سه شعر از اکبر اکسیر

  • اشتباه چاپی

درخت بید

به هفته نامه جنگل آگهی داد:

         به یک ضامن معتبر نیازمندیم

هفته نامه چاپ کرد:

به یک تبر نیازمندیم

تا توضیح سردبیر چاپ شود  

تبر به خدمت درخت رسیده بود!

  • نصيحت

هيچ چيزی را چشم بسته قبول نكنيد

حتی سخنان بزرگان را

بزرگمهر كه می‌گفت

سحرخيز باش تا كامروا شوی

دروغ می‌گفت باور نكنيد

در فاميل ما، سحر خيزها

يا كله پز شده‌اند يا نانوا!

  • فيلبان

من خارج از كشور عزيزمان

ايران را دوست دارم

و پسرم اسرافيل را

كه در رستوران‌های زيبايش بشقاب می‌شويد

و قرار است يك روز

از خارج از كشور عزيزمان برگردد

و دماغ خواهرانش را عمل كند

فيل‌ها امان مرا بريده‌اند!

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر فرانو ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

One Response to سه شعر از اکبر اکسیر

نظرتان را ابراز کنید