تولد
انگشت هیس
ایستاده!
هیچکس دم نمیزند
درد با مادر میپیچد
و من
چه زود به حال دنیا
گریه میکنم!
گلنگدن
نمیدانم
امیک الفبای کلاشینکف بود
یا برنو
همنقدر میدانم
تفنگ را به زبانی بنویسی
شلیک میشود.
تولد
انگشت هیس
ایستاده!
هیچکس دم نمیزند
درد با مادر میپیچد
و من
چه زود به حال دنیا
گریه میکنم!
گلنگدن
نمیدانم
امیک الفبای کلاشینکف بود
یا برنو
همنقدر میدانم
تفنگ را به زبانی بنویسی
شلیک میشود.
One Response to دو شعر از کروب رضایی