صحن دانشگاهها باید از حضور نیروهای نظامی خالی شود.
در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ هنوز بیش از ۵۰ روز از كودتاى آمریكایى ارتشبد زاهدى نگذشته بود و مردم درك روشنی از حکومت كودتا نداشتند. اولین تظاهرات یك پارچه مردم علیه رژیم اتفاق افتاد؛ دانشگاه و بازار به طرفدارى از تظاهركنندگان اعتصاب كردند. تظاهرات به قدرى سنگین بود كه كودتاچیان وارد معركه شدند.
صبح روز شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادى اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهاى را پیش بینى مىكردند.
دانشجویان حتى الامكان سعى مىكردند كه به هیچ وجه بهانهاى به دست بهانه جویان ندهند. از این رو دانشجویان با كمال خون سردى و احتیاط به كلاسها رفتند و سربازان به راهنمایى عدهاى كارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمى گذشت و چون بهانهاى به دست آنان نیامد به داخل دانشكدهها هجوم مىآوردند؛ از پزشكى، داروسازى، حقوق و علوم عده زیادى را دستگیر كردند. بین دست گیر شدندگان چند استاد نیز دیده مىشد كه به جاى دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل كامیون نظامی كشیده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخیمترى مىرفت، لذا براى حفظ جان دانشجویان، دانشكده را تعطیل كردند و به آنها دستور دادند به خانههاى خود بروند و تا اطلاع ثانوى در خانه بمانند.
دانشجویان نیز به پیروى از تصمیم اولیاى دانشكده، محوطه دانشگاه را ترك مىكردند ولى هنوز نیمى از دانشجویان در حال خروج بودند كه ناگاه سربازان به دانشكده فنى حمله كردند. بهانه حمله آنان به دانشكده ظاهرا این بود كه در این گیر و دار دو دانشجوى رشته ساختمان به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض مىكنند. ارتشىها براى دستگیرى آنان وارد دانشكده فنى وارد كلاس درس مهندس شمس مىشوند تا دانشجویان معترض را دست گیر كنند؛ وقتى مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در كلاس درس خود اعتراض مىكند او را با مسلسل به جاى خود مىنشانند و حتى یا شكنجه مستخدم دانشكده سعى مىكنند كه آن دو دانشجو را بیابند.
درجریان این درگیریها سه نفر از دانشجویان (بزرگ نیا، قندچى و شریعت رضوى) شهید و بیست و هفت نفر دستگیر و عده زیادى مجروح شدند.