شعری از فصلِ بر آبهای همیشه
ایران که برخاست
سنت شکست
بگشود پلکهای کهنه که بر آبرفت ساحل
در خوابهای سایه و سنگ بر هم میافتاد.
انبوهی از صدفهایی نیمخواب
……………………………….که در تاریکی
دنبال چشم گمشدهای میگشتند.
شعری از فصلِ بر آبهای همیشه
ایران که برخاست
سنت شکست
بگشود پلکهای کهنه که بر آبرفت ساحل
در خوابهای سایه و سنگ بر هم میافتاد.
انبوهی از صدفهایی نیمخواب
……………………………….که در تاریکی
دنبال چشم گمشدهای میگشتند.