بار برای اسکار کاندید شده و هنوز نتوانسته آنرا بچنگ آورد بار دیگر در نقش رئیس جمهور فلج آمریکا در دوران جنگ جهانی شانس خود را برای دریافت اسکار میآزماید. علاوه بر “بیل موری” “لورا لینی” ، “اولیویا ویلیامز” و “ساموئل وست” در این اثر شاد و کمدی شرکت دارند.
Hitchcock
https://www.youtube.com/watch?v=opZJwGkNRMs&feature=relmfu
بخشی از زندگی نابغه بزرگ سینما “آلفرد هیچکاک” با نقش آفرینی هنرپیشه پرتوان انگلیسی “آنتونی هاپکینز” در قالب هیچکاک با هدایت و کارگردانی “ساشا گرواسی” بروی پرده میرود. این فیلم به سالهای دهه 60 و اوج خلاقیت هیچکاک در سینما و مشکلات مالی و خانوادگی و اختلافات او و همسرش میپردازد. امروزه سینمای وحشت و دلهره با کمک تکنیکهای پیشرفته فیلمبرداری و نور و صدا جای ویژهای مخصوصا نزد جوانان دارد ولی هنوز سایه هیچکاک و بسیاری از تکنیکهای او با امکانات دهه 50 و 60 برای خلق این لحظات بر این ژانر سینمائی غالب است. امیدواریم که در فرصتی مناسب به تحلیل و شناخت سینمای هیچکاک و تاثیر ان بر تاریخ تحول فیلمهای دلهره آور (Horror Movies) بپردازیم. در فیلم حاضر در کنار آنتونی هپکینز، هلن میرن، اسکارلت یوهانسن و جسیکا بیل نیز بازی دارند
Love (Amour
https://www.youtube.com/watch?v=waR5wslQbS0
میشل هانکه فیلمساز معتبر آلمانی که در 2009 با فیلم زیبای “روبان سفید” برنده نخل طلای کن شد دوباره و برای دومین بار با فیلم جدیدش “عشق” برنده نخل طلای فستیوال کن در 2012 میشود.این فیلم در ماه دسامبر در آمریکا به اکران میرود. “عشق” درامی است درباره روابط عاطفی و عاشقانه زوجی در آشتانه هشتاد سالگی با تمامی ناتوانیها و مشکلات ناشی از آن. هانکه که در “روبان سفید” به زیبائی به نقش و تاثیر مخرب خشونت در جامعه پیش از جنگ آلمان میپردازد، در “عشق” هم از عامل خشونت و تاثیر ویرانگر آن در زندگی خصوصی و روابط انسانی استفاده کرده است. “عشق”فیلمی است به غایت تلخ و در ادامه جهان تلخ میشائیل هانکه. این «عشق»ی است که از ابتدا تا انتها بنایش بر نمایش سیاهی حاکم بر زندگی بشر میگذرد و در روایت، شاید تجربهای تلخ باشد به نحوی شخصی. ژان لوئی ترنتینیان، امابوئل ریوا و ایزابل هاپرت بازیگران فیلم جدید هانکه هستند. از میان اثار میشل هانکه میتوان به بهترینهای او فیلمهای زیبای “قاره هفتم”، “ویدیوی بتی”، “معلم پیانو”، “پنهان”، “بازی مسخره” و “روبان سفید” اشاره کرد.
https://www.youtube.com/watch?v=x8pDKiCOkHU
انیمیشن جدید “داینو تایم” ماجراهای سفر “ارنی” پسر بچه ماجراجوست در طول زمان و از طریق ماشین زمانی که پدر دوستش “مکس” ابداع کرده است به سفری در زمان و نزد دایناسور ها میرود. این انیمیشن توسط “چوی یون سوک” و “جان کافکا” درست شده است و بروی آن “الک بالدوین”، “استفن بالدوین” و “راب اشنایدر” صحبت کردهاند و به صورت سه بعدی تهیه شده است.
The Hobbit: An Unexpected Journey
https://www.youtube.com/watch?v=_IYMgqWXH8Y&feature=relmfu
سه گانه دیگری از “پیتر جکسون” خالق “ارباب حلقهها” با داستانی دیگر از همان شخصیتها. اینبار دوربین پیتر جکسن بدنبال کراکتر “بیلبو بگینز” و حوادثی که برای وی رخ میدهد میرود. برای اولین بار پیتر جکسن تجربه دوربین های 40 فریم در ثانیه را در این فیلم میآزماید. تمامی بازیگران و پرسوناژهای مجموعه “ارباب حلقهها” در این سگانه جدید نیز حضور دارند و بار دیگر پیتر جکسون بخت خود را برای گیشه و اسکار میآزماید. این سری فیلمها هم همانند گذشته بیشتر در نیوزلند زادگاه جکسون فیلمبرداری شده است. “مارتین فریمن” ، “ایان مک کلین”، “ریچارد آرمیتاژ” و “اندی سرکیس” در این اثر بازی دارند.