یادداشت‌های شخصی (نامه‌ای از ایران)*

برگرفته از: کانال تلگرام ایرج شفیعی

سلام آقای صبا
یادداشت‌های شما را می‌خوانم به مرور، یک قسمت از قدیمی‌ها را ندیده بودم. چه نوشته‌هایی در مورد حافظ و بقیه که نوشتید، حسرتم شد، کاشکی نیمه وطنی داشتیم، شما جای داروخانه و غربت داشتید یک عده جوان را سامان می‌دادید و حافظ و بقیه را تنظیم می‌کردید برای چاپ، نیما را نظارت می‌کردید و الهی را، و باقی را، کاشکی یک بنیاد فرهنگ بود، دست شما، شمایان. حیف و افسوس می‌شویم
عمیقن حسرتم شد. کاش کارهای الهی برای چاپ دست شما بود.
زنده باشید و سرحال، سرحال مثل نثرتان. کاشکی یادداشت‌های رسانه را جمع کنید، یا اجازه بدهید من جمع کنم با یک شکل تمیزی در فایل پی دی اف روی اینترنت منتشر کنید، حیف است، هیچ دوستی از نزدیکان من این رسانه را ندیده من هم با جستجوی اسم شما رسیدم به اینجا حیف می‌شوند.

مانا روان‌بد
امرداد ۱۳۹۳

*عنوان این یادداشت از رسانه

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در یادداشت‌های شخصی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.