سه شعر از هوشنگ رئوف

۱

بر گلوی دریا

چنگال خرس‌های سفید گیر کرده است

که رود خانه‌ها

خاموش از ترانه‌ی ماهی

سر به زیر می‌گذرند . …. …

۲

پدرم سیگار دست پیچ می‌کشید

با توتون اشنویه

می‌گفت طعم کوهستان می‌دهد

پدرم درخت بلوطی بود

که جا به جا شده بود. 

 

خلیج فارس       

امیرزاده‌ها

با چشم‌های درشت دودی

هیبت فارس را

در مشت‌های خلیج نمی‌بینند

رودها را بگو

برقاطران آب

قلوه سنگ بار کنند

بادا باد

ملخ پر …

سوسمار پر …

سنگ پر …

باکی نیست

برای‌شان

چشم‌های روشن سفارش می‌دهیم

آن هم از جیب‌های گشاد خلیفه‌ها.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر دیگران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید