واژگان خانگی

شاعران این شماره:
منصور خورشیدی، مظاهر شهامت، حبیب شوکتی، منصور ململی، غلامحسین نصیری‌پور و علی‌رضا نوری


یک شعر از: منصور خورشیدی

 

تا نفس در نفس باد
شادمانه جنب علف‌های مست
می‌رقصی
اندوه آسمان
میان امیران دشت
منتشر می‌شود

 


یک شعر از: مضاهر شهامت

 

افتاد
به دریایی دیگر
گلوله‌ایی
که ماه را
دزدیده بود
و
دوباره امنیت دارد
رقص تند گیسوی تو

 

 


یک شعر از: حبیب شوکتی

 

پرنده صدای کسی‌ست

که نمی‌نشیند

مثل درخت‌ که ایستاده می‌میرد

کتابخانه‌ی این شهر

بوی کشتار جنگل مازندران می‌دهد

“سلام، آقای نیما یوشیج

خدمت نمی‌رسیم”

 

 


یک شعر از: منصور ململی

 

دستی شدم
برای آهوی بی‌یار سغدی
قطره‌‌ی اشکی
بر چهره‌ی اسبان بخارا
ریزش پاره‌ی نوری از طاق بازار ماخ
و سرودی برای خفتن گندم و مهتاب
آه دشتی شدم.

 

 


یک شعر از:غلامحسین نصیری‌پور

 

همه‌ی اندوهم از پرنده‌ای‌ست
که می‌دانست که پرنده است و
می‌گفتند که پرنده نیست

 

 


یک شعر از: علیرضا نوری

حالا که بهار رفت
صدای گنجشکان
نشسته به خیزران
نامی از تو باید
که فصل غرابان است و
شکوه آب یعنی:
بخشی از زیبایی تو
در رود

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در اشعار این شماره ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.