سه شعر از کروب رضایی

  

رانت

وقتی خیابان به

کاج و اوکالیپتوس

تکیه می‌دهد

شهر پر می‌شود از

ریشه‌هایی که

می‌خورند و

میوه نمی‌دهند.

 

 

نمکی

سال‌هاست قورباغه‌ها

بی‌حوصلگی خزر را

تحمل می‌کنند

ماهی‌های کوچولو همبازی‌های

جدید را

قوطی‌های کنسرو

خیلی شلوغ می‌کنند

خزر شب‌ها نمی‌خوابد

 

 

« سهمیه »

باران

یک ساعت که می‌بارد

بام‌های فرسوده

ساعت‌ها چکه می‌کنند

رسم عجیبی است

به تشنگی کاسه‌ها قطره قطره

آب می‌دهند.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر فرانو ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 Responses to سه شعر از کروب رضایی

نظرتان را ابراز کنید