مادر بزرگ عاشق پرتقال بود
خدا رحمتاش کند
روزگار پوستاش را کند.
بوی پرتقال تازه میآید
نکند پدر بزرگ دوباره عاشق شده باشد!
از: نشریه دادگر شمارهی ۲۷
مادر بزرگ عاشق پرتقال بود
خدا رحمتاش کند
روزگار پوستاش را کند.
بوی پرتقال تازه میآید
نکند پدر بزرگ دوباره عاشق شده باشد!
از: نشریه دادگر شمارهی ۲۷
2 Responses to یک شعر از ناصر حامدی