اشعار سانسور شده

این شعر یکی از ۲۹ شعری است که به دستور ممیز”محترم”! وزارت ارشاد از مجموعه “علیه اقناع سنگ” حذف شد!


              مظاهر شهامت

نه نمی‌پذیرم
آوردن دلالت اسب به خیابانی خلوت
کشان کشان از میان نرده‌های زرد
آن هم پس از باران تند شبانه
که به سهمی از دهان‌های گشوده ریخت
و بعضی از ساق‌ها را خیس می‌کرد
چیزی از پیچیدگی قتل به مثابه انقلاب را
نه تنها حل نمی‌کند
بلکه
حتی تکه طناب گره خورده به چند کلمه پر معنا را هم
اسرارآمیز خواهد کرد
کلماتی مانند بحران
شورش
آشوب
تحصن و سرسختی
اعتصاب از نوع بغض کردن با روبرویی با ماه
میل مهارناپذیر
چنان که پیراهن خود را بر تن باد بکنی و بگذری
ایستادن در معنای واقعی مقاومت کردن
قلب بزرگ در چکمه می‌تپد هنوز می‌دانم
اما
قلبی هم در انعکاس از زاویه کلمات
در انعکاس از سمت رگان بی‌شمار دست‌های به کف آمده
در گذر از میل به نیل اصطکاک
و قلب‌های بسیار در جغرافیای بسیار
که علف‌ها را هم تکان می‌دهد
و برگ‌های کاغذ را در تماس سطح سایه‌ها
پس
و پس
چندان به بیداری فکر نمی‌کنم
و به بیداری‌ها
کمی از تنه‌ی تاریکی‌ها بالا می‌روم
به آن سوی درخشان لحن تازه‌ی چند کلمه کوچک
کودکانه نگاه می‌کنم

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر دیگران, فایل ممیزی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.